سفرنامۀ تاجیکستان و سمرقند و بخارا (ازبکستان)
سفرنامۀ تاجیکستان و سمرقند و بخارا | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | بدیعی، نادره (نویسنده) |
ناشر | آرون |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1398 |
شابک | 7ـ697ـ221ـ964ـ978 |
موضوع | تاجیکستان -- سیر و سیاحت |
کد کنگره | DK ۹۲۴/ب۴س۷ |
سفرنامۀ تاجیکستان و سمرقند و بخارا (ازبکستان) تألیف نادره بدیعی، این کتاب سفرنامهای فرهنگی است که آثار تاریخی و فرهنگی، گنجینهها و زندگی روزمرۀ مردمان تاجیکستان را شرح داده است.
گزارش کتاب
تاجیکستان در درازنای تاریخ، بخشی از ایران و سرزمین خراسان بزرگ بوده است که آن را به نام ماوراءالنهر یا ورارودان میشناسیم. این سرزمین پس از اسلام به زنده کردن زبان فارسی و فرهنگ ایرانی روی نمود و سامانیان که نخستین فرمانروایی فراگیر ایرانی پس از اسلام را پدید آوردند، از سرزمین خراسان و بخشی که امروزه تاجیکستان نامیده میشود، برخاستند و پس از اسلام نیز بزرگان بسیاری از این سرزمی سربرآوردند؛ از جمله رودکی پدر شعر فارسی پس از اسلام، پورسینا دانشمند بزرگ و جهانی ایران، ابوریحان بیرونی و بسیاری دیگر از شاعران، نویسندگان، دانشمندان و فرزانگان ایران که از تاجیکستان امروزی برخاستهاند.
تاجیکستان امروزی پیش از اسلام به نام سرزمین سغد یا سغدیانا شناخته میشود که کوههای پامیر بر آن سایه افکنده است و بدخشان تاریخی بالعل شاعرپسندش، هماینک بخشی از این سرزمین است. از دیگر بخشهای این سرزمین میتوان به شهرهای تاریخی چون خجند و کولاب، یغناب، ختلان، استروشن (استاره افشان) و شهر حصار اشاره کرد.
این دیار را میتوان آبخست مانند یا شبهجزیرهای دانست که از سه سو در میان ترکان جای دارد و زبان فارسی که تاجیکان به آن سخن میگویند، گویشی از خراسان بزرگ است که همۀ تاجیکان به آن زبان فارسی میگفتند؛ اما با افسوس در سال 1378 واژۀ فارسی از آن زدوده شد و به جایش زبان تاجیکی را به کار بردند که با ناخشنودی و اعتراض روشناندیشان و روشنفکران تاجیکستان روبرو شد و با شعار «زبان رودکی را پاس بداریم» ناخشنودی خود را بر زبان آوردند.
این کتاب سفرنامهای فرهنگی است که آثار تاریخی و فرهنگی، گنجینهها و زندگی روزمرۀ مردمان تاجیکستان را شرح داده است. گفتنی است که این کتاب به همراه عکسهای بسیاری از همۀ ابعاد فرهنگی و زندگی روزمرۀ مردمان و آثاری که در موزههای شهرهای گوناگون تاجیکستان و سمرقند و بخارا است منتشر شده است. خوانندۀ کتاب با شهرهای بسیاری همانند خجند، پنجکنت، استروشن و کولاب و آثار تاریخی و کهن چون مغتپه، قلعۀ حصار، قلعۀ هولبک و دیگر یادگارهای تاریخی و فرهنگی آن سامان آشنا میشود و آگاهیهای بسیاری به دست میآورد.
نویسندۀ کتاب همچنین ازآرامگاه رودکی در پنجرود وآرامگاه نمادین کمال خجندی در کنارههای سیحون زیبا دیدار کرده است. همچنین از کارگاه ساخت کاغذ سمرقندی که صدها سال بسیاری از دستنویسها و نسخههای خطی ایرانی بر این کاغذها نوشته میشد، دیدار کرده و مرحله به مرحله نحوۀ ساخت کاغذ را توضیح داده است. ازموسیقی تاجیکی و لباسهای ملی تاجیکستان هم مطالب بسیاری درکتاب هست و همچنین دیدار از کتابخانۀ ملی تاجیکستان به نام فردوسی و اتاق ایران در این کتابخانه و بخش نسخههای خطی در این کتاب جایی شایسته دارد. نویسنده از سمرقند و بخارا و میدان ریگستان سمرقند و مدرسههای دیرسال بخارا از جمله مدرسۀ میرکلان دیدن کرده و درپایان کتاب هم نوشتاری با عنوان «واژههای فارسی در زبان ازبکی» آورده است. در مجموع نویسنده به همۀ ابعاد فرهنگی و تاریخی تاجیکستان و سمرقند و بخارا توجه کرده و به معرفی این آثارپرداخته است.
تصویر روی جلد یادمان امیراسماعیل سامانی است که در میدانی به همین نام در مرکز شهردوشنبه قراردارد. در پایان کتاب هم تصویرها و منابع کتاب آمده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات