رستاخیز اسطوره: نگاهی به رابطه مغز و اسطوره در جهان پیچیده جدید
| رستاخیز اسطوره: نگاهی به رابطۀ مغز و اسطوره در جهان پیچیدۀ جدید | |
|---|---|
| پدیدآوران | ناصرمقدسی، عبدالرضا (نویسنده) |
| ناشر | فرهامه |
| مکان نشر | تهران |
| سال نشر | 1394 |
| شابک | 978-600-94843-5-5 |
| موضوع | اسطورهشناسی |
| زبان | فارسی |
| تعداد جلد | 1 |
| کد کنگره | BL ۳۱۱/ن۲ر۵ ۱۳۹۴ |
رستاخیز اسطوره: نگاهی به رابطۀ مغز و اسطوره در جهان پیچیدۀ جدید تألیف عبدالرضا ناصرمقدسی؛ پژوهشی است که به بررسی تغییرات و کاربردهای جدید اسطوره در جهان پیچیده کنونی میپردازد و رابطه سهگانه مغز، اسطوره و خلق اثر اسطورهای را مورد تحلیل قرار میدهد.
ساختار
این کتاب شامل یک مقدمه و چهار فصل اصلی است.
گزارش کتاب
کتاب «رستاخیز اسطوره: نگاهی به رابطۀ مغز و اسطوره در جهان پیچیدۀ جدید» اثر عبدالرضا ناصرمقدسی، پژوهشی نوآورانه در حوزۀ اسطورهشناسی است که به بررسی جایگاه اسطوره در جهان پیچیده کنونی میپردازد. این کتاب در سال 1394 توسط انتشارات فرهامه در 180 صفحه منتشر شده است.
نویسنده در این اثر به جای پرداختن به شکل اصلی اسطوره، بیشتر بر تغییرات و کاربردهای جدید اسطوره در جهان معاصر تمرکز کرده است. نقطه عزیمت این پژوهش بر اساس درک و شهود مؤلف در رویارویی با فردوسی و شاهنامه شکل گرفته و نویسنده تلاش دارد میان سهگانه مغز، اسطوره و خلق اثر اسطورهای رابطهای جدید برقرار کند.
فصل اول با عنوان «بینش اساطیری در جهان نوین» که از نظر مفهومی مهمترین فصل کتاب است، به مختصات و ویژگیهای جهان کنونی میپردازد. این فصل در شش بخش به موضوعاتی همچون «هستیشناسی بدن و ذهن»، «آگاهی به مثابه تجربه»، «سیالیت آگاهی»، «از نوروتئولوژی تا نورومیتولوژی» و «تکامل، خودمختاری مغز و فرهنگ» پرداخته است.
فصل دوم با عنوان «اسطوره و قدرت شناخت انسان از جهان پیرامونی» به موضوع بنیادین شناخت میپردازد و اسطورههایی را بررسی میکند که شیوه شناخت ما از جهان خارج را توضیح میدهند. در این فصل به تفسیر داستان پرومتئوس، اهمیت انقلاب فکری زرتشت، آیین میترا و نوعی تکامل شناختی پرداخته شده است.
فصل سوم با عنوان «اسطوره در ورای علم» به حوزههایی میپردازد که علم هنوز توانایی ورود به آنها را پیدا نکرده است. در این فصل معنای زندگی و سیلان مستتر در آن به واسطه اسطوره شیوا بررسی شده و همچنین به آیین بودا و مفهوم مرگ در اسطوره گیلگمش پرداخته شده است.
فصل چهارم با عنوان «گفتگوی علم و اسطوره» به بازبینی دادهها و مفامین فصول پیشین در سایه مفهوم جدید «پیچیدگی» اختصاص دارد.
این کتاب با رویکردی بینرشتهای و با تلفیق دیدگاههای علوم اعصاب، فلسفه و اسطورهشناسی، منبع ارزشمندی برای پژوهشگران حوزه مطالعات فرهنگی، اسطورهشناسی و علوم شناختی محسوب میشود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات