روزبهاننامه
روزبهان نامه | |
---|---|
پدیدآوران | روزبهان بقلی، روزبهان بن ابینصر (نويسنده)
دانشپژوه، محمدتقی (گردآورنده) روزبهان ثانی، شرفالدین ابراهیم (نويسنده) عبداللطیف، شمس الدین محمد (نويسنده) سیمابی الهی، عبدالله (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | حاوي تحفه اهل العرفان از شرف الدين ابراهيم، روح الجنان از عبداللطيف شمس، تحفة العرفان از روزبهان بقلي ديلمي شيرازي، منازل القلوب از سيمابي ** روزبهان نامه: طلیعه سامان بخشیدن به آرامگاه روزبهان در شیراز |
ناشر | انجمن آثار ملی |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1347ش |
چاپ | 1 |
موضوع | روزبهان نامه، روزبهان ابن ابي نصر، 522-606ق. - تصوف - عرفان |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP ۲۸۴/۵/د۲ر۹ |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
روزبهاننامه، مشتمل بر چهار رساله است که دو رساله آن در شرح حال عارف بزرگ روزبهان بن ابینصر بن روزبهان سایر بقلی شیرازی (522-606ق) و رسالهای از خود او و رسالهای هم در شرح رسالة القدس اوست. این کتاب به کوشش محمدتقی دانشپژوه منتشر شده است.
کتاب با دیباچهای در معرفی عرفان اسلامی، پیوند عرفان با فلسفه و شریعت و معرفی روزبهان دیلمی شیرازی، روزبهاننامها و کسانی که به «روزبه» یا «روزبهان» نامیده شدهاند و مباحثی ازایندست آغاز شده است[۱].
رزوبهاننامه شامل چهار رساله است:
- تحفة العرفان، رسالهای به قلم شرفالدین ابراهیم فرزند صدرالدین روزبهان ثانی، در ذکر احوال روزبهان سایر بقلی است[۲].
- روح الجنان في سيرة الشيخ روزبهان، از شمس [الدین] عبداللطیف بن صدرالدین ابیمحمد روزبهان ثانی که این رساله نیز در سیره و احوال روزبهان است[۳].
- تحفة العرفان، اثری به قلم خود روزبهان بقلی دیلمی شیرازی، مثنوی کوتاهی است که هم در طرح و ساختار و هم در لفظ و معنا تقلید تمامعیاری از حدیقه سنایی است[۴].
- منازل القلوب: شرحی است بر برخی از بندهای «رسالة القدس» روزبهان بقلی شیرازی، به قلم عارفی دانشمند و فارسیزبان به نام شیخ عبدالله الهی سیمابی یا سیماوی از شهرک سیماوه کوتاهیه آناتولی از گروه نقشبندی و دارای کشف و کرامت که نخست دانش اندوخته و در مدرسه زیرک باب عالی قسطنطنیه میزیسته است[۵].
حکایتی از روح الجنان
روزی شیخ، قدساللهروحه، در مسجد سنقری وعظ میفرمود... خواجه بازرگان در میان صحن مسجد در مجلس نشسته بود و قصبی خوب گرانبها در سر داشت. شیخ فرمود: آن خواجه را بگویید تا دستار سر بیندازد. خواجه گفت: صد دینار بدهم. شیخ، دومنوبت مکرر فرمود، گفت: این خواجه را بگویید تا دستار بیندازد... خواجه دستار برگرفت و بینداخت. عقربی در میان دستارش بود. خواجه جامه چاک کرد و بر سر منبر برآمد و خرقه از شیخ بستد و مرید شد و از جمله مخلصان گشت[۶].
پانویس
منابع مقاله
- دیباچه و متن کتاب.
- حسینی، مریم، «از غزنه تا شیراز، بحثی در باب تأثیر آثار سنایی غزنوی بر مکتوبات روزبهان بقلی شیرازی»، علوم انسانی دانشگاه الزهرا(س)، زمستان 1382 و بهار 1383، شماره 48 و 49، ص41 تا 60.