رسائل فارسی میر سیدشریف جرجانی: در کلام، فلسفه و عرفان
رسائل فارسی میر سیدشریف جرجانی: در کلام، فلسفه و عرفان | |
---|---|
پدیدآوران | جرجانی، علی بن محمد (نویسنده) ابطحی، زینبسادات (تصحیح و تحقیق) |
ناشر | بنیاد موقوفات دکتر افشار با همکاری نشر سخن |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | ۱۴۰۲ |
شابک | 5ـ63ـ7706ـ622ـ978 |
کد کنگره | BP ۲۱۰/۶/ج۴ر۵ |
رسائل فارسی میر سیدشریف جرجانی: در کلام، فلسفه و عرفان تألیف على بن محمد استرآبادى معروف به میر سیدشریف جرجانی، تصحیح و تحقیق زینبسادات ابطحی؛ در این کتاب مجموعهای از رسائل کلامی، فلسفی و عرفانی شریف جرجانی تصحیح شده است. مطالعۀ اجمالی این نوشتهها ازآنجاکه نثر بسیار روشن و فصیحی داشتند، تصویر روشنتری از رویکرد کلامی ـ فلسفی او به دست میدهد.
ساختار
کتاب از دو بخش تشکیل شده، بخش نخست کتاب مباحث مقدماتی است و در آن ابتدا دورنمایی از اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران در روزگار مؤلف ارائه شده است. سپس به حیات شریف جرجانی پرداخته شده است. به دنبال حیات شریف جرجانی در سه بخش کوتاه، دربارۀ موقعیت و جایگاه اولاد و ذریۀ او در ادوار بعدی با تکیه بر مدارک موجود، معلوماتی ارائه شده است.
در بخش دوم کتاب هفت رساله میر سیدشریف جرجانی تصحیح گردیده است.
گزارش محتوا
میر سیدشریف جرجانی یا علی بن محمد جرجانی (740 ـ 816 ق) از ارکان علمی زمان خود به شمار میآید و استاد مبرز مدارس شیراز در عصر حافظ و مدارس سمرقند در دورۀ حکومت تیمور است. وی صاحب حواشی و شروح متعددی بر آثار علمای پیشین با موضوعات حکمی همچون منطق، فلسفه، کلام و همینطور علوم ادبی یعنی بلاغت و صرف و نحو عربی است.
وی ابتدای تحصیل خود کتاب «مفتاح العلوم» سکاکی و شرح آن را نزد یکی از شارحان آن موسوم به النور الطاووسی فرا گرفت و همچنین از همو تفسیر بخشهایی از زهراوین را از کتاب «کشاف» زمخشری همراه با «الکشف» تألیف سراجالدین عمر بهبهانی آموخت. به گفتۀ سخاوی جرجانی شرح «مفتاح العلوم» را نزد فرزند شارح این کتاب با نام مخلصالدین ابیالخیر علی آموخت و پس از آن برای ادامۀ تحصیل رهسپار قاهره شد. او در مصر همچون روم، با افرادی حشر و نشر داشت که تمایلات عرفانی داشتهاند و این امر در شکلگیری جهت فکری او مؤثر واقع شد. او در حدود چهلسالگی پیش از ورود به شیراز با شاه شجاع دیدار کرد. سال 789 قمری تیمور در جریان فتوحات نواحی ایران به فارس رسید؛ اما پیش از عزیمت به ماوراءالنهر دستور دارد میر سیدشریف به حضور او برود و وی پس از این به سمرقند رفت. او حدود هفده سال یعنی از سال 790 قمری تا 807 قمری در سمرقند بوده است. در این سال بعد از مرگ تیمور به شیراز بازگشت و تا پایان عمر یعنی 814 یا 816 بنا بر اختلاف اقوال در این شهر بوده است.
میان علومی که شریف جرجانی در زمینۀ آن به نگارش آثار پرداخته، علم کلام حجم قابل توجهی را دربر گرفته است. موضوعات این علم در مجموعۀ عظیم «شرح المواقف» در چهار جلد مبسوط مورد بحث واقع شده است.
در این کتاب مجموعهای از رسائل کلامی، فلسفی و عرفانی شریف جرجانی تصحیح شده است. مطالعۀ اجمالی این نوشتهها ازآنجاکه نثر بسیار روشن و فصیحی داشتند، تصویر روشنتری از رویکرد کلامی ـ فلسفی او به دست میدهد. همچنین از طریق این رسالات بعد تازهای از تفکر او که پیشتر مغفول مانده بود، آشکار میشود؛ به این معنا که طی این آثار به گونۀ گستردهای در باب شناخت عرفانی و معرفت شهودی، وحدت وجود و مبانی آن و دفاع از مواضع صوفیه سخن رفته است؛ به دلیل آنکه مؤلف در رسالههای عرفانی خود گاه به شیوۀ استدلالی بحث کرده و نسبت دیدگاههای صوفیه را با نحلههای دیگر فکری یعنی متکلمان و حکما توضیح داده است. این شیوه زمینهای به دست میدهد که بتوان به گونۀ کلی به ارتباط میان عرفان نظری با فلسفه و کلام در قرن هشتم و آغاز قرن نهم هجری پی برد.
در مقدمۀ کتاب ابتدا دورنمایی از اوضاع فرهنگی و اجتماعی ایران در روزگار مؤلف ارائه شده است. سپس به حیات شریف جرجانی پرداخته شده است. به دنبال حیات شریف جرجانی در سه بخش کوتاه، دربارۀ موقعیت و جایگاه اولاد و ذریۀ او در ادوار بعدی با تکیه بر مدارک موجود، معلوماتی ارائه شده است.
پس از ارائۀ شرحاحوال، بر اساس متونی که به دست آمده و به همراه آثار دیگر مؤلف، سعی شده است تا طرحی از عقاید کلامی و آرای عرفانی وی به نمایش گذاشته شود. در قسمت ششم افزون بر گرایشهای کلامی، به طور مفصل دربارۀ مذهب او یعنی اهل سنت یا شیعهبودنش بحث شده است. در قسمت هفتم نقطهنظرات عرفانی از جمله آنها که در این رسائل تازه مطرح شده، تبیین شده است. دفاعیۀ جرجانی از مسئلۀ وحدت وجود مورد مداقه قرار میگیرد و بناست تا منابع و نویسندگان مورد الهام او و آنان که رقیب و منازع وی بودند، معرفی گردد. در قسمت پایانی جمعبندی و نتیجۀ مباحث مقدمه آورده شده است.
در بخش دوم کتاب تصحیح رسائل منتخب از میر سیدشریف جرجانی آمده است. توالی این هفت رساله به ترتیب موضوعی شکل گرفته است: چنانکه دو اثر نخست با محتوای کموبیش مشابه در حوزۀ عقاید و کلام است. مورد سوم مشتمل بر مباحثی است که تقریباً میان فلسفه و کلام مشترک است، جز آنکه هرکدام از این دو مقوله با مبانی و بینش خاص خود دربارۀ آن مباحث به استدلال میپردازند. رسائل بعدی در زمینۀ عرفان و تصوف است. محتوای نوشتۀ سوم و چهارم در وجود با یکدیگر شباهت دارند و هر دو حول محور مسئلۀ وحدت وجود شکل گرفتهاند؛ اما در رسالۀ اخیر این مسئله شرح و بسط یافته است و ابعاد گوناگون آن روشن میگردد؛ حال آنکه در نوشتۀ نخست بحث یادشده از حد مقدمات فراتر نمیرود. نوشتۀ هفتم و پایانی شامل پاسخهای شریف جرجانی به سؤالات دینی، کلامی و فلسفی میرزا اسکندر بن عمر شیخ نوادۀ تیمور است. مؤلف در این رساله کوشیده است تا دیدگاه متشرعین سنتی که معنای ظاهری دین را ملاک میدانند و همچنین آرای اهل تأویل یعنی حکما و عرفا را در پاسخهای خود بگنجاند و میتوان گفت او از میان این دو رویکرد، بیشتر جانب گروه دوم را نگه داشته است.
در ابتدای هر رساله، نسخههای مورد استفاده برای تصحیح بهتفصیل معرفی شدهاند.[۱]
پانويس