سير تحول حقوق بشر و بررس‍ی تطبيقی آن با اصول تفسيری حقوق بشر در اسلام

    از ویکی‌نور
    سير تحول حقوق بشر و بررس‍ی تطبيقی آن با اصول تفسيری حقوق بشر در اسلام
    سير تحول حقوق بشر و بررس‍ی تطبيقی آن با اصول تفسيری حقوق بشر در اسلام
    پدیدآورانمنصوری لاریجانی، اسماعیل (نويسنده)
    ناشرتابان
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1374ش
    چاپ1
    شابک-
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    /م8س9 3240 K
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    سیر تحول حقوق بشر و بررسی تطبیقی آن با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام، نوشته اسماعیل منصوری لاریجانی(متولد1337ش) که اصول سی‌گانه اعلامیه جهانی حقوق بشر در نگاه اسلام را بررسی کرده است.

    لاریجانی سیر تحول حقوق بشر را از آغاز تا اعلامیه جهانی حقوق بشر به‌اجمال بررسی کرده و به علت‌ها و انگیزه‌های تدوین منشورها و اعلامیه‌ها اشاره می‌کند. نتیجۀ این بررسی، شناسایی بهتر هویت اعلامیه جهانی حقوق بشر شده است و اینکه، بشر از واگرایی‌های حقوقی به همگرایی رسیده است. چهره جهانی انسان، جلوه‌گاه این همگرایی است و اسلام نیز بر آن صحه گذاشته است.

    نویسنده بایسته می‌داند که مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر با اصول تفسیری حقوق بشر در اسلام محک بخورد. این مقایسه در ضمن بحث از مفهوم انسان، ارتباط منطقی میان حقوق و بشر، مبناها و هدف‌ها در نظام حقوقی، منابع و ضمانت اجرایی حقوق بررسی می‌شود.

    نویسنده ادعا می‌کند که حقوق بشر با این ملاک‌های پنج‌گانه فقط در نگرش اسلامی پاسخ مناسب می‌یابد و اعلامیه جهانی حقوق بشر ناگزیر است که اصول خود را با این نگرش تطبیق دهد که در این صورت، دیگر جهانی نخواهد بود. در مرحله اجرا نیز باید بر همین نگرش تکیه کند.

    لاریجانی حقوق فطری بشر را در اسلام، حقوقی ثابت فرض می‌کند و نهایتا اینکه، در تنازع فرهنگ‌ها و ایدئولوژی‌ها با گرایش‌ها و نیازهای مشترک انسانی، سرانجام آن فرهنگی پابرجا می‌ماند که در هماهنگی و تناسب با نیازهای طبیعی و فطری بشر باشد[۱]

    در این اثر، همۀ جنبه‌های حقوق بشر بررسی نشده است؛ و صرفاً مقایسه‌ای میان 30 اصل اعلامیه حقوق بشر با حقوق اسلامی انجام‌یافته و به حقوق مدنی و زیرمجموعه‌های آن (مانند حق طبابت و محیط‌زیست و...) پرداخته نشده است.

    او مدعی است که اندیشمندان مغرب‌زمین در بحث‌های علوم‌انسانی به جز نظریه‌هایی در باب دمکراسی چیز دیگری ندارند که البته آن هم نخ‌نماست و از مبنای علمی-فلسفی غنی برخوردار نیست؛ زیرا، چیزی که ریشه در حقیقت عالم نداشته باشد بی‌مایه است. فلسفه‌های غربی فاقد حکمت‌اند و با مبدأ هستی گره نخورده‌اند و حرفی که از بشر و حقوق انسانی می‌زنند جنبه کلاسیک دارد نه جنبه معنوی، علمی و اخلاقی.[۲]

    فهرست محتوا در آغاز و کتابنامه در پایان کتاب آمده است.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص6-4
    2. ر.ک: اسماعیل منصوری لاریجانی

    منابع مقاله

    1. مقدمه مؤلف
    2. اسماعیل منصوری لاریجانی، مصاحبه، پایگاه اینترنتی پاتوق کتاب فردا


    وابسته‌ها