رسالة عبدالله بن إسماعيل الهاشمي إلی عبدالمسيح بن إسحق الكندي يدعوه إلی الإسلام
رسالة عبدالله بن إسماعيل الهاشمي إلی عبدالمسيح بن إسحق الكندي يدعوه إلی الإسلام و رسالة الكندي إلی الهاشمي يردّ بها عليه و يدعوه إلی النصرانية | |
---|---|
پدیدآوران | هاشمی، عبدالله بن اسماعيل (نويسنده) کندی، عبدالمسیح (نويسنده) |
عنوانهای دیگر | رساله الکندی الی الهاشمی |
ناشر | التکوين |
مکان نشر | سوریه - دمشق |
سال نشر | 2005م |
چاپ | 1 |
شابک | - |
موضوع | اسلام - تبلیغات - اسلام - دفاعیهها و ردیهها - مسیحیت - تبلیغات |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ع2ر5 228/6 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رسالة عبدالله بن إسماعيل الهاشمي إلی عبدالمسيح بن إسحق الكندي يدعوه إلی الإسلام و رسالة الكندي إلی الهاشمي يردّ بها عليه و يدعوه إلی النصرانية، گفته شده در دوره مأمون خلیفه عباسی، مسلمانی به یک مسیحی در سال 247ق، نامه نوشته و او را به دین اسلام فراخوانده، ولی او نپذیرفته و در پاسخ، وی نیز نامهای نگاشته و مسلمان مذکور را به دین مسیحیت دعوت کرده و کتاب حاضر شامل این دو نامه است. برخی اندیشوران در اعتبار این کتاب، با دیده تردید نگریستهاند و هویت نویسندگان اثبات نشده است و چگونگی عرضه این اثر نیز دقیق و علمی نیست. گویند: پاسخ مسیحی مذکور، «الرسالة المجيدية» نام دارد.
انتشار غیر علمی
- به نظر میرسد که محتوای این کتاب، اصالتی ندارد و کتابسازی است و نسخه خطی اصیلی هم ندارد و بهصورت علمی و روشمند نیز تصحیح و منتشر نشده است.
- کتابشناس و خاورشناس مشهور، محمد فؤاد سزگین (1342-1439ق)، در این مورد نوشته است:
... رسالهای به دست ما رسیده است که به مجادله دینی بین عبدالمسیح بن اسحاق کندى (که از او جز اسمش نمیدانیم) و بین دوستش عبداللّه بن اسماعیل هاشمى در حضور خلیفه مأمون میپردازد و در این مجادله از کندى مسیحى درخواست میشود که اسلام را بپذیرد، ولیکن جواب او منفی و تند است و این جدال در پژوهشهای بسیاری بررسی شده و این نتیجه به دست آمده که این مطالب، واقعی نیست و ساختگی است و یک مسیحی آن را در دوران مأمون ساخته و گمان بر آن است که در قرن چهارم تألیف شده است و نویسندهاش حمله بر اسلام را بهشکل گفتگو قرار داده که تأثیر بیشتری در روح آدمی دارد و برای آنکه هجومی واقعی به نظر برسد کوشیده تا آن را از زبان یکی از اهالی کنده بیان کند که قبیله پادشاهان قدیمی است و بر سایر عرب و قریش در هر چیزی حتی زبان برتری دارد و طرف مقابل را دوست خودش قرار داده تا هدف از این مجادله، دشمنی شخصی شمرده نشود و به همین جهت او را پسرعموی خلیفه مأمون قرار داده است. این مطلب باقی ماند: ابوریحان بیرونی از این مجادله استفاده کرده و طلیطلى آن را به زبان لاتین برگردانده است[۱].
هدف و روش
- هرچند ناشر تأکید کرده است که ما در تصحیح این کتاب، با مقابله با نسخههای خطی و چاپی کوشیدیم و در نسخه چاپی هم فقط برخی توضیحات آمده که در پاورقی آن را نیز آوردیم[۲]، ولی مشخصات دقیق نسخههای خطی و چاپی را بیان نکرده و فقط افزوده است: متولی (شخصی که تصحیح را برعهده گرفته) گوید: فقط دو نسخه به دستم رسید که گفته شده که یک نسخه از یکی از کتابخانههای قسطنطنیه و دیگری از مصر است و اسم ناسخ (کاتب) و مستنسخ (کسی که از روی نسخه اصلی، بازنویسی کرده) و تاریخ نسخ (کتابت) هم ندارد و هر دو نسخه در نهایت دگرگونی و دارای اختلافات مهمّ در چند مورد است و کوشیدم اختلافات را حلّ کنم و کسی که هرچه در توان دارد هزینه کند، بر او ملامتی نیست، هرچند به هدفش نرسد[۳].