زندگی و احوال ایرانیان: پانزده سال تبلیغ مذهبی در ایران

زندگی و احوال ایرانیان: پانزده سال تبلیغ مذهبی در ایران تألیف سمیوئل گراهام ویلسن، ترجمه شهلا طهماسبی؛ سمیوئل گراهام ویلسن، کشیش آمریکایی (1858 ـ 1916) در سال‌های 1298 در اواخر دورۀ ناصرالدین شاه قاجار در رأس هیئت تبلیغی کلیسای پربیتری آمریکایی به ایران آمد و در تبریز شهر ولیعهدنشین که پس از تهران در مرحلۀ دوم اهمیت بود، سکنا گزید و چهارده سال در ایران به سرد برد تا سال 1312 یک سال پیش از ترور ناصرالدین شاه.

زندگی و احوال ایرانیان: پانزده سال تبلیغ مذهبی در ایران
زندگی و احوال ایرانیان: پانزده سال تبلیغ مذهبی در ایران
پدیدآورانویلسون، سیموئل گراهام (نویسنده) طهماسبی، شهلا (مترجم)
ناشرکتاب پنجره
مکان نشرتهران
سال نشر1400
شابک5ـ98ـ7822ـ964ـ978
موضوعهیا‌ت‌ها‌ی اعزامی‌ مسیحی‌ -- ایران‌,issionsB -- Iran,ایران‌ -- آداب‌ و رسوم‌ و زندگی‌ اجتما‌عی‌,ranB -- customs and life Social,ایران‌ -- دین‌,ranB -- Religion
کد کنگره
‏DSR ۶۳/و۹ز۹

ساختار

کتاب در 14 فصل تدوین گردیده است.

گزارش کتاب

گزارش‌های نمایندگان کمپانی هند شرقی و نمایندگان ناپلئون در ایران، در اوایل قرن نوزدهم توجه به ایران را فزونی بخشید. آثار و نوشته‌های گروهی از سیاحان و کاشفان قابل، مانند هنری کرزیک رالینسن، جیمز موریه، رابرت کرپورتر، جیمز بیلی فریزر و در این اواخر سفرهای ناصرالدین شاه به اروپا، این توجهات را تقویت کرد.

سفرنامه‌های مربوط به ایران کم نیستند و بیشتر توسط انگلیسی‌ها به نگارش درآمده‌اند. جامع‌ترین اثر دربارۀ جغرافیا، تجارت و موضوعات سیاسی ایران، «ایران و قضیۀ ایران» نوشتۀ جرج ناتانیل کرزن است.

سمیوئل گراهام ویلسن، کشیش آمریکایی (1858 ـ 1916) در سال‌های 1298 در اواخر دورۀ ناصرالدین شاه قاجار در رأس هیئت تبلیغی کلیسای پربیتری آمریکایی به ایران آمد و در تبریز شهر ولیعهدنشین که پس از تهران در مرحلۀ دوم اهمیت بود، سکنا گزید و چهارده سال در ایران به سرد برد تا سال 1312 یک سال پیش از ترور ناصرالدین شاه. خود او در مقدمۀ کتاب می‌گوید: «مواد تألیف این کتاب طی چهارده سال اقامت من در تبریز در سمت مبلّغ هیئت تبلیغی خارجی پرسبیتری آمریکایی فراهم آمده است؛ سمتی که وظیفه‌اش تبلیغ مذهبی و وعظ سیار است و اساس برنامۀ الهیات و آموزش مموریان را شکل می‌دهد، ادارۀ امور خزانه‌داری هیئت، مسئولیت رسیدگی به ساختمان‌ها و اموری حقوقی مرا در ارتباط با زندگی و خصوصیات مردم اعم از فقیر و غنی قرار داده است».

این زمان آشنایی اولیۀ آمریکایی‌ها با ایران و دست‌یازیدن آنها به فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی در ایران و آغاز برقراری روابط سیاسی بین این دو کشور است. ویلسن شاهد وقایع اجتماعی چون قحطی و وبا و وقایع تاریخی مهمی چون تأسیس بانک شاهنشاهی ایران توسط انگلیسی‌ها، شورش شیخ عبیدالله کرد و نهضت تحریم تنباکو بوده و از این وقایع و اوضاع اجتماعی ایران، گزارش‌های جامعه‌شناسانه و مردم‌شناسانۀ مفیدی تهیه کرده است.

صحنه‌هایی که او از تبریز ولیعهدنشین در صدواندی سال پیش ترسیم کرده تا چند سال پیش در پایتخت نیز مشاهده می‌شد. ویلسن برای تبلیغ مسیحیت و تهییج مردم به مسیحی‌شدن مدام در سفر بوده و تصویرهای زیبا و جانداری از طبیعت و آثار تاریخی شهرهای آذربایجان و کردستان پرداخته است.

در خاطرات و سفرنامه‌های اروپایی‌ها و آمریکایی‌ها از ایران از او نقل قول و به او استناد شده است. او در نوشته‌های خود از چند کتاب فارسی نام برده که آشنایی با آنها برای خوانندۀ ایرانی مهم و جالب‌توجه است. با این اوصاف مانند بیشتر خارجیان دربارۀ ایرانی‌ها اظهارنظرهای منفی می‌کند؛ خودش را کسی می‌پندارد که برای رهاکردن ایرانیان از ضلالت و گمراهی آمده و به همۀ کسانی که ملاقات می‌کند، به‌ویژه حاکمان ایالات، مسیحیت‌دوستی نسبت می‌دهد و میل دارد در اتاق همۀ آنها یک یا چند نسخه از انجیل به زبان‌های مختلف ببیند. کردها را ملتی جداگانه تصویر و تصور می‌کند و برای نام‌ها به دلخواه معنی تعیین می‌کند؛ برای مثل شهر بنا را «بناشده بر آب» معنی کرده است.

ویلسن دربارۀ کتاب خود در مقدمه می‌گوید: «این کتاب با هدف توصیف تاریخی میسیونری نگاشته نشده، اما امید دارد که شرایط اخلاقی و فکری و مذهبی ایرانیان را به مسیحیان نشان دهد و توجه آنان به گسترش تبلیغ مذهبی برانگیزد. شهرها و ایالاتی که در آنها سخن رفته جاهایی‌اند که هم‌اکنون کار تبلیغی توسط هر دو گروه پروتستان و کاتولیک جریان دارد. از بحث در مورد شرایط سیاسی اجتناب شده، زیرا نویسنده هم در یک مرکز تجاری بزرگ زندگی می‌کرد (تبریز) نه در تهران که مرکز طرح‌ها و برنامه‌های سیاسی برای آسیای مرکزی است و هم جانب احتیاط را نگه داشته و هم اینکه سیاسی موضوعی است مورد علاقۀ عموم و اکثر کسانی که در مورد ایران نوشته‌اند و در آن غور و مطالعه کرده‌اند و راه‌حل ارائه داده‌اند و ظاهراً هم به یک نتیجه رسیده‌اند، یعنی آنکه آیندۀ ایران از لحاظ سیاسی به روسیه بستگی دارد».[۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها