سيد شباب أهل الجنة إبن بنت رسول‌الله صلی‌الله‌عليه‌وسلم الحسين بن علي رضي‌الله عنهما

    از ویکی‌نور
    سيد شباب أهل الجنة إبن بنت رسول‌الله صلي الله عليه و سلم الحسين بن علي رضي الله عنهما
    سيد شباب أهل الجنة إبن بنت رسول‌الله صلی‌الله‌عليه‌وسلم الحسين بن علي رضي‌الله عنهما
    پدیدآورانيوسف، حسين محمد (نویسنده) محمود، عبدالحلیم (مقدمه‌نویس)
    ناشرمطابع دار الشعب
    مکان نشرمصر - قاهره
    سال نشر1408ق. = 1988م.
    چاپيکم
    کد کنگره
    ‏ي9س9 / 41/4 BP

    سيد شباب أهل الجنة إبن بنت رسول‌الله صلی‌الله‌عليه‌وسلم الحسين بن علي رضي‌الله عنهما تألیف حسین محمد یوسف، مقدمه‌نویس عبدالحلیم محمود؛ تحقیقی است توصیفی - تحلیلی در بارۀ زندگی و قیام امام حسین(ع)بر پايۀ ديدگاه اهل سنّت و با استناد به منابع ايشان.

    نويسنده ضمن توصيف رخدادها به تحليل آنها پرداخته و گزارشهای تاریخی را نقد و برر سی کرده و گاه عهده‌دار نقد دیدگاه دیگران شده است. با این و صف، نویسنده فردی است گذشته‌گرا و از قالب‌هاى كهن اهل سنت فراتر نرفته و با کلیشه‌های از پیش بوده به ارزیابی مسائل پرداخته است. وی در سراسر كتاب كوشيده است به نظریۀ «عدالت صحابه» خدشه وارد نشود. فراتر از این، وی عهده‌دار تثبیت این نظریه شده و به دفاع از صحابه، بویژه معاویه، پرداخته و دیدگاه روشنفکران و نوگرایان اهل سنّت را دربارۀ صحابه، بویژه معاویه، نپذیرفته و انتقادات به او را درست نشمرده است.

    مطالب كتاب به بيست و دو فصل تقسيم شده كه عنوان آنها عبارت است از:

    «بیت مطھر»، «پسران زهرا»، «حسن رضی‌الله‌عنه)، «حسین رضی‌الله‌عنه»، «سر سرور جوانان بهشت و قبر او»، «زینب رضی‌الله‌عنها»، از «خلافت تا ملوکیّت»، «هجرت در راه خدا»، «از مکّه تا کربلا»، «نبرد جاودانه»، «آموزشگاه‌ایمان»، «پژواک رخدادها»،«برافتادن ستمگران»، (شبھه‌ها... و باطل‌ھا)، «مثله‌کردن قاتل خلیفۀ چھارم»، «در بارۀ رها کردن حسن(ع) خلافت را»، (دربارۀ پنهان كردن سم براى حسن رضى‌الله‌عنه»، «[در نقد این عقیدہ که می‌گوید] میراثی کردن ملوکیّت بدعتی است که کتاب و سنّت آن را مباح نكرده است!»، «در بارۀ مجبور ساختن صحابه بر بيعت با يزيد»، «دربارۀ مشورت با امّت در بيعت با يزيد»، «قضيّۀ قضايا يا موضع حسين رضى‌الله‌عنه در بارۀ بیعت و خلافت»، «احادیث و روایات ساختگی از سرور جوانان بهشت رضى‌الله‌عنه».

    برخى از مطالب كتاب خارج از موضوع است؛ از جمله مطالب دربارۀ امام حسن(ع) كه فصل سوم و شانزدهم و هفدهم كتاب را تشكيل مى‌دهد. همچنين فصل چھاردهم کتاب که در دفاع از عدالت صحابه است. و نیز فصل پانزدهم کتاب که در آن با دلایل عقلی و نقلی مثله شدن ابن ملجم مردود شمرده شده و گزارشهای تاریخی در این باره مجعول قلمداد گردیده است.

    از نكات قابل تأمّل كتاب دفاع نويسنده از عدالت صحابه و بويژه معاويه است. وی برای درست نمودن عدالت صحابه به توجیه برخی از رخدادها پرداخته و آنها را چنان بررسی كرده تا عدالت صحابه درست شمرده شود. وى ضمن پذيرفتن این موضوع كه معاویه خلافت را به ملوكیّت تبديل كرد و او نخستين بادشاه در اسلام بود، می‌گوید: اصولاً اسلام نظام معینی برای برگزيدن خليفه ترسيم نكرد و اين كار رابه امّت واگذار کرد از این رو چهار خلیفۀ نخست به گونه‌های مختلف برگزیده شدند. پس جای انکار معاویه نیست که به گونۀ دیگر در اين باره عمل كرد. (ص٣٩٥-٣٩۶). همچنین او می‌گوید: تبدیل خلافت به ملوکیت، که به دست معاویه انجام شد،امری ضروری بود (ص١۶٣) و این کار یا روح و مقاصد اسلام منافات ندارد.(ص١۵٩).

    نویسنده در فصل هجدهم (ص٣٩٣۔ ٣٩٨)، علی‌رغم عنوان غلط انداز آن، به انتقاد از کسانی پرداخته که به عمل معاویه در سپر دن امر به يزيد انتقاد كرده‌اند. وى می‌گوید این عمل بدعت نيست و كتاب و سنّت آن را تحريم نكرده است. آنگاه در فصل نوزدهم (ص399-408)، عهدەدار اقامۀ دلايل عقلى و نقلى شده است تا ثابت كند كه كسى براى بيعت بايزيد تهديد يا مجبور نشد. سبس در فصل بيستم (ص409-413)، فراتر از این رفته و عهده‌دار اثبات این موضوع شده است كه معاویه براى بيعت مردم با یزید، با امّت به مشورت پرداخت.

    واپسین فصل کتاب(ص443-454)، به انتقاد از اخباری اختصاص داده شده که به نظر نویسنده مجعول است. از جمله اخباری كه بيان كنندۀ آن است كه پس از شهادت امام حسين كسوف رخ داد و شفق يديد آمد واز آسمان خون باريد. نويسنده می‌گوید اخبار در بارۀ کسوف در روز عاشورا با این حدیث پیامبر که در روز وفات فرزندش فرمود، منافات دارد: انّ الشَّمس والقمر لا ينكسفان لموت احد ولا لحياته و لكنّهما آيتان من آيات الله. (ص447 -448).[۱]


    پانويس

    1. اسفندیاری، محمد، ص233-235


    منابع مقاله

    اسفندیاری، محمد؛ کتاب‌شناسی تاریخی امام حسین(ع) به ضمیمه امام حسین(ع) در الذریعه، سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، تهران، چاپ اول، زمستان 1380

    وابسته‌ها