سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول
سفرنامه دن گارسیا د سیلوا فیگوئروآ سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول | |
---|---|
پدیدآوران | سمیعی، غلامرضا (مترجم) سیلوا ای فیگروآ، گارسیا د (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | سفرنامه فیگوئروا سفیر اسپانیا در دربار شاه عباس اول |
ناشر | نشر نو |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1363 ش |
چاپ | 1 |
موضوع | ایران - سیر و سیاحت سفر نامهها |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 1223 /س9س7 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
سفرنامه دن گارسياد سيلوا فيگوئروآ، مترجم كتاب از زبان اسپانيايى به زبان فرانسوى مردى زباندان و فاضل است، به نام ويكفور Wicquefort كه بسيارى سفرنامههاى معتبر ديگر نيز به قلم او به زبان فرانسوى در آمده است. سپس توسط آقاى غلامرضا سميعى از زبان فرانسوى به فارسى ترجمه شده است.
اين كتاب تنها يك سفرنامه نيست، بلكه رسالهاى سياسى و تاريخى است كه در آن علاوه بر وضع جغرافيايى چند كشور، بسيارى حوادث سياسى و رخدادهاى مشرق زمين ذكر گرديده است كه به زحمت آنها را در مآخذ ديگر مىتوان يافت. رساله بر اساس خاطرات شخصيتى تدوين گرديده است كه در كار سياست، تشخيص حقايق امور و شناخت علل حوادثى كه درباره آنها به بحث و ابراز نظر مىپردازد، از هر گونه صلاحيت لازم برخوردار است. اين شخص «دن گارسياد سيلوا فيگوئروآ» نجيبزاده متنفذ اسپانيايى است كه هنگام بيان اين خاطرات 57 سال از عمر وى مىگذشته است، در دربار اسپانيا مشاغل مهم داشته، و بسبب تعهد مأموريتهاى بزرگ از شخصيتهاى والا به حساب مىآمده است.
ساختار
پس از ذكر فهرست مطالب، يادداشتى از مترجم و مقدمه ناشر فرانسوى، سفرنامه دن گارسياد شروع مىگردد كه به ترتيب شهرهایى كه سفر كرده، به ذكر اوصاف و خاطرات و تحليلهاى خود مىپردازد.
گزارش محتوا
اين سفرنامه به وسيله شخص فيگوئروآ تحرير نگرديده، بلكه منحصرا بر اساس خاطرات و تقريرات وى، به وسيله يكى از همراهانش در سفر ايران تنظيم و تدوين شده است و شايد اين شخص نتوانسته باشد، كمالى را كه خواجه وى انتظار داشته است، بدان بدهد. در عوض نقايص آن تا حد ممكن به وسيله مترجم رفع گرديده است.
دنگارسياد سيلوا فيگوئروآ نجيبزادهاى از دودمان فريا است كه در سال 1570 ميلادى در شهر باداخوث اسپانيا به دنيا آمده است. اين مرد در جوانى نديم فيليپ دوم (1596- 1556 م) پادشاه اسپانيا بود. سپس به سپاهىگرى پرداخت و در جنگ اسپانيا و هلند فرماندهى ستونى نظامى را بر عهده داشت. فيگوئروآ در سال 1614م (1013ق) در سن پنجاه و هفت سالگى، به عنوان سفير فيليپ سوم به دربار شاه عباس بزرگ اعزام شد.
سفر وى به هند و ايران ده سال به طول انجاميد كه دقيقا دو سال و هفت روز آن را در ايران گذرانيده، از شهرهاى لار، شيراز، اصفهان، كاشان، قم، قزوين و دهها شهرك و دهكده ديگر در اين مسير ديدار كرده است. وى سياستمدارى پخته و مردى عالم و دقيق النظر است كه در سفرنامه خويش، وضع جغرافيايى - سياسى و اجتماعى بخشى بزرگ از ايران دوران شاه عباس اول را مورد مطالعه قرار داده و درباره خلقيات آن پادشاه و سياست و كشورداريش و کیفیت زندگانى طبقات مختلف مردم و آداب و رسوم ايرانيان آن روزگار به اشباع سخن گفته است.
شرحى كشاف كه نویسنده اين سفرنامه از وضع سياسى - اجتماعى، راهها، بناها، باغها، بازارها، مساجد، كاروانسراها و آبانبارهاى نواحى جنوبى و مركزى ايران و ديگر عجايب و غرايب زمينى و دريايى سفر ده ساله خويش آورده از هر حيث شايان مطالعه و امعان نظر است. اگر در نظر آوریم كه شاه عباس بزرگ شخصيتى تاريخساز است كه همت، درايت و سياست او ولو با تظاهر به مذهب آزادانديش تشيع در برابر حكومت جابر، متعصب و مردمكش عثمانى كه سالها چشم طمع به ايران زمين دوخته بود، سدى سديد به وجود آورده و كشور ما را براى هميشه از آن بليههايل رهانيده است و مطالعه در احوال و اعمال او ضرورتى تاريخى است، آنچه درباره جزئيات احوال اين پادشاه اعم از خصوصيات جسمى و كيفيات ضد و نقيض روحى او از شوخطبعى و آدابدانى، غرور و فروتنى، ديندارى و رياكارى، احتياط و شهامت، مردمكشى و مردمدارى و سرانجام گربزى و هوشمندى در اين كتاب آمده است، در هيچ منبع ديگرى نمىتوان يافت. عبث نيست كه سفرنامه حاضر در اين مورد به خصوص براى اكثريت قريب به اتفاق مورخان ايرانى و خارجى همواره از معتبرترين مآخذ به حساب آمده است.
شرحى مستوفى كه نویسنده اين سفرنامه درباره خرابههاى چهلمنار (تخت جمشيد) آورده است، از هر حيث تازگى دارد و جاى تأسف است كه طرحهايى كه به دستور وى از قسمتهاى مختلف اين بناى عظيم، كه به گفته او سزاوار است، در شمار عجايب جهان به شمار آيد، تدارکشده در هيچ يك از ترجمههايى كه در دسترس بود، وجود ندارد.
تاكنون از جنگ هرمز روايات مختلف در سفرنامههاى سياحان آمده است. روايتى كه فيگوئروآ از اين جنگ كه هنگام بازگشت وى، از ايران و حضورش در هرمز در شرف وقوع بود، آورده است، سندى معتبر براى علل تصرف هرمز به دست ايرانيان و عقبات آن است.
آقاى ژان دو پوى ناشر ترجمه فرانسوى اين سفرنامه در مقدمه مبسوطى داستان سفر فيگوئروآ و عدم توفيق او را در مأموريت سیاسیش به تفصيل باز نموده است.
نویسنده سفرنامه از بسيارى ديهها، كاروانسراها و حتى شهركهايى نام برده است كه اكنون اثرى از آنها بر جا نيست. به خصوص كه نویسنده غالباً آنچه را كه افواها و بخصوص از عوام الناس، با لهجههاى محلى شنيده با املائى يادداشت كرده است كه تطبيق آن با لهجه كتابى دشوار و در مواردى ممتنع است. در اين گونه موارد گاه ناگزير به حدس و قياس متوسل شده و گاه عين املاء كتاب را تقليد كرده و اصل را نيز در پانوشت آوردهام.
همان طور كه در مقدمه ناشر فرانسوى آمده است، اين سفرنامه به قلم شخص سيلوا فيگوئروآ نيست، بلكه مطالب آن را كه وى تقرير كرده است. يكى از همراهانش كه در اين سفر دور و دراز در كجاوه انيس و در حجره جليس وى بوده است، به رشته تحرير درآورده و تنظيم كرده است.
از لحاظ تاريخى، در اين سفرنامه از کیفیت بدر آوردن جزيره هرمز از تصرف پرتغالىها و بيشتر وقايعى كه در اين حادثه تأسفانگيز رخ داده است، آگاه مىشويم. از فحواى كلام فيگوئروآ مىتوان دريافت كه علت اساسى اين شكست بزرگ غرور و نادانى شوراى دولتى هند شرقى بوده است كه در زمانى كه كشتىهاى جنگى انگليس در اين دريا لنگر انداخته بودند و شاه عباس مىتوانست از اين كشتىها عليه آنان استفاده كند، نبردى سخت با اين پادشاه را آغاز كردند. غرور منبعث از اقتدار نايب السلطنهها، چاپلوسى رجال مذهبى، بزدلى سكنه و بىنظمى افسران و مردان جنگى موجبات اين شكست را فراهم كرد.
اما در مورد شاه عباس بايد اقرار كرد كه از خلال آنچه درباره رفتار، مكر و فريبها، گفتوشنودها و سرگرمىهايش در اين كتاب آمده، مىتوان خلقيات او را بازشناخت و همچون كسى كه سالها در دربار وى زيسته باشد، به درستى درباره اين پادشاه قضاوت كرد. چنانكه به مدد همين خاطرات مىتوان از خصوصيات قابل اهميت جنگهاى اين پادشاه عليه عثمانىها، ريشه و بنياد دولت مقتدر مغول، و علل انحطاط و سقوط تركمانان آگاه شد. اما خلقيات ايرانيان، آداب و سنن، البسه، خانهها، شيوه زندگى، سلاحها، و شيوه جنگ و ستيز آنان در اين كتاب چنان خوب ترسيم و توصيف شده است كه با خواندن آنها آدمى خود را در ميان ايرانيان مىبيند. اطلاعاتى كه از دين گبرها مىدهد، بسيار نادر و اختصاصى است. توضيح و تشريح كاروانسراها و كاخهاى شاهى و باغهايشان دست كمى از موشكافىهاى ديگر مؤلف ندارد.
اما آنچه درباره شهرهاى قزوين، شيراز و اصفهان آورده بسيار دقيقتر است. من از شرح و وصفى كه درباره حوادث مختلف مسيرش در اين سفر آورده، يادداشتهاى سودمند او درباره وضع طبيعى سرزمينها، درختان، ميوهها، پرندگان و حيوانات نادر و ماهىهاى غولپيكر، و همچنين چگونگى راهها و كوهسارها و جويبارها و رودخانهها سخنى نمىگويم. از نظرياتى كه درباره فصولى از كتب قدما ابراز كرده است، چيزها مىتوان آموخت و ملاحظاتش درباره وجود دو رودخانه ارس حاكى از قريحه سرشار اوست. توصيف دلانگيزى را كه وى از خرابههاى چهل منار يا كاخ شاهان باستانى ايران واقع در پرسپوليس - كاخهايى كه روسپييى به نام طائيس اسكندر كبير را واداشت تا در حال مستى در آنها آتش افكند - به دست داده در هيچ كتاب ديگرى نمىتوان يافت. به طورى كه بر اساس آنچه او بيان مىكند با قطعيت مىتوان گفت كه اين كاخ زيباترين يادگار و فاخرترين بناهاى شاهان مشرق زمين است.
در اين كتاب از ستارهاى دنبالهدار سخن رفته است كه شايد هيچ گاه سخنى درباره آن نشنيده باشند. به گفته مصنف، اين ستاره در هشتم نوامبر 1618 (30 ذى قعده 1027ق) پديدار شده و در همان زمان ستاره دنبالهدار كوچك؛ اما بسيار تابناكترى نيز در طرف چپ آن ديده شده است. ستاره نخستين عظمتى شگفت داشته و منطقة البروج ميزان و عقرب را دربر مىگرفته است.
وضعیت کتاب
براى ترجمه اين اثر به زبان فارسى از نخستين چاپ متن فرانسوى كتاب مورخ 1667 منطبعه پاريس كه با رسم الخطى قديمى تحرير گرديده، استفاده شده است.
از پانوشتها آنچه با نشانه (م) مشخص شده، از مترجم و بقيه از نویسنده است.
براى مزيد فايده تصاويرى متناسب با قسمتى از موضوعات مورد بحث نویسنده از سفرنامههاى ديگر سياحانى كه در قرن هفدهم ميلادى از ايران ديدار كردهاند، در كتاب آورده شده است. اين تصاوير از كتاب ذى قيمت «اسناد مصور اروپائيان از ايران»، تأليف آقاى دكتر غلامعلى همايون اقتباس گرديده است.
منابع مقاله
متن و مقدمه كتاب.