رویکرد روان‌شناختی در نقد نوین؛ بررسی موردپژوهانۀ ناقدان مصری به همراه فرهنگ‌نامۀ اصطلاحات

رویکرد روان‌شناختی در نقد نوین؛ بررسی موردپژوهانۀ ناقدان مصری به همراه فرهنگ‌نامۀ اصطلاحات تألیف بسّام قطّوس، ترجمه زینه عرفت‌پور، این کتاب، ترجمه‌ای است از کتاب «المنهج النفسی فی النقد الحدیث ـ النقاد المصریون نموذجاً» نوشتۀ دکتر موسی عبدالرحمان بسام قطوس و تلاشی است برای بررسی پیدایش یکی از شیوه‌های نقد ادبی نوین در مصر؛ یعنی شیوۀ نقد روان‌شناختی که به عنوان یکی از شیوه‌های نقدی، چه در سطح نظری و چه در سطح تطبیقی، اهمیت خود را داراست.

رویکرد روان‌شناختی در نقد نوین
رویکرد روان‌شناختی در نقد نوین؛ بررسی موردپژوهانۀ ناقدان مصری به همراه فرهنگ‌نامۀ اصطلاحات
پدیدآورانقطوس، بسام (نویسنده) عرفت‌پور، زینه (مترجم)
ناشرپژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی
مکان نشرتهران
سال نشر1398
شابک5ـ37ـ6304ـ622ـ978
موضوعنقد ادبی‌ - مصر,روانکا‌وی در ادبیا‌ت‌
کد کنگره
‏PJA ۵۱۹۱/ق۶ر۵ ۱۳۹۸

ساختار

کتاب در سه فصل تدوین شده است و پس از خاتمه کتاب، مترجم خاتمه فرهنگ اصطلاحاتی را به آن ضمیمه کرده است.

گزارش کتاب

این کتاب، ترجمه‌ای است از کتاب «المنهج النفسی فی النقد الحدیث ـ النقاد المصریون نموذجاً» نوشتۀ دکتر موسی عبدالرحمان بسام قطوس و تلاشی است برای بررسی پیدایش یکی از شیوه‌های نقد ادبی نوین در مصر؛ یعنی شیوۀ نقد روان‌شناختی که به عنوان یکی از شیوه‌های نقدی، چه در سطح نظری و چه در سطح تطبیقی، اهمیت خود را داراست. نویسنده در سه فصل به معرفی بنیان‌گذاران نقد روان‌شناختی ادبیات و مفاهیم روان‌شناختی و تبیین پیوند میان ادبیات و روان‌شناسی و بررسی جایگاه نقد روان‌شناختی متون ادبی در مصر پرداخته است.

نقد روان‌شناختی یکی از شیوه‌های نقد ادبی است که به نوبۀ خود در روند پیشرفت تاریخی شیوه‌های نقد معاصر به عنوان یکی از حلقه‌های چالشی این شیوه‌ها نقش ایفا می‌کند. همچنین نقد روان‌شناختی یکی از شیوه‌های نقد بیرونی است که به برکت پیشرفت علوم تجربی و علوم انسانی ایجاد شد؛ پیشرفتی که نتایج علمی آشکار خود را بر تمام جهان و بر نظریۀ معرفت بر جای نهاد و از جملۀ شیوه‌های نقد بیرونی می‌توان از نقد تاریخی، نقد اجتماعی و نقد روان‌شناختی نام برد.

نقد روان‌شناختی یکی از شیوه‌های نقد بیرونی است که در برابر شیوه‌هایی قرار می‌گیرد که نقد درونی یا متن‌محور نام گرفته‌اند؛ یعنی همان نقد فرم‌گرای روسی و نقد جدید. شیوۀ نقد درونی یا متن‌محور، متن ادبی را بیشتر به عنوان یک ساختار مستقل و کاملاً بسته مورد بررسی قرار داده و به مسائل خارج از آن توجهی نشان نمی‌دهد؛ ولی نقد بیرونی از جمله نقد روان‌شناختی به زمینه‌های تاریخی و اجتماعی و روانی متن اهتمام می‌ورزد.

این کتاب تلاشی است برای بررسی پیدایش یکی از شیوه‌های نقد ادبی معاصر در مصر، یعنی شیوۀ روان‌شناختی که به عنوان یکی از شیوه‌های نقدی چه در سطح نظری و چه در سطح تطبیقی اهمیت خاص خود را دارد و همین امر به تنهایی، یعنی بررسی دقیق این پیدایش و خوانش و تطبیق آن بر شعر و داستان، هدفی است علمی که قابل تأمل و درخور توجه است. همچنین کوشیده شده جایگاه بارزترین افرادی که در شکل‌گیری این شیوه مشارکت داشته‌اند، تبیین شود. افزون بر این تلاش شده تا معلوم شود تا چه اندازه آن ناقدان در تطبیق این شیوۀ نقدی موفق بوده‌اند و آیا می‌توان شیوۀ نقد روان‌شناختی را به عنوان یک شیوۀ نقدی مستقل برگزید. به عبارت دیگر آیا شیوۀ نقد روان‌شناختی می‌توان یک اثر ادبی را از تمام ابعاد آن مورد تفسیر قرار دهد و دلیل زیبایی و دلنشینی یک متن یا علت زشتی متنی دیگر را برای ما شرح نماید؟ به عبارت دیگر آیا این شیوه می‌تواند ضوابط یا اصول معینی برای ارزش‌گذاری متن به ما ارائه دهد؟ و تا چه حد این شیوه می‌تواند در فهم و درک آثار ادبی و نقد آنها به ما کمک کند؟

در پیش‌گفتار کتاب، در شیوۀ نقد روان‌شناختی و کیفیت راهیابی آن به پژوهش‌های ادبی و نقدی در سطح جهان و سپس چگونگی راهیابی‌اش به مصر تأملی شده است. آن‌گاه از روان‌شناسانی سخن گفته شده که در شکل‌گیری شیوۀ روان‌شناختی و پایه‌گذاری آن سهم داشته‌اند.

فصل اول به ارتباط علم روان‌شناسی و ادبیات اختصاص یافته و دربارۀ نوع و میزان این ارتباط و نیز نتایج حاصل از تعامل میان ادبیات و علم روان‌شناسی صحبت شده است. سپس برخی نتایج عملی ناشی از پیوند میان ادبیات و علم روان‌شناسی به‌روشنی ترسیم شده و در نهایت دربارۀ این ارتباط رأی و نظر خود نویسنده ارائه شده است.

در فصل دوم از راهیابی علم روان‌شناسی به عرصۀ نقد ادبی در مصر سخن به میان آمده است و ابعادی از موضع‌گیری‌های ناقدان مصری در برابر علم روان‌شناسی روشن شده است و آنان به سه دستۀ موافقان، مخالفان و کسانی که در نقد خود از این علم بهره گرفته‌اند، تقسیم شده‌اند. آن‌گاه از رویکردهای ناقدانی سخن گفته شده که به تطبیق شیوۀ نقد روان‌شناختی پرداخته‌اند و معلوم شد که آنان دو رویکرد دارند: رویکرد استفاده از برخی دانش‌های روان‌شناسی و رویکرد تطبیق شیوۀ نقد روان‌شناختی و در نهایت هر گروه زیرمجموعۀ رویکردی قرار داده شده که بیشتر بر آنان غلبه داشت.

اما در فصل پایانی کتاب، سه تن از بزرگان نقد روان‌شناختی یعنی محمد نویهی در کتاب «نفیسة ابی نواس»، عباس محمود عقاد در کتاب «ابونواس» و عزالدین اسماعیل در کتاب «التفسیر النفسی للأدب» بررسی شده و مطالعه و مناقشۀ این پژوهش‌ها در مقایسه با آرای دیگر ناقدان صورت گرفته است. [۱]


پانويس


منابع مقاله

پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

وابسته‌ها