زبدة الرموز (رموز حمزه یا حمزهنامه)
زبدة الرموز (رموز حمزه یا حمزهنامه) | |
---|---|
پدیدآوران | شاهنظر قصهخوان (نویسنده) فیروزی، نوید (مصحح) |
ناشر | سنگلج |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 0ـ9ـ90468ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
زبدة الرموز (رموز حمزه یا حمزهنامه) به روایت شاهنظر قصهخوان (سدۀ 13ق)، تصحیح نوید فیروزی؛ «داستان حمزه» حماسهای است منثور و عامیانه که تقریباً در تمام بلاد اسلامی و به زبانهای مختلف نقل میشده است. به نظر میرسد «زبدة الرموز» یکی از تحریرهای مفصل «داستان حمزه» بوده و در هفت جلد تنظیم شده بود که اکنون نخستین جلد آن که تا امروز تنها بازماندۀ روایت مفصل شاهنظر قصهخوان است، انتشار مییابد.
گزارش کتاب
متون عامیانه در پژوهشهای لغتشناختی و نیز پژوهشهای مربوط به تاریخ نحو فارسی، اهمیت بسیاری دارند. همچنین از منظر تاریخ اجتماعی و فرهنگی نیز میتوان در این متون نکات ارزندهای یافت و شاید بتوان ادعا کرد که اهمیت متون عامیانه در چنین مطالعاتی از متون رسمی بیشتر است. تحقیق دربارۀ متون داستانی در ایران بدون درنظرگرفتن داستانهای عامیانه، ناقص خواهد بود و روایتهای متعدد و متنوع داستان حمزه، از جمله مهمترین و ارزشمندترین این نوع داستانها به شمار میآیند.
«داستان حمزه» حماسهای است منثور و عامیانه که تقریباً در تمام بلاد اسلامی و به زبانهای مختلف نقل میشده است. این داستان عامیانه به روایت افسانهای زندگی تا درگذشت حمزة بن عبدالمطلب، عموی پیامبر اسلام میپردازد. دربارۀ قهرمان داستان، برخی پژوهشگران به حمزۀ خارجی نیز گمان بردهاند و بر آن شدهاند که داستان حمزه در اصل ماجراهای دلاوریها و زدوخوردهای حمزۀ آذرک با عمال بنیعباس است.
این روایت داستان با تحریرهای گوناگون روایت شده است و با نامهای مختلف نیز مشهور بوده است؛ از جمله حمزهنامه، رموز حمزه، امیرحمزۀ صاحبقران، اسمار الحمزه، تاریخ گیتیگشا و.... صاحبنظران معتقدند هر کدام از این نامها نشاندهندۀ تحریری متفاوت از «داستان حمزه» است.
این تصحیح، بخشی است از اثری با عنوان «زبدة الرموز» که این اثر روایت شاهنظر قصهخوان از «داستان حمزه» است. به نظر میرسد «زبدة الرموز» یکی از تحریرهای مفصل «داستان حمزه» بوده و در هفت جلد تنظیم شده بود که اکنون نخستین جلد آن که تا امروز تنها بازماندۀ روایت مفصل شاهنظر قصهخوان است، انتشار مییابد.
به نظر میرسد روایت «زبدة الرموز» در مواردی کوتاهتر و در مواردی حتی بلندتر از بخشهای مشابه داستان در دیگر تحریرهای مفصل داستان است؛ برای نمونه بخش ازدواج حمزه و مهرنگار در روایت شاهنظر بسیار مفصلتر از دیگر تحریرهای مشابهی است که تا کنون شناسانده شدهاند.
شاهنظر قصهخوان در آغاز جلد نخست کتاب خود، آگاهیهای ارزشمندی دربارۀ دلایل رویآوردن خویش به قصهخوانی و راویان «داستان حمزه» و روایتهای متفاوت آن به دست داده است؛ اما متأسفانه به زندگی و دورۀ خویش اشارهای نمیکند. آنچه او دربارۀ خود میگوید، محدود به چگونگی قصهخوانشدن وی است. شاهنظر در آغاز این کتاب، نخست از راویانی نام میبرد که خود روایت آنها را خوانده است؛ همچنین در دو مورد به اختلاف روایت منتخب خود با روایت یکی از قصهخوانان اشاره کرده است.
«زبدة الرموز» در بیشتر ویژگیهای زبانی، بلاغی و اندیشگانی خود متأثر از سبک و سیاق تحریرهای مفصل «رموز حمزه» است؛ در این کتاب ویژگیهایی از منظر زبان و بلاغت مشاهده میشود؛ از جمله: بهکاربردن عبارات و گزارههای قالبی خاص نقالان برای شروع هر داستان؛ بهکاربردن اشعاری بسیار و متنوع و متناسب با موقعیتهای مختلف؛ درآوردن مضارع نقالی؛ آوردن اجزای غیرفعلی جمله در میان دو جزء فعل؛ آوردن وجه وصفی؛ آمدن فعل در وجه منفی پس از «مبادا» و وجه مثبت پس از «قدغنکردن»؛ و....
در این تصحیح، مصحح کوشیده است واژگان و ساختار جملات به شکل اصلی حفظ شوند؛ در مواردی به تصحیح قیاسی دست زده است و در باب اشعاری که از شاعران و کتابهای دیگر نقل شده، ضبط نسخه را باقی گذاشته است. تنها نسخۀ شناختهشده از این متن، به شمارۀ 87818 در کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی نگهداری میشود.[۱]
پانويس