سری همدانی، احمد بن محمد
ابن صلاح، نجمالدين (يا کمالالدين) ابوالفتوح احمد بن محمد ابن سری بن صلاح همدانى (د 548ق/1153م)، رياضىدان و پزشک مشهور.
از او با عنوان ابن سری نيز ياد کردهاند. وی ايرانى نژاد و اصلاً اهل همدان بود، قفطی او را از سُمَيْساط، شهری برکنار فرات، دانسته است.
تحصیلات
پس از سپری کردن تحصيلات مقدماتى، به بغداد رفت و زمانى دراز در آن شهر به تحصيل در رشتههای مختلف علوم پرداخت.
ابوالحکم مغربى اندلسى از زمره نخستين و برجستهترين استادان ابن صلاح، به ويژه در رياضيات بود و ابن صلاح خود از او با احترام ياد کرده است، اما از ساير استادان ابن صلاح بهرغم شهرتى که وی در علوم مختلف داشت، آگاهى در دست نيست.
طبیب خاص
به هر حال ابن صلاح همچنان در بغداد بود، تا امير حسامالدين تيمورتاش ارتقى (حکم516-547ق) او را، گويا به عنوان طبيب خاص خود، به ماردين فراخواند. در همين ايام بود که فخرالدين ماردينى به آموختن حکمت و فلسفه نزد او پرداخت.
دور نيست که حسامالدين تيمورتاش، امير فضل پرور ماردين، ابن صلاح را برای تأسيس کتابخانه ماردين به آن شهر فراخوانده باشد. مدت اقامت او در ماردين معلوم نيست، اما شايد برای پيوستن به استاد خود ابوالحکم مغربى که در دمشق سکنى داشت، رهسپار آنجا شد.
در موصل، امير نورالدين محمود زنگى او را بسيار نواخت، و چون به دمشق رسيد، در خانه ابوالفضل اسماعيل بنابىالوقار پزشک منزل کرد.
مراتب علمی
ابن صلاح از دانشمندانى بود که طالبان علم به حضور در مجالس درس او شوق بسيار داشتند.
وی گذشته از دانش وسيع، زبانى گشاده و بيانى رسا و شيوا داشت. اگر چه از او با عنوان پزشک نيز ياد شده، ولى شهرت عمده او و نيز معروفيت آثارش بيشتر در رياضيات است.
ابن صلاح با آثار رياضىدانان پيشين به خوبى آشنا بود و چون زبان سريانى مىدانست، به ترجمه سريانى آثار رياضى يونانى مراجعه مىکرد, آثار او را استوار و ويراسته، و شرح و حواشى انتقاديش را بر کتب ديگران، با ارزش و سودمند دانستهاند.
ابوالحکم مغربى مراتب علمى شاگرد برجسته خود را ستوده و به طبع شعر او نيز اشاره کرده است.
وفات
وی آخرين سالهای عمر خود را در دمشق و در ميان دانشمندانى چون ابوالحکم مغربى و ابن ابى الوقار و حکيم امينالدين يحيى بن اسماعيل بياسى به عزت تمام سپری کرد تا در سال 548ق همانجا درگذشت و در مقابر صوفيه کنار رود بانياس به خاک سپرده شد.
آثار
بيش از 10 اثر از ابن صلاح ياد کردهاند. برخى از آثار و رسايل او از نظر رياضيات ارزشمند است.
- فى کيفيَّه تسطيح الکری، رسالهای است درباره چگونگى تصوير کره بر روی صفحه که امروزه به تصوير کنجنگاری موسوم است. اين رساله شامل دو مقاله است. مقاله اول، بخش نظری و مقاله دوم کاربُرد آن را در اسطرلاب تشکيل مىدهد. اين نوع تصوير در اسطرلاب (ه م) کاربرد فراوان دارد و در رساله مذکور، اثبات رابطه: «شعاع تصوير مدار رأس السرطان + شعاع تصوير مدار رأس الجدی = قطر تصوير [کنجنگاری] دائره البروج» انجام میگیرد.
- فى سبب الخطأ و التصحيف العارضين فى جداول المقالتين السّابعه و الثامنه من کتاب المجسطى و تصحيح ما امکن تصحيحه من ذلک. اين اثر را پ. کونيتچ به آلمانى ترجمه و تجزيه و تحليل کرده و در 1975م در گوتينگن به چاپ رسانده است. اين رساله درباره تصحيح اشتباهات جداول مقالات هفتم و هشتم مجسطى است که ابن صلاح در آن، خطاهايى را که در تعيين مختصات ستارگان روی داده و خطاهای ديگری که به واسطه استنساخ متعدد کتاب مجسطى حادث شده، اصلاح کرده است.
وی همچنين بدان سبب که در تدوين اين رساله، مآخذ معتبر و اصلىِ کار را شناسايى و مقايسه کرده، از ابوالحسين صوفى، تَبّانى، ابوريحان بيرونى و ديگران با روش کاملاً علمى انتقادهايى به عمل آورده است. مسير فکری و روش ابن صلاح در اين مورد چنان است که مىتواند دانشمندان امروزی را متقاعد سازد.
- دو مسأله هندسى، نسخهای از اين رساله در ليدن موجود است، زوتر احتمال مىدهد که رساله موجود در آکسفورد، با نسخه فوق يکى است. هاينريش زوتر در سالهای 1907 و 1908م، اين دو مسأله را مورد تجزيه و تحليل قرار داد. با آنکه زوتر نتيجه نادرستى از اين اثر مهم ابن صلاح گرفته، اما کوشش او قابل تقدير است. البته نسخهای که زوتر از آن استفاده کرده، شامل 3 مسأله است. مسائل اول و دوم از آنِ ابن صلاح، و مسأله سوم، مجهول المؤلف است.
- جواب عن برهان مسأله مضافه الى المقاله السابعه من کتاب اقلديس فى الاصول و سائر ماجرّه الکلام فيه. از اين رساله نسخههايى در کتابخانههای اياصوفيا و فيضالله به شماره 3/1366 موجود است.
- ايضاح البرهان على حساب الخَطَأَيْن. اصل اين اثر از ابوسعيد جابر بن ابراهيم صابى است که ابن صلاح بر آن حاشيه نوشته و در آن لااقل يک اشتباه جابر را اصلاح کرده است، زوتر اين اثر را مورد تجزيه و تحليل قرار داده است.
- شرح فصل فى آخر المقاله الثانيه من کتاب ارسطوطاليس فى البرهان و اصلاح خطأ فيه، در اين مقاله ابن صلاح يک اشتباه ارسطو را مورد بحث قرار داده است.
- مقاله فى الشکل الرابع من اشکال الحملى، منسوب به جالينوس، اين مقاله را ن. رشر ترجمه و ويرايش کرده و با عنوان «جالينوس و قياس» در دانشگاه پيتسبرگ (1966م) منتشر شده است.
- قول فى ايضاح غلط ابى على بن الهيثم فى الشکل الاول من المقاله العاشره من کتاب اقليدس فى الاصول، اين اثر در باره مبانى روش افناء اقليدس است.
- قول فى بيان الخطأ العارض فى معنى مذکور فى المقاله الثالثه من کتاب ارسطوطاليس فى السماء و العالم و فى جميع الشروح والتعاليق التى تعرض فيها بايضاح المعنى،
- قَوْلْ فى بيان ما وَهَمَ فيه ابوعلى بن الهَيْثم فى کتابه فى الشکوک على اقليدس اَنَّ مَنْ آثر الحق و طَلَبه غَيْر مُستَبشَع عِنْدهُ التَنْبيهُ على الغَلَط، احتمالاً آنچه تحت عنوان الرد على ابن الهيثم فيما و هم فيه من کتاب اقليدس فى الاصول موجود است همان رساله سابق الذکر است.
- قول فى بيان ما وَهَم فيه ابونصر الفارابى عِنْد شَرِحِه الفَصْل السابِع عَشَرَ من المقاله الخامِسه من المجسطى و شَرْح هذا الفصْل،
- ما ذکره بطلميوس فى الباب الثانى من المقاله الثانيه عشره فى معرفه مقدار رجوع زُحل وَ فِى الاَبْوابِ الاَرْبَعَه التى بَعْدَهُ لِرُجوع باقى الکواکب،
- مقاله فى تَرْييفِ مُقَدماتِ مقاله ابى سهلِ الکوهى فى ان نسبه القُطْر الى المحيطِ نسبه الواحِدِ الى ثلثه و سَبع،
- مقاله فى کشْف الشُبهه التى عَرَضَتْ لَجماعَه مِمَّنْ يُنْسِبُ نَفْسَهُ الى عُلوم التعاليمِ على اقليدس فى الشکل الرابع عَشَرَ مِنْ المقاله الثانِيه عَشَرَ من کتاب الاصول،[۱].
پانویس
- ↑ جعفری نائینی، علیرضا، ج4، ص121-117
منابع مقاله
جعفری نائینی، علیرضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران، مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ دوم، 1377.