زن و پوشش: ایران و میانرودان باستان
زن و پوشش: ایران و میانرودان باستان | |
---|---|
پدیدآوران | معینیسام، بهزاد (نویسنده) محمدی اوندی، سارا (نویسنده) |
ناشر | آوای خاور |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ش |
شابک | 5ـ91ـ9923ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
زن و پوشش: ایران و میانرودان باستان تألیف بهزاد معینیسام، سارا محمدی اوندی؛ هدف این کتاب، بررسی جایگاه زن و پوشش در ایران و میانرودان باستان است؛ از اینرو نخست نگاهی دارد به دوران پیشاتاریخی ایران، تا آشکار شود ریشۀ پوشش از چه دورانی آغاز شد و هدف از کاربرد آن و گونههای آن به چه شکل بوده است و این فرایند پس از ورود ایرانیان به فلات ایران تا چه اندازه دنبالۀ سنت کهن و تا چه اندازه پیروی یک سنت میانرودانی در دربار بوده است.
ساختار
کتاب از پنج فصل تشکیل شده است.
گزارش محتوا
هدف این کتاب، بررسی جایگاه زن و پوشش در ایران و میانرودان باستان است؛ از اینرو نخست نگاهی دارد به دوران پیشاتاریخی ایران، تا آشکار شود ریشۀ پوشش از چه دورانی آغاز شد و هدف از کاربرد آن و گونههای آن به چه شکل بوده است و این فرایند پس از ورود ایرانیان به فلات ایران تا چه اندازه دنبالۀ سنت کهن و تا چه اندازه پیروی یک سنت میانرودانی در دربار بوده است.
فصل نخست کتاب به ریشهشناسی واژۀ زن و پوشش پرداخته است. به دلیل نقش و اهمیت زنان در جوامع نخستین، او مورد تقدیس قرار گرفت و به مرحلۀ پرستش هم رسید. در این کوامع، شماری از نخستین نمادهای زنانه بر دیوار غارهای دورۀ پارینهسنگی از جنوب فرانسه، حدود سیهزار سال پ.م و متأخرتر کنده شده است که به طور تلویحی و نمادین اشاره به آلت تناسلی زنانه دارد و نماد الهه به عنوان سرچشمۀ مقدس زندگی تعبیر شده است. از دورۀ انسان هموارکتوس شواهدی دال بر وجود پوشاک یافت نشده است؛ اما ابزارهای سنگی ریزی در انگلستان یافت شده است که میتواند به فعالیتهای بر روی پوست اشاره داشته باشد.
اقوام هندواروپایی در زیستگاههای اصلی خود و پس از مهاجرت در طی هزارهها، آثاری در مکانهای زیست از خود بر جای گذاشتهاند که نشاندهندۀ ابزارآلات، شیوۀ زندگی و باورهای آنان به گیتی است.
در فصل دوم به بررسی زن و پوشش در دوران هندواروپایی و آریایی پرداخته شده است. در این فصل تنها از دو فرهنگ یمنا و کاتاکومب یاد شده که گویا متعلق به هندوایرانیان بوده است و در محدودۀ زیستگاه نخستین اقوام هندواروپایی، یعنی بین پونت و کاسپ یا همان دریای کاسپین و سیاه جای داشتند، اشاره میشود.
پیدایش میانرودان که شاید بتوان آن را پیدایش تمدن نامید، به هفتهزار سال پیش و همزمان با پایهگذاری شهر سومری «اریدو» برمیگردد که بعدها با گسترش آن به یکی از کهنترین شهرهای شناختهشدۀ کرۀ زمین تبدیل شد. در متون میانرودان باستان، واژههایی دربارۀ زن با عبارات و ترکیبات گوناگون آمده است؛ از قبیل زن متأهل، زن آرایشگر، زنی که آمیزش جنسی ارائه میدهد و.... در فصل سوم کتاب به بررسی زن و پوشش در میانرودان باستان میان سومریان، اکدیان، بابلیان و اشوریان پرداخته شده است. در پایان این فصل، ضربالمثلهایی از میانرودان باستان نقل شده است.
کشفیات در فلات ایران حدود 4500 پ.م. (دورۀ عیلامی کهن) نشان میدهد که با پیشرفت تمدن، جایگاه زن هنوز بالاتر از مرد بوده است. زنان در هنر ریسندگی و معماری سهیم بودند و رقصهای آیینی را آنها انجام میدادند. در جنوب شرق ایران نزدیک زابل در شهر سوخته و در گورهای زنان، شماری مهر یافت شد که در باستان بیشتر نماد اقتدار و توانایی بود. حدود نود درصد این مهرها در گور زنان یافت شده است و این فرایند اشاره به این دارد که زنان در دورۀ زمان 3000 ـ 2000 پ.م. دارای قدرت بودند. در فصل چهارم کتاب به زن و پوشش در ایران باستان پرداخته شده است. در این فصل ابتدا زن در سرزمین ایران بر اساس پیکرکها پیش از بنیاد سلسلههای ایرانی باستان بررسی شده و سپس به دورههای عیلامیان، مادها، هخامنشیان، اشکانیان و ساسانیان پرداخته شده است.
فصل پایانی کتاب زن بر اساس مزدیسنا و شاهنامه را بررسی میکند. در اوستا، ایزدان هم مؤنت و هم مذکر و نسبتاً شخصیتیافتۀ اعمال و باورهایی هستند که در جنس، مؤنت و مذکر هستند. در بیشتر بخشهای گاثها و یسنای اوستا، مردان و زنان بیشتر با هم خطاب قرار میگیرند و زنان به دلیل فرزندآوری ستوده میشوند. در شاهنامه هم ابیات بسیاری دربارۀ پادشاهی زنان، تناسب سن و عدم تناسب آن، روابط دختر و پسر، آگاهی و هوشیاری زنان، انواع ازدواج و طلاق و اوضاع اجتماعی زنان آمده است که این فرایند در سراسر تاریخ ایران باستان مشاهده میشود.
از مجموع مطالب این کتاب میتوان چنین برداشت کرد که اسلام نخستین آیینی نبود که پوشش حجاب را برای زنان اجرایی کرد و حجابداشتن، مدتها پیش از زایش پیامبر اسلام رواج داشته است؛ در جوامعی چون بیزانسها، ساسانیان، خاور نزدیک باستان حجاب رایج بوده است.[۱]
پانويس