سه چهره از خیام (با سیر در احوال و آثار حکیم نیشابور)

    از ویکی‌نور
    سه چهره از خیام (با سیر در احوال و آثار حکیم نیشابور)
    سه چهره از خیام (با سیر در احوال و آثار حکیم نیشابور)
    پدیدآورانفراهانی، محمدحسن (نویسنده)
    ناشرکتاب بهار
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    شابک6ـ31ـ7067ـ622ـ978
    موضوعخیا‌م‌، عمر بن‌ ابراهیم‌، ۴۳۲-۵۱۷؟ق‌. - نقد و تفسیر,شا‌عران‌ ایرانی‌ - قرن‌ ۵ ق‌.- نقد و تفسیر,شعر فا‌رسی‌ - قرن‌ ۵ق‌. - تا‌ریخ‌ و نقد
    کد کنگره
    PIR ۴۶۳۵/ف۴س۹ ۱۴۰۰‏

    سه چهره از خیام (با سیر در احوال و آثار حکیم نیشابور) تألیف محمدحسن فراهانی، این کتاب، گفتگویی است در عالم رؤیا با حکیم عمر خیام که به سبک تاریخ شفاهی مدون شده و هدف از آن، آشنایی با احوال، افکار، اشعار و به‌ویژه آثار علمی و فلسفی خیام است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر به رباعیات او توجه شده است.

    گزارش کتاب

    ابوحفص غیاث‌الدین عمر بن ابراهیم خیامی نیشابوری، معروف به حکیم خیام، از حکما و سخن‌سرایان قدر اول ایران است که چهرۀ اصلی او زیر غباری از ابهامات و تصورات خودساختۀ مردمان روزگار پنهان شده و شخصیت خیام حکیم تحت‌الشعاع خیام شاعر قرار گرفته است. در طی سالیانی دراز، نزدیک به هزار سال، تصویری از خیام در اذهان عامۀ مردم نقش بسته است که به غلط او را فردی عیاش و شراب‌خواره می‌دانند که ما را به شادخواری و بی‌خبری رهنمون می‌سازد و این برداشت با چهرۀ واقعی خیام تفاوت بسیار دارد. شاید دلیل اصلی این موضوع مضمون برخی از رباعیات منسوب به اوست که چهرۀ او را مسخ و دگرگون کرده است. اکنون نیز در ذهن جهانیان خیامی اسطوره‌ای حضور دارد که آن را از روی معدودی رباعیاتش برساخته‌اند و در حقیقت نیمۀ پنهان او برایشان آشکار نشده است.

    این کتاب، گفتگویی است در عالم رؤیا با حکیم عمر خیام که به سبک تاریخ شفاهی مدون شده و هدف از آن، آشنایی با احوال، افکار، اشعار و به‌ویژه آثار علمی و فلسفی خیام است که کمتر مورد بررسی قرار گرفته و بیشتر به رباعیات او توجه شده است. در این نوشته تا حد امکان سعی شده است از زبان تخصصی در حوزه‌های مختلف شعر و ریاضیات و فلسفه پرهیز شود تا مخاطبان عام با سهولت بیشتری با آثار و افکار این نابغۀ عهد سلجوقیان آشنا شوند و او را آن‌چنان‌که شایسته است بشناسند.

    نویسنده کوشیده با توجه به کتاب‌ها و مستندات و آثار برجای‌مانده از این حکیم سترگ، ضمن معرفی آثار او، افکار و اندیشه‌های او را به مخاطبانی بشناساند که دربارۀ این شخصیت تاریخی کنجکاو بوده‌اند و تلاش شده ابهاماتی که دربارۀ او وجود دارد، تا حدی روشن شود. ضمناً باید توجه داشت که شناخت چهرۀ واقعی خیام تنها از طریق آثار فلسفی یا صرفاً رباعیات او ممکن نمی‌شود، بلکه باید از هر دو زاویه به او نگریسته شود؛ زیرا نگاه تک‌بعدی با ما را به خطا می‌برد.

    بخش اول کتاب، اختصاص به وجه شاعری خیام دارد. در قسمتی از این بخش آمده است: «من هیچ‌گاه شاعری را به عنوان یک حرفه دنبال نکردم، هرچند آن را نوعی فضیلت می‌دانستم؛ ولی بیشتر آن را به عنوان یک تفنن در نظر داشتم و گاه در خلوت خود، رباعیاتی را سروده‌ام که از ترس فقهای زمانه و از بیم اینکه مبادا تکفیر شوم، آنها را پنهان می‌کردم و جز به برخی خواص که از جانب آنها مطمئن بودم، سروده‌هایم را نشان نمی‌دادم». (ص 19)

    دربارۀ چهرۀ علمی و دانشمند بودن خیام در بخش دوم گفتگو شده است. در قسمتی از این بخش از زبان خیام می‌خوانیم: «من در حقیقت کارهای خوارزمی را ادامه دادم و تحقیقات او را در حل معادلات جبری دنبال کردم. خوارزمی قبلاً کتابی به نام «جبر و مقابله» نوشته بود و در آن به روش جبری، معادلات درجۀ اول و دوم را حل کرده بود؛ ولی تحقیقاتش کامل نبود. رسالۀ «جبر و مقابله‌»ای که من نگاشتم، شامل چهار بخش بود که به ترتیب عبارت بودند از: مقدمه، حل معادله‌های درجۀ اول و دوم، حل معادله‌های درجۀ سوم و چهارم، اطلاع بر انواع پیشین معادله‌ها با مقدار عکس مجهول و بخش تکمله که بعداً به آن افزودم». (ص 89)

    دربارۀ دیدگاه فلسفی و پژوهش‌های خیام در این حوزه در بخش سوم گفتگو شده است. در این بخش دربارۀ رسالۀ «ضرورة التضاد فی العالم جبر والبقا» خیام می‌گوید: «این رساله را در پاسخ به سه سؤال مطرح‌شده از سوی قاضی نسوی نوشتم و به نحوی ادامۀ همان رسالۀ «کون و تکلیف» است. اما آن سه سؤال عبارتند از: 1. خصلت تضاد چیست و رابطۀ آن با خداوند چیست؟ 2. جبر و اختیار چیست؟ 3. آیا جوهر صفتی عرضی است یا ذاتی؟ در پاسخ به پرسش اول توضیح دادم که خداوند ماهیات ممکن‌الوجود را آفریده است و از تصادم ماهیت‌هایی متضاد (مانند آب و آتش) شر به وجود می‌آید؛ در نتیجه خداوند شر را خلق نکرده است، بلکه شر عارضی است و مخلوق ذات باری نیست. در پاسخ به پرسش دوم بحث مفصلی دربارۀ جبر و اختیار و ارتباط آنها با شرور بیان کردم و در پاسخ به پرسش سوم دربارۀ جوهر توضیح دادم که صفتی عرضی یا ذاتی است. اگر عرضی باشد، نمی‌توان آن را دربارۀ ذات واجب‌الوجود به کار برد و اگر ذاتی است، مسائل کلامی دیگری از قبیل کثرت در وحدت به وجود می‌آورد». (ص 135)

    بخش بعدی کتاب دربارۀ دیدگاه‌های دیگران دربارۀ خیام است. در پیوست اول کتاب، رباعیات خیام آورده شده و در پیوست دوم رسالات برجای‌مانده از خیام معرفی شده‌اند. پیوست سوم متن رساله «در علم کلیات وجود» خیام است. پیوست چهارم ترجمۀ خطبۀ توحیدیۀ ابن سیناست و در پیوست پایانی سال‌شمار زندگی خیام آمده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها