ساکن دو فرهنگ؛ دیاسپورای ارمنی در ایران
ساکن دو فرهنگ | |
---|---|
پدیدآوران | صافاریان، روبرت (نویسنده) |
ناشر | مرکز |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1398 |
شابک | 8ـ458ـ213ـ964ـ978 |
کد کنگره | |
ساکن دو فرهنگ؛ دیاسپورای ارمنی در ایران تألیف روبرت صافاریان، اگر بتوان یک ویژگی مشترک برای نوشتههای این کتاب برشمرد، این است که آنها برای ارمنیها نوشته نشدهاند، بلکه کسی از درون جامعۀ ارمنی، آنها را خطاب به مخاطب عام ایرانی نوشته است و به همین دلیل فارسی نوشته شدهاند؛ چراکه روال عادی این است که ارمنیها دربارۀ مسائل خود به زبان ارمنی مینویسند یا اگر به فارسی نوشتند، ناگهان تغییر لحن میدهند و دیگر آن چیزهایی را نمیگویند که اگر به ارمنی مینوشتند، میگفتند.
گزارش کتاب
اگر بتوان یک ویژگی مشترک برای نوشتههای این کتاب برشمرد، این است که آنها برای ارمنیها نوشته نشدهاند، بلکه کسی از درون جامعۀ ارمنی، آنها را خطاب به مخاطب عام ایرانی نوشته است و به همین دلیل فارسی نوشته شدهاند؛ چراکه روال عادی این است که ارمنیها دربارۀ مسائل خود به زبان ارمنی مینویسند یا اگر به فارسی نوشتند، ناگهان تغییر لحن میدهند و دیگر آن چیزهایی را نمیگویند که اگر به ارمنی مینوشتند، میگفتند.
یادداشتها و مقالههای این کتاب در فاصلۀ سالهای 1385 تا 1395 و عمدتاً در دوهفتهنامۀ دوزبانۀ «هویس» (= امید) که نویسنده از زمان بنیانگذاریاش در سال 1385 تا 1394 سردبیریاش را بر عهده داشت، نوشته شدهاند. البته بعضی از نوشتهها نخستین بار در جای دیگری منتشر شدهاند که در پانویس ذکر شده و بعد در «هویس» بازچاپ شدهاند.
نوشتههای این مجموعه تصویر متفاوتی از ارامنۀ ایران ارائه میکنند. تصویری که ارمنیان از خود به جامعه عرضه میکنند، معمولاً بر ملاحظات و کلیشههای بسیاری استوار است که در این نوشتهها به اندازۀ کافی دربارهشان صحبت شده است. مخاطب عام ایرانی هم دوست دارد همین تصویر کلیشهای را ببیند و بشنود. گویی بنابر یک توافق خاموش اساس بر این گذاشته شده، که هرکس سرش گرم کار خودش باشد و تنها مِنباب ادب و نزاکت گاهی با طرف مقابل هم سلام و علیکی بکند و سخنان پر از تعارف رد و بدل کند. کوشش نویسنده این بوده که فارغ از تعارفهای متداول با تصویری صریحتر این جامعۀ اقلیت را معرفی و به قدر توان قانونمندیهای مناسبات آن با جامعۀ بزرگ را آشکار و به خوانندۀ فارسیزبان عرضه کند. مفهوم «دیاسپورا» که در جایجای نوشتههای این کتاب بهکار رفته، بهخوبی شرایط زندگی ارمنیان در ایران را توضیح میدهد. دیاسپورا در عامترین مفهوم خود یعنی زیستن در یک جا و جای دیگری را وطن خود دانستن. خود را جزئی از ملت بزرگی دانستن که در سراسر جهان پراکنده است و پارههای آن رو به سوی وطن دارند، حتی اگر قرار نباشد روزی به آنجا بروند. اهمیت مفهوم «دیاسپورا» این روزها در علوم اجتماعی رو به افزایش است و وضعیت ارمنیان ایران نمونهای است از زیستن در شرایط دیاسپورایی.
چندزبانگی مفهوم دیگری است که ارمنیان (همانند آشوریان، کردها، ترکها و ....) تجربهکردهاند و میکنند. نقش چندزبانگی در تعیین شخصیت و هویت آدمهایی که زبان مادریشان با زبان جامعۀ بزرگ فرق دارد، موضوعی است که در این نوشتهها به آن پرداخته شده است. رابطۀ بین زبان ارمنی به عنوان زبان اول و زبان فارسی به عنوان زبان جامعۀ بزرگ رابطۀ پیچیدهای برای ایرانی ـ ارمنیهاست. دیاسپورا مکان انسانهای دوفرهنگی و دوزبانی است و این دوگانگی البته میتواند مثبت یا منفی باشد. مثبت به این معنا که انسان دوفرهنگی به دو فرهنگ و دو زبان از درون آشناست و منفی به این سبب که بیم آن میرود در این کشاکش بین دو فرهنگ و دو زبان به هیچیک احساس تعلق نکند؛ به جای شناخت دو فرهنگ هیچیک را نشناسد و به جای دانستن دو زبان، بر هیچیک مسلط نشود.
نکتۀ مهم دیگر این است که این نوشتهها نشان میدهند جامعۀ ارامنۀ ایران نیز مانند هر جامعۀ زندۀ دیگری از جریانهای سیاسی و اجتماعی گوناگون تشکیل شده است. رسم این است که در نوشتههای به زبان فارسی ارمنیها دربارۀ این اختلافات صحبت نشود و تصویری یکپارچه و یکدست و فارغ از اختلافات سیاسی، عقیدتی و طبقاتی به خوانندۀ بیرونی عرضه شود؛ اما نگارنده خود را مقید به چنین محدودیتی ندانسته و برعکس بر این باور است که تصویری انسانی از جامعهای، لزوماً تصویری است شامل تناقضات و اختلافات و رویکردهای متضاد نحلهها و سلیقهها و منافع گوناگون درون آن.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات