سعدی و جانسون؛ دو ناهمزبان همدل: تحلیل تطبیقی گلستان سعدی و راسلاس جانسون

    از ویکی‌نور
    سعدی و جانسون
    سعدی و جانسون؛ دو ناهمزبان همدل: تحلیل تطبیقی گلستان سعدی و راسلاس جانسون
    پدیدآوراناولیایی نیا، هلن (نویسنده)
    ناشرنگاه معاصر
    مکان نشرتهران
    سال نشر1398
    شابک1ـ81ـ6189ـ622ـ978
    موضوعسعدی، مصلح‌بن‌ عبدالله‌، - ۶۹۱؟ق‌. -- نقد و تفسیر,جا‌نسون‌، سا‌موئل‌، ۱۷۰۹ - ۱۷۸۴م‌. -- نقد و تفسیر,سعدی، مصلح‌بن‌ عبدالله‌، - ۶۹۱؟ق‌. -- تٲثیر -- جا‌نسون‌، سا‌موئل‌، ۱۷۰۹ - ۱۷۸۴م‌. ,ادبیا‌ت‌ تطبیقی‌ -- ایرانی‌ و انگلیسی‌
    کد کنگره
    ‏PIR ۵۲۱۴/الف۸/س۷

    سعدی و جانسون؛ دو ناهمزبان همدل: تحلیل تطبیقی گلستان سعدی و راسلاس جانسون تألیف هلن اولیایی نیا، این پژوهش تطبیقی که دربارۀ گلستان سعدی و راسلاس جانسون صورت گرفته است، به استناد شواهد مؤکد و مکرر در اثر جانسون با عنوان «راسلان و گلستان سعدی» و شباهت‌های مشهود بین این دو اثر از نظر ساختاری بوده است.

    ساختار

    کتاب در شش گفتار تدوین شده است.

    گزارش کتاب

    این پژوهش تطبیقی که دربارۀ گلستان سعدی و راسلاس جانسون صورت گرفته است، به استناد شواهد مؤکد و مکرر در اثر جانسون با عنوان «راسلان و گلستان سعدی» و شباهت‌های مشهود بین این دو اثر از نظر ساختاری بوده است. این شباهت‌ها پژوهشگر را بر آن داشته تا به تحقیق در مورد دو فرضیۀ اصلی بپردازد: ابتدا اینکه ساموئل جانسون ـ نویسنده و منتقد نامی قرن هیجدهم نئوکلاسیسیسم انگلستان ـ تا چه اندازه با ادبیات شرق و ادبیات فارسی آشنایی داشته که سبب شده در اثرش «راسلاس» تا این حد بر عظمت ادبیات فارسی تأکید ورزد؟ دیگر اینکه این آشنایی و احتمالاً تأثیرپذیری از چه طریقی صورت گرفته و سرانجام چگونه این تأثیر به شباهت‌های ظاهری مذکور انجامیده است؟

    با مراجعه به زندگی‌نامه و منابع تاریخی، اطلاعات شگفت‌انگیزی به دست آمده است که نشان می‌دهد علاقۀ جانسون به ادبیات شرق و ادبیات فارسی، ریشه در آشنایی وی با آثار ترجمه‌شده به زبان فرانسه و سپس به زبان انگلیسی داشته است؛ او حتی خود به ترجمۀ آثاری که آشکارا متأثر از آثار شرقی بوده‌اند پرداخته و از طریق مطالعۀ ترجمۀ شاردن ـ مستشرق و ایران‌شناس فرانسوی ـ با آثار کلاسیک فارسی آشنا بوده است. نویسنده با ردیابی این شباهت‌ها میان دو اثر فوق به شباهت قابل تأملی بین مضامین اخلاقی ـ فلسفی و اجتماعی از یک طرف و ساختار داستان ـ در ـ داستان و سبک نگارش گلستان و راسلاس از طرف دیگر دست یافته است.

    در این کتاب ضمن مرور پیش‌زمینۀ ادبی ـ تاریخ پژوهش، به شباهت‌های سبک نگارش سعدی و جانسون و صنایع بدیع مورد استفادۀ آنان در این دو اثر جاودانه پرداخته شده است.

    در مقدمۀ کتاب به پیش‌فرض‌های اصلی کتاب و احتمال آشنایی جانسون با ادبیات فارسی و گلستان پرداخته شده است.

    شاید یکی از مشهودترین مشابهت‌های میان سعدی و جانسون دیدگاه جهانی این دو نویسنده است که ریشه در ماهیت کلاسیسیتی جهان‌بینی آنان دارد .بنابر شواهدی که از سعدی‌پژوهان گردآوری شده، همۀ ناقدان در تأکید بر دیدگاه جهانی وی هم‌دل و هم‌کلام هستند. در اثبات دیدگاه کلاسیسیستی جانسون نیز چه گواهی آشکارتر از اینکه وی از واضعان، پیشکسوتان و ونظریه‌پردازان مکتب نئوکلاسیسیسم قرن هجدهم بوده است؛ به طوری که دیدگاه‌های وی دربارۀ ادبیات، کمک اصلی ارزیابی آثار کلاسیک این دوره بوده است. در گفتار دوم این کتاب به این جهان‌بینی مشترک پرداخته شده است.

    ناقدان سعدی و جانسون هر کدام جداگانه به ساختار داستان ـ در ـ داستان گلستان و راسلاس اشاره کرده‌اند؛ ساختاری که مشابه داستان‌های هزارویک‌شب است. در گفتار سوم این تشابه بررسی و تبیین شده است. نیز در این گفتار دیدگاه و شیوۀ روایی گلستان و راسلاس بررسی گردیده است.

    ایملاک در راسلاس به عنوان راوی، همان نقش ناصحی را ایفا می‌کند که سعدی در گلستان به عنوان راوی بر عهده دارد. آنچه در گفتار چهارم این کتاب به آن پرداخته شده، مضامینی است که در رخدادها و گفتمان‌های راسلاس مطرح شده است؛ از قبیل آز و طمع؛ قدرت و موقعیت قدرتمندان؛ غرور، حسادت و بخل؛ نخوت و قدرت‌طلبی؛ سرنوشت و بی‌اعتباری عمر؛ تفوق عقل بر احساس و .... .

    تأثیر آرایش‌های متوازی و متقارن در سبک سعدی و آهنگین و موزون نمودن نثر وی بسیار چشمگیر است؛ اما نکتۀ مهم تمهیدات مشابهی است که ساموئل جانسون در نثرش در راسلاس به کار برده و آن را برای خوانندگان خویش دلنشین می‌سازد. نمونه‌هایی مشابه از این آرایش‌های متوازی و متقارن در راسلاس آن را به گلستان مانند کرده که در گفتار پنجم کتاب به ذکر چند نمونه بسیار چشمگیر و مکرر از این موارد پرداخته شده است.

    در گفتار پایانی با عنوان «چند نکتۀ تکمیلی» نویسنده به موارد افتراق بین گلستان و راسلاس به طور گذرا اشاره کرده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها