شاهنامه و متن پنهان: باورهای توتمی و آیینهای اخترماری در روایتهای ایرانی
شاهنامه و متن پنهان | |
---|---|
پدیدآوران | کهریزی، خلیل (نویسنده) |
ناشر | سخن |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 5ـ049ـ260ـ622ـ978 |
موضوع | فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق,Ferdowsi, Abolqasem,فردوسی، ابوالقاسم، ۳۲۹ - ۴۱۶؟ق,Ferdowsi, Abolqasem, . شاهنامه,. Shahnameh, . شاهنامه,. Shahnameh, -- توتمپرستی, -- Totemism, -- نقد و تفسیر, -- Criticism and interpretation,a02,a02,a01,a01,ba,ba,توتمپرستی در ادبیات,Totemism in literature,توتمها,Totems,a03,a03,a02,a02 |
کد کنگره | PIR ۴۴۹۷/ک۹ش۲ |
شاهنامه و متن پنهان تألیف خلیل کهریزی، در این کتاب بعد از مرور انتقادی نظریۀ توتمیسم و درنگی کوتاه بر ادیان ایرانی، به جستجوی نشانههای بازمانده از کیشی کهن در روایتهای ایرانی پرداخته شده که در کانون آن توتمیسم و آیین های اخترماری به چشم می خورد.
گزارش کتاب
شاهنامۀ فردوسی گزارش زندگی ایرانیان از زمان کیومرث، نخستین پادشاه شاهنامه، تا پایان پادشاهی ساسانیان است که در هر بخش از آن یک شاه در کانون داستانها نهاده شده و بدینسان رویدادهای روزگار شاهان ایران، «ز هنگام گرشاه تا یزدگرد» روایت شده است. از همینرو ساختار اصلی شاهنامه همان ساختار «خداینامه» است که با واسطه به شاهنامه رسیده است. امروزه پژوهشگران در اینباره همداستانند که منبع اصلی فردوسی در سرودن شاهنامه، کتابی بوده که به فرمان ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی و پایمردی دستور دانای او، ابومنصور المعمری گردآوری شده و به «شاهنامۀ منثور ابومنصوری» معروف است. گرچه دربارۀ مواد اصلی تشکیلدهندۀ این کتاب مفقود نمیتوان اظهارنظر قطعی کرد؛ اما پژوهشگران با تکیه بر قراینی بر آنند که هستۀ اصلی آن را خداینامهای تشکیل داده بود که به دست گروهی که نام چهارتن از آنان در مقدمۀ بازماندۀ این کتاب آمده است.
در واقع بسیاری از داستانها و رویدادهای حماسی و تاریخی شاهنامه در گذشته هویتی مستقل داشتهاند و از آنجا به شاهنامۀ ابومنصوری و سرانجام به شاهنامۀ فردوسی رسیدهاند. بنابراین شاهنامۀ فردوسی مجموعهای متشکل از دهها کتاب مختلف و متعدد است که گزارشگر زندگی ایرانیان در دورههای گوناگون است. بر همین اساس، جستجو در روایتهای ایرانی و دقت در شاهنامه میتواند ما را در یافتن یا بازسازی رویدادهای مهمی یاری کند که در تحریرهای گوناگون خداینامه و داستانهای ملی زدوده یا اصلاح شدهاند و فقط نشانههای گنگی از آنها برجای مانده است.
توتم در زندگی ایرانیان کمرنگتر از آن است که تاکنون نشان داده شده و بههیچ روی نمیتوان به آن گستردگی باشد که در پژوهشهای ایرانی دیده میشود. باید باور به توتم را از بین گروههای گوناگون ایرانی، متعلق به سکاها دانست. پدیدۀ مهم دیگری که باید در داستانهای ملی ریشههای آن را به دست داد و نقش آن را در روایات ایرانی مشخص کرد، آیینهای مرتبط با نجوم و ستارهشماری است که با عنوان کلی «اخترماری» در این کتاب از آنها یاد شده است. آیینهای اخترماری گرچه ممکن است اصلی غیرایرانی داشته باشند؛ اما در داستانهای ملی و روایات ایرانی نقشی مهم دارند و ممکن است از راه بازنویسی یا تحریرهای متعدد این روایات به تاریخ اسطورهای ایرانیان راه یافته باشند. به هر حال نقش مهم آنها را در روایات ایرانی نمیتوان نادیده گرفت؛ به شکلی که میتوان یک دسته از روایات ایرانی را روایات اخترماری دانست که پارهای از آنها به شاهنامه نیز راه یافتهاند.
کریستنسن با روش ویژۀ خود به جستجوی بقایای انسان و نخستین شهریار در تاریخ افسانهای ایرانیان پرداخت و توانست در اینباره ریشههای اسطورۀ نخستین انسان و نخستین پادشاه را در ایران با مراجعه به متون متعدد دریابد و گاه از پیوند نمونههای ایرانی این اسطوره با اسطورههای دیگر ملل نیز بحث کند. نویسنده نیز در این کتاب کوشیده به جستجوی دو پدیدۀ مهم دیگر در داستانهای ملی بپردازد و چندوچون ریشهها و تأثیرات آنها را در تاریخ داستانهای ملی به دست دهد؛ آن دو پدیده یکی باور به توتم و دیگری اخترماری است. البته در این جستجو، هدف آغازین یافتن نشانههای توتمی است؛ اما از آنجا که بر اساس همین جستجوها، توتمیسم در داستانهای ملی با آیینهای اخترماری در پیوند است، بهناچار نشانههای اخترماری نیز بررسی شده است.
نویسنده در این کتاب در پی آن نبوده که مصادیق توتمیسم را به دست دهد، بلکه کوشیده با جستجوی باورهای توتمی در داستانهای ملی، فرازوفرود و تأثیرات و تأثرات این باورها را در روایات ایرانی پیگیری کند. به دیگر سخن کوشده با درنگ بر روایات آمده در شاهنامه و مقایسۀ آنها با روایات دیگرگون، نمودهای باور به توتم را به دست داده و روایات فراموش یا زدوده شده را بازسازی و معرفی کند.
بر این اساس، این کتاب از سه بخش تشکیل شده است. در بخش نخست به بررسی و مرور انتقادی نظریۀ توتمیسم پرداخته شده، در بخش دوم با درنگی کوتاه بر ادیان ایرانی کهن، کوشیده شده نقش مهم آیینهای اخترماری در این ادیان نشان داده شود. این دو بخش مروری در حکم مقدماتی کلی برای ورود به بحث اصلی هستند؛ زیرا خواننده برای فهمیدن پارههایی از بخش سوم کتاب که با عنوان «متن پنهان روایتهای ایرانی» مشخص شده، باید اطلاعاتی کلی دربارۀ توتمیسم و ادیان ایرانی داشته باشد. البته در دو بخش کوشیده شده نظریات گوناگون با دیدگاهی انتقادی و به کوتاهی مطرح شود. پس از این دو بخش بحث اصلی آغاز میشود. نویسنده در بخش سوم مهمترین نظریات خود را بر اساس متن ویرایش انتقادی شاهنامه بنا کرده است. روش واقعبینانۀ او سبب شده او موضوع توتم را تنها در روایات سکایی که تازه هنگام تألیف «شاهنامۀ ابومنصوری» به ترجمۀ خداینامه افزوده شدهاند و از آنجا به شاهنامۀ فردوسی رسیدهاند، مشاهده کند و آن را به یاری برخی نشانهها و تشابهات سایهای به سراسر شاهنامه بسط نداده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات