سبک‌شناسی انتقادی: تحلیل آثار فریبا وفی

    از ویکی‌نور
    سبک‌شناسی انتقادی: تحلیل آثار فریبا وفی
    سبک‌شناسی انتقادی: تحلیل آثار فریبا وفی
    پدیدآورانتلخابی، مهری (نویسنده) رهبر، بهزاد (نویسنده)
    ناشربوی کاغذ
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک5ـ22ـ6070ـ622ـ978
    کد کنگره

    سبک‌شناسی انتقادی: تحلیل آثار فریبا وفی تألیف دکتر مهری تلخابی و دکتر بهزاد رهبر؛ این اثر به بررسی آثار فریبا وفی‌، نویسنده نام‌آشنای معاصر، از منظر سبک‌شناسی انتقادی اختصاص دارد. وفی با زبانی خاص از مسائل زنان و دغدغه‌های آنان سخن می‌گوید و می‌کوشد طرز تلقی ویژه خود را از این مسائل به مخاطب انتقال دهد.

    ساختار

    کتاب از مقدمه و هشت فصل تشکیل شده و در پایان کتاب‌نامه قرار گرفته است.

    عناوین فصل‌های کتاب عبارت است از:

    فصل اول: سبک، سبک‌شناسی و شاخه‌های آن

    فصل دوم: سبک‌شناسی انتقادی

    فصل سوم: سبک‌شناسی زنانه

    فصل چهارم: وفی و قابلیت‌های آثارش

    فصل پنجم: «پرندۀ من» از منظر سبک‌شناسی انتقادی

    فصل ششم: «ماه کامل می‌شود» از منظر سبک‌شناسی انتقادی

    فصل هفتم: ویژگی‌های سبکی «رازی در کوچه‌ها»

    فصل هشتم: بررسی لایه‌ای رمان «ترلان»

    گزارش کتاب

    بی‌تردید سبک‌شناسی انتقادی بهترین وسیله برای دستیابی به لایه‌های پنهان متن و رسیدن به ایدئولوژی نویسنده است؛ زیرا این امکان را فراهم می‌آورد که بتوان در پشت لایه‌های متن، موضع ایدئولوژیک پنهان آن را ردیابی کرد. حتی بخشی از سبک‌شناسی‌انتقادی به ما می‌آموزد که این کار را به مدد رمزگشایی شگردهای بیانی یا صناعات ادبی و ابهام‌های هنری به انجام رسانیم. به‌هر‌حال تصور یک سطح صفر و تهی از ایدئولوژی در متن دشوار است. درواقع می‌توان ایدئولوژی را یک نظام معنایی ثانوی دانست که معنای ضمنی را به معنای اولیه (معنای صریح) می‌افزاید؛ چرا‌که ایدئولوژی به عنوان نظام عقاید، شکل‌دهنده تلقی کلی آدمی از زندگی و زاویه دید اوست؛ بنابراین هر نویسنده به نوعی به ایدئولوژی مسلح است؛ اما اولاً به دلیل استفاده از زبان مجازی، آن را پوشیده نگه می‌دارد؛ ثانیاً چه‌بسا نصلحت را در آن می‌بیند که آن را در معرض دید همگان قرار ندهد.

    این اثر به بررسی آثار فریبا وفی‌، نویسنده نام‌آشنای معاصر، از منظر سبک‌شناسی انتقادی اختصاص دارد. وفی با زبانی خاص از مسائل زنان و دغدغه‌های آنان سخن می‌گوید و می‌کوشد طرز تلقی ویژه خود را از این مسائل به مخاطب انتقال دهد. رویکرد سبک‌شناسی انتقادی و انتخاب آن به‌مثابه ابزاری مناسب برای این پژوهش، به نگارندگان کمک کرده است تا بتوانند به گفتمان مسلط و ایدئولوژی و قدرت پنهانی که زبان این نویسنده را مدیریت می‌کند، پی ببرند.

    مطالعات رمان‌های زنانه با رویکرد سبک‌شناسی انتقادی سابقه‌ا‌ی طولانی در غرب دارد و تحلیل‌هایی از وضعیت انفعالی و سرکوب‌‌شده زنان از طریق نحوه کاربرد زبان توسط نویسنده، عمدتاً در حوزه سبک‌شناسی انتقادی انجام گرفته است. بنابراین از این رهگذر می‌توان ایدئولوژی متون زنانه را کاوید و از سوی دیگر شیوه‌های بازنمایی این تأثیرات و تأثرات روانی و ایدئولوژیک را از زاویه دید نویسنده گزارش کرد. برای رسیدن به این منظور ناگزیر باید روی لایه‌های زیرین زبان نیز تأمل کرد تا بتوان توضیح داد که موضع‌گیری نویسنده، چگونه از خلال انبوهی از گزینش‌های سبکی رخ می‌نماید. سبک‌شناسی انتقادی هنگام مطالعه آثار زنانه سعی دارد توضیح دهد که «نوشته‌های زنان، گفتمانی خاص دارد که نزدیک‌تر با متن، عواطف و ناشناخته‌هاست، یعنی همه آن چیزهایی که قرارداد اجتماعی سرکوب می‌کند». با این توضیحات می‌توان گفت که از آنجایی که سبک‌شناسی انتقادی نیز در پی کشف ایدئولوژی پنهان متن است، بی‌تردید نقاط اشتراک فراوانی با سبک‌شناسی زنانه پیدا می‌کند و حتی سبک‌شناسی زنانه می‌تواند برای کشف ایدئولوژی متن از ابزار کارآمدی به نام سبک‌شناسی انتقادی استفاده کند.

    این اثر در تمامت خویش، بر آن است که پاسخی در خور برای این پرسش بنیادین بیابد که «چگونه می‌توان تأثیر و تأثر متقابل زبان و ایدئولوژی و گفتمان مسلط را با استفاده از ابزارهایی در آثار زنانه نشان داد؟». نگارندگان کوشیده‌اند به این پرسش بنیادین از دو زاویۀ دید بسیار نزدیک پاسخ دهند و ابزارهایی برای گزارش و بازنمودی این درهم‌آمیختگی سبک‌شناسی انتقادی و سبک‌شناسی زن‌مدار و تعامل و تقابل متن و ایدئولوژی به کار گیرند که پاسخگوی این پرسش باشد و نشان دهد که جلوه‌های نوشتاری ایدئولوژی و گفتمان حاکم چگونه و در کجاست؟

    در فصول نخستین این کتاب به مباحث نظری پرداخته شده است و سپس در چهار فصل اصلی کتاب، چهار اثر شاخص فریبا وفی، یعنی «پرندۀ من»، «ماه کامل می‌شود»، «رازی در کوچه‌ها» و «ترلان» به تفکیک از منظر سبک‌شناسی انتقادی و سبک‌شناسی زنانه تحلیل شده‌اند.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها