سفرنامههای معاصر بلوچستان بخش سوم: 1351 تا 1380 خورشیدی
سفرنامههای معاصر بلوچستان بخش سوم | |
---|---|
پدیدآوران | شهرنازدار، محسن (به اهتمام) |
ناشر | مؤسسه آبی پارسی، پل فیروزه |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1399 |
شابک | 8ـ7ـ97021ـ622ـ978 |
موضوع | سفرنامههای ایرانی - قرن ۱۴,خاطرات سیاستمداران ایرانی - قرن ۱۳ق.,بلوچستان - اوضاع اجتماعی,سیاست و حکومت -- قرن ۱۴ بلوچستان,اوضاع اجتماعی -- قرن ۱۴ سیستان و بلوچستان,ایران - تاریخ - پهلوی، ۱۳۰۴-۱۳۵۷ |
کد کنگره | DSR ۲۰۲۹/ش۹س۵ |
سفرنامههای معاصر بلوچستان بخش سوم: 1351 تا 1380 خورشیدی به اهتمام محسن شهرنازدار؛ مجلد سوم سفرنامههای معاصر بلوچستان شامل هشت سفرنامه از شش نویسنده است و به سیاحتنامههایی میپردازد که در حد فاصل 1351 تا 1380 نگاشته شدهاند. این شش نویسنده عبارتند از: محمد برقعی، محمدسعید جانباللهی، ابراهیم مختاری، کمالالدین غراب، محمدرضا درویش، محسن شهرنازدار
گزارش کتاب
آهنگ تحولات اجتماعی و فرهنگی در بلوچستان از اواخر دهۀ چهل شتاب میگیرد. این شتاب در دهۀ پنجاه با تغییر در شاخصهای جمعیتشناسی و دگرگونی فرهنگی در این منطقه قابل مشاهده و توصیف است؛ از یکسو روزبهروز بر جمعیت شهری بلوچستان افزوده میشد و از سوی دیگر تغییرات فرهنگی عمیق در جامعۀ بلوچ در حال وقوع بود. رشد جمعیت شهری سیستان و بلوچستان که در آخرین سرشماری 1345 به 17درصد رسیده بود، در آخرین سرشماری پیش از انقلاب در سال 55 به 26درصد رسید. جمعیت استان در اواخر دهۀ چهل بالغ بر 530 هزار نفر بوده است.
با انقلاب اسلامی 1357، قشربندی و نظام اجتماعی بلوچستان به طور کلی دگرگون شد. شعائر انقلابی حمایت از مستضعفان، طبقات فرودست جوامع قومی ایران را مورد توجه قرار داده بود و در بلوچستان به فراخور این تحولات روزبهروز از قدرت سرداران بلوچ کاسته میشد. تحصیلکردگان مذهبی و مراکز دینی و مولویهای بلوچ که تا پیش از این در سلسلهمراتب نظام اجتماعی قومی زیرمجموعۀ طوایف طبقهبندی میشدند، به عنوان نمایندگان مذهب در جامعۀ سنتی بلوچ، اقتدار و استقلال سیاسی یافتند و به عنوان طبقهای قدرتمند در برابر سرداران قرار گرفتند.
مجلد سوم سفرنامههای معاصر بلوچستان شامل هشت سفرنامه از شش نویسنده است و به سیاحتنامههایی میپردازد که در حد فاصل 1351 تا 1380 نگاشته شدهاند.
اولین سفرنامۀ این مجلد به سال 1351 و توسط دکتر محمد برقعی نوشته شده است. او بعد از نگارش این سفرنامه، در منطقهای از فنوج و در روستایی به نام گیران از دهستان کتیج که بیش از صد خانوار دارد، تجربۀ مردمشناختی متفاوتی را رقم میزند. در این آبادی کسی شناسنامه نداشت و هیچکدام سواد خواندن و نوشتن نداشتند و.... ؛ این روایت نشان میدهد که در بلوچستان دهۀ پنجاه، همچنان مناطقی پایینترین سطح توسعه را داشته است. به همت او و مساعدت مسئولین، سیستم آب شرب روستا اصلاح میشود و تمامی اهالی شناسنامه میگیرند. کتاب او دو بخش دارد که بخش اول آن نگاهی به پیشینۀ تاریخی بلوچستان است که در این کتاب آورده نشده، اما بخش دوم شامل سفرنامهای در محدودۀ بررسی نویسنده از بلوچستان است و بدون مقدمه در این کتاب بازنشر شده است. در سفرنامۀ برقعی، آرمانخواهی روشنفکران انقلابی بهروشنی منعکس شده است؛ با این تفاوت که او آرمان را با عمل درمیآمیزد و با اجرای برنامۀ متفاوتی برای توسعۀ روستای گیران، امکان عملی اندیشههای آرمانخواهانه در امر توسعه را به اثبات میرساند.
مرکز مردمشناسی بخشی به عنوان عشایر ایران داشت و محمدسعید جانباللهی کارشناس عشایر این بخش بود. نخستین سفر به بلوچستان مأموریتی سهماهه از سوی این بخش در مرکز مردمشناسی ایران است. سفرنامههای جانباللهی به بلوچستان را میتوان در تداوم مردمنگاریهای محمود زندمقدم از بلوچستان ارزیابی کرد. او مجموعهای از تجربیات شخصی، مشاهده و گفتگو با ساکنین بومی و مطلعین فرهنگی را با اسناد و مدارک در کنار یکدیگر گذاشته و روایتی مستند و در عین حال شیرین و خواندنی به وجود آورده است. سفرنامۀ دوم این کتاب از آن محمدسعید جانباللهی است.
ابراهیم مختاری سومین مسافر این مجلد و نویسندۀ نخستین سفرنامه بعد از انقلاب در این مجموعه است. مستندساز شناختهشدهۀ ایرانی سال 59 برای ساخت فیلمی دربارۀ نابسامانیهای بلوچستان به سفارش تلویزیون راهی آن سرزمین میشود. او با نگاه تیزبین یک مستندساز، گاه از روایت جزئیاتی در حد تعداد قابهای عکس بر دیوار، کارکردهای نمادین دورۀ جدید و در عین حال نگاه تصویری خود به واقعیات پیرامون را منعکس میکند.
کمالالدین غراب نویسندۀ چهارمین سفرنامۀ این مجموعه، در روزهای پرتلاطم بعد از انقلاب و در ایام جنگ به بلوچستان سفر میکند. او مانند بسیاری از جوانان پرشور آن روزگار، مسئلۀ توجه به جامعۀ روستایی ایران را در اولویت اهداف آرمانی خود قرار داده و فرصت تحصیل در فرنگ را به همین دلیل کنار گذاشته است. آشنایی او با فعالین جهاد، او را نسبت به بلوچستان کنجکاو میکند و طرح سفر به آن سرزمین را با روزنامۀ کیهان در میان میگذارد. سفرنامهای که از فروردین تا تیرماه 1363 در چند شمارۀ مسلسل روزنامۀ کیهان منتشر شده است.
محمدرضا درویشی پنجمین مسافر بلوچستان در این مجلد است. شرح راه و مسیری که دانشجوی آهنگسازی دانشگاه تهران و علاقمند به موسیقی مدرن قرن بیستم را در کمتر از یک دهه بعد، برای گردآوری و جستجوی موسیقی، بدل به مسافری دائمی در راهها و مسیرهای منتهی به دورترین نقاط ایران میکند. سفرنامۀ او وجد ناشی از مواجهه با جلوههای بدیع فرهنگ اقوام ایرانی، به متنی ادبی پهلو میزند و روایتی متفاوت را رقم زده است.
آخرین مسافر این دفتر، گردآورندۀ این کتاب است که دو سفرنامۀ او در سالهای 79 و 80 پایانبخش این کتاب است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات