روبروی نویسنده؛ گفتگو با جمعی از نویسندگان و شاعران
روبروی نویسنده | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | محبعلی، عباس (نویسنده) |
ناشر | آن سو |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1397 |
شابک | 6ـ5ـ98321ـ600ـ978 |
کد کنگره | |
روبروی نویسنده؛ گفتگو با جمعی از نویسندگان و شاعران تألیف عباس محبعلی، هشت مصاحبهای که در این کتاب آمده است حاصل گزینش از میان بیش از 250 مصاحبه تخصصی با نویسندگان و صاحبنظران حوزه ادبیات است که در طول سالهای فعالیت نگارنده در روزنامهها، خبرگزاریها و مجلات با آنها به گفتگو نشسته است.
گزارش کتاب
هشت مصاحبهای که در این کتاب آمده است حاصل گزینش از میان بیش از 250 مصاحبه تخصصی با نویسندگان و صاحبنظران حوزه ادبیات است که در طول سالهای فعالیت نگارنده در روزنامهها، خبرگزاریها و مجلات با آنها به گفتگو نشسته است. دههای که هم از نظر کمیت آثار تولیدی و هم از نظر حضور نویسندگان جوان دههای قابل توجه است. حالا بعد از گذشت چند سال از انتشار این گفتگوها، با مرورشان، میتوان بخشی از فضای داستانی دهه 80 را درک کرد؛ دههای که منتقدان نظرهای متفاوتی در مورد آن دارند و دستیابی به تبیینی دقیق و مستدل درباره آن نیازمند پژوهشی مستقل است.
هدف از گردآمدن این مجموعه گفتگو در قالب یک کتاب یاری رساندن به پژوهشگران و علاقهمندان ادبیات برای آشنا شدن با فضای ادبی دههای است که در همه عرصهها فراز و نشیبهای بسیار داشت؛ از فضای متناقض سیاسی گرفته تا تغییر فضای اجتماعی و شیوههای مطالبهگری مردم که با پژوهشی گسترده میتوان تأثیر آنها را بر ادبیات نیز مشاهده کرد. همچنین جای خالی گفتگو با نویسندگان شاخص زیادی در ژانرهای دیگری مانند ادبیات فانتزی، عامهپسند، کودک و نوجوان، علمی تخیلی، وحشت و دهها موضوع دیگر در این کتاب خالی است؛ اما هدف از کنار هم قرار دادن این هشت گفتگو ایجاد دریچهای به فضای جریانساز ادبیات در دهه 1380 است.
مروری بر گفتگوهای این کتاب:
گفتگو با دکتر مسعود جعفری جزی در مورد کتاب «نامههای سیمین دانشور و جلال آل احمد» اولین گفتگوی این کتاب و یکی از شیرینترین خاطران دوران کاری نگارنده در مطبوعات است. جعفری جزی در این گفتگو نمونه کاملی از یک پژوهشگر است که با صبر و تلاش بیوقفه توانسته دریچه تازهای از زندگی، روابط، طرز فکر و سبک زندگی جلال آلاحمد را به روی ما بگشاید؛ دریچهای که جای خالی آن در ادبیات 100 سال گذشتهمان و در زندگی نویسندگان پیشگاممان به شدن احساس میشود. مسعود جعفری در سالهای اخیر با ورود به حوزه ترجمه، آثاری قابلتأمل و ارزشمند را به عرصه ادبیات معرفی کرده است؛ آثاری که کارنامه او را هر چه پربارتر کرده است.
با وجود انتقادها و نظرات مختلفی که نسبت به ادبیات داستانی دهه 80 وجود دارد، غالب منتقدان به شکوفایی ادبیات دفاع مقدس در این دهه اذعان دارند. تیراژ کتابها، تولید آثار متفاوت و البته ماندگار و ترجمههای پیدرپی این گونه ادبی به زبانهای دیگر، مهر تأییدی بر این ماجراست. هر چند در حوزه ادبیات دفاع مقدس، اغلب آثار زندگینامهای ارزش و اعتبار بیشتری پیدا کردهاند اما رمانها و مجموعه داستانهای کوتاه درخشانی نیز در این دهه منتشر شده است. یکی از این آثار «شطرنج با ماشین قیامت» نوشته حبییب احمدزاده است. رمانی که از زمان نگارش تا انتشارش حدود نه سال به طول انجامیده و از زمان انتشار تاکنون هنوز در شمار رمانهای پرفروش دفاع مقدس است. حبیب احمدزاده در گفتگو درباره این کتاب بهخوبی تعهد خود نسبت به ادبیات و دغدغه ترویج گفتمان دفاع مقدس را بروز میدهد. هر چند او نویسنده پرکاری نیست اما همین یک اثر نیز نامش را در فهرست بهترینهای دهه 1380 و البته نویسندگان شاخص ادبیات دفاع مقدس ثبت کرده است.
گفتگوی سوم با بلقیس سلیمانی است. او در دهه 80 با رمان «به هادس خوش آمدید» به ادبیات زنانه رنگ و بوی دیگری بخشید و توانست توجه مخاطبان بسیاری را نیز به آثار خود معطوف کند. «به هادس خوش آمدید» در زمستان سال 88 توسط نشر چشمه به بازار آمد و چند ماه بعد توانست چاپ دوم خود را تجربه کند. نشستهای نقد و رونمایی برگزار شده بعد از چاپ کتاب، معرفی گسترده این اثر در مطبوعات و توجه منتقدان به این اثر موجب شد بسیاری به این باور برسند که موفقیت این نویسنده در خلق مجموعه داستان «بازی عروس و داماد» و رمانهای «خالهبازی» و «بازی آخر بانو» اتفاقی نبوده است.
محمدرضا پورجعفری نیز به عنوان صاحب یکی از تجربههای متفاوت نویسندگی در دهه 1380 در گفتگوی چهارم این کتاب لایههای زیرین اثرش را مورد بررسی قرار میدهد. او با انتشار مجموعه داستان «دیدار با خورشید» که در سال 1386 منتشر شد، با نگاهی متفاوت به جریانهای خاص سیاسی دهه 1360 به دنبال موفقیتی بود که در مجموعه داستان «ساعت گرک و میش» در سال 1379 برای خود رقم زده بود. این مجموعه داستان هر چند تجربه چاپهای متعدد را به خود ندید، اما در نوع خود اثری قابل بررسی است. این اثر با وجود این که مجموعهای از داستانهای کوتاه است، اما خواننده در آن با خط داستانی مشخصی مواجه میشود؛ خطی که مانند قطعههای پازل بعد از کنار هم قرا گرفتن، هویتی واحد را به نمایش میگذارد تا خواننده با مقصود و غرض نویسنده از انتشار چنین اثری مواجه شود. این ویژگی را عمدتاً در داستانهای کوتاهی که در دهه 1380 خواندهایم کمتر مشاهده میشود، «دیدار با خورشید» اثری است که برای پژوهش در حوزه داستانهای کوتاه دهه 1380، نباید آن را نادیده انگاشت.
جعفر مدرس صادقی خالق رمان «گاوخونی» با انتشار 5 اثر، بخت خود را برای خلق اثری قابل ستایش آزمود. «من تا صبح بیدارم» در سال 1382، «دیدار در حلب» در سال 1383، «آب و خاک» در سال 1384، «بیژن و منیژه» در سال 1387 و در نهایت «توپ شبانه» که محور گفتگوی او در این کتاب است در سال 1388 منتشر شد. تعداد آثار منتشرشده و تجربههای مختلف در این رمانها نشان از تلاشهای ستودنی نویسندهای دارد که میخواهد از زیر بار سنگین رمان مشهورش یعنی «گاوخونی» خارج شود. جعفر مدرس صادقی در شمار نویسندگان پرکار و موفقی است که در چهار دهه بعد از انقلاب آثار متعددی منتشر کرده است.
گفتگو با جمال میرصادقی در این کتاب فضای متفاوتی دارد. او با رمان «دندان گرگ» در سال 1387 به دنبال تجربه فضای تازهای در ادبیات داستانی بود تا بتواند اقبالی را که بعد از انتشار «شب چراغ» در سال 1355 به آثار خود دیده بود، دوباره احیا کند. هر چند رمان «شب چراغ» و «دندان گرگ» دو دنیای متفاوت را روایت میکنند اما برآمده از قلم یک استاد داستاننویسی است که عمر حرفهای خود را وقف داستانینویسی و آموزش آن کرده است. جمال میرصادقی در شمار معدود نویسندگانی است که از دهه 1340 تاکنون حضوری فعال در عرصه داستاننویسی کشور داشته و آثار متعدد او گواهی برای مدعاست.
یکی از گفتگوهای متفاوت این مجموعه، گفتگو با کاوه میرعباسی درباره رمانی است که در دهه 1380 موفق به انتشارش نشد. گفتگوی کاوه میرعباسی در این کتاب خاص پیگیری یک خبر خاکخورده در خبرگزاریها بود؛ اینکه میرعباسی مدتها به قولی که برای انتشار هفتگانه سودابه داده عمل نکرده بود. در این گفتگو میرعباسی از اولین تجربههای نویسندگیاش بعد از ترجمه و انتشار «دلبرکان غمگین من» میگوید. با نگاهی به کارنامه کاری این مترجم که با تسلط به زبانهای انگلیسی، فرانسوی و اسپانیایی بیش از 20 اثر را به فارسی ترجمه کرده است، میتوان حضور فعالش را در فضای ادبی دهه 80 به خوبی مشاهده کرد.
به نقل از نویسنده گفتگو با هاشم اکبریانی درست زمانی شکل گرفت که این کتاب در حال آمادهسازی و ویرایش بود. پازل گفتگوهای او برای معرفی بخشی از چهره ادبیات دهه 1380 یک نویسنده را کم داشت. گفتگو با نویسنده «باید بروم» میتوانست بهترین گزینه باشد. بعد از 8 سال از انتشار کتاب، هاشم اکبریانی قبول کرد در باب این کتاب صحبت کند؛ در حالی که بعد از این رمان چند اثر دیگر نیز روانه بازار کرده و «باید بروم» در عمل از چرخه توزیع و تبلیغ ناشر خارج شده است. «باید بروم» از نظر ساختار روایی یکی از رمانهای متفاوت دهه 80 است که تجربه آن در کمتر رمانی تکرار شده است. هر چند این رمان نمونهای متعالی از یک اثر داستانی نیست، اما جسارت نویسنده در اینجاد دریچهای تازه به ساختار روایی داستان ستودنی است؛ تجربهای که شاید روزی با فراگیر شدنش بتوان آن را پیشگام خلق روایت ایرانی در داستان دانست.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات