رحلة إلی شبه الجزيرة العربية و إلی بلاد أخری مجاورة لها
رحلة إلي شبه الجزيرة العربية و إلي بلاد أخري مجاورة لها | |
---|---|
پدیدآوران | نیبور، کارستن (نويسنده) منذر، عبير (مترجم) |
ناشر | مؤسسة الإنتشار العربي |
مکان نشر | لبنان - بيروت |
سال نشر | 2007م |
شابک | 9953-476-83-7 |
موضوع | سفرنامهها |
زبان | عربي |
تعداد جلد | 2 |
کد کنگره | /ن9 ر23 206 DS |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
رحلة إلی شبه الجزيرة العربية و إلی بلاد أخری مجاورة لها، اثر کارستن نیبور، سفرنامه جهانگردی آلمانی است که در قرن هجده میلادی، به شبهجزیره عربستان و کشورهای اطراف آن، سفر کرده و نتیجه مشاهدات و تحقیقات خود را به رشته تحریر درآورده است.
زبان کتاب
اصل کتاب به زبان آلمانی بوده و توسط عبیر المنذر، به عربی ترجمه شده است.
اهمیت کتاب
نیبور دقیقترین نفشه تا آن زمان را با نام «نقشه خلیج فارس» ترسیم کرده و حتی جزایر سهگانه را برای اولین بار در نقشههای جغرافیایی ترسیم و به نام ایران، ثبت نموده است[۱].
ساختار
کتاب با مقدمه مترجم در اشاره به موضوع کتاب و بیان جایگاه و اهمیت ویژه آن، آغاز و مطالب در دو جلد، تنظیم شده است.
مطالب سفرنامه در نهایت ایجاز و پرهیز از پرداختن به مسائل شخصی و نیز با ذکر زمان دقیق دیدارهای مؤلف تدوین شده است[۲].
گزارش محتوا
کتاب حاضر، یکی از سفرنامههای مهم یکی از مستشرقین آلمانی است که همزمان با حکومت کریم خان زند در ایران، از شبهجزیره عربستان و کشورهای اطراف آن، از جمله ایران، هندوستان، عراق، ترکیه و سوریه، دیدن کرده و مشاهدات خود را به شکل سفرنامه، به رشته تحریر درآورده است.
نکتهای که در وصف اهمیت این اثر وجود دارد، آن است که اکثر منابع این دوره، اغلب رویکردی سیاسی و نظامی دارند و کمتر به جزئیات تاریخ اجتماعی و اقتصادی یا شناسایی علمی راهها و بناهای باستانی روزگاران گذشته میپردازند. سفرنامه نیبور در تمامی این موارد، مطالبی بدیع دارد که محققان این دوره از تاریخ مربوط به شبهجزیره عربستان و نواحی اطراف آن، نمیتوانند از آن بینیاز باشند[۳].
در سال 1757م، بر اساس طرحی تحقیقاتی که توسط برنشورف، یکی از وزیران دولت دانمارک برای بررسی شرق، بهویژه عربستان تهیه کرده بود، یک تیم علمی شش نفره تشکیل و به شرق اعزام شد که عبارت بودند از: پروفسور فردریک فنهافن (زبانشناس)، پروفسور پترفورسکال (طبیعیدان سوئدی)، دکتر کریستیان کارلگرامر (پزشک)، گئورگ ویلهلم بارنفایلد (نقاش آلمانی)، کارستن نیبور (بهعنوان جغرافیدان و مسئول امور مالی گروه)، برگگرن (خدمتکار سوئدی). این هیئت باید از مسیر استانبول، اسکندریه، قاهره، صحرای سینا و از طریق دریای سرخ به مکه و عربستان میرفت و طی دو سال تحقیق، هرچند وقت یک بار گزارشهایی از یافتههای خود را به دانمارک میفرستاد. علاوه بر ریشهشناسی واژههای عهد عتیق، تهیه نقشه، تعیین تفاوت بین اوقات خشک و بارانی، تاریخ شرق، تعداد جمعیت نواحی، حاصلخیزی زمین، جزر و مد دریای سرخ، نسبت مرگومیر، تأثیر تعدد زوجات در جمعیت، تحقیق در بیماریهای بومی، آداب و سنن کشورها، بهویژه محل سکونت یهودیان یا نقاطی که نامشان در تورات آمده بود، تحقیق در پوشش گیاهی و جانوری آن نواحی و تهیه مجموعههایی از آنها و نیز خرید نسخهها و کتب خطی از جمله وظایف این هیئت بود[۴].
بااینهمه به سبب اختلاف در گروه، مرگومیر اعضای آن به سبب بیماریهای خاص شرق، مسیر، مقصد و موضوعات تحقیق نیبور تغییر زیادی کرد. چنانکه نیبور که در اواخر 1760م، با کشتی جنگی گروئنلند از کپنهاک حرکت کرده بود، سر از یمن درآورد و از راه دریا به هند رفت و در راه بازگشت، از راه مسقط در عمان به جاسک رسید. وی در طی سفر راههایی را برمیگزید که سیاحان پیش از وی نرفته بودند و نیز طول و عرض جغرافیایی هر نقطه را محاسبه و نقشه آن را تهیه میکرد؛ تا آنجا که نقشه قدیمی دانویل (Anville D) از خلیج فارس را تصحیح کرد. نقشه نیبور از خلیج فارس تا سال 1821م، که انگلیسیها نقشه کامل خلیج فارس را تهیه کردند، بهترین نقشه بوده است[۵].
ترسیم مسیر حرکت نیبور، بدین شکل است که وی ابتدا از کپنهاک به قسطنطنیه[۶] و اسکندریه[۷] رفته و پس از دیدار از شهرهای مختلف مصر، از جمله قاهره و بولاق و توصیف شهرهای قدیمی مصر و درج مشاهدات خود از آنها و تشریح اوضاع اجتماعی مردم از جمله توصیف لباسها و طریقه کشاوزی، زراعت و تجارت آنها[۸]، به سمت کوه سینا[۹] و از آنجا، به جده[۱۰] و سپس به یمن رفته و پس از دیدار از شهرهای عدن[۱۱] و صنعا[۱۲] و درج مشاهدات خود، به سمت هندوستان حرکت کرده است. وی در هند، ضمن توصیف طریقه زندگی مردم و چگونگی حکومت حاکمان و اشاره به وجود سایر اقوام و ملل در این کشور، از جمله اروپاییان پرتقالی و انگلیسی و اقوام و مذاهب گوناگون، به سلطه شرکت انگلیسی هند شرقی و استعمار این کشور توسط بریتانیا، اشاره نموده است[۱۳]. نیبور پس از هندوستان، به مسقط عمان رفته و سپس از طریق بوشهر، وارد خاک ایران شده[۱۴] و پس از رفتن به شیراز، تخت جمشید و پاسارگاد و انجام تحقیقات و حفاری بیسابقهای در آنجا[۱۵]، از طریق بصره، به عراق رفته[۱۶] و پس از دیدار از شهرهای بغداد[۱۷] و موصل[۱۸]، از طریق ماردین (یکی از شهرهای قدیمی و مهم ترکیه، در جنوب شرقی این کشور)[۱۹]، به سمت سوریه رفته و پس از دیدار از شهرهای حلب و دیاربکر[۲۰]، به سمت لبنان رفته و از آنجا به اروپا بازگشته است[۲۱].
سفر نیبور به ایران، از دو نظر، حائز اهمیت فراوان است: نخست اینکه او تنها اروپایی بود که در زمان کریم خان زند، از ایران دیدن کرد و دوم به این خاطر که او، گذشته از گزارشهای گوناگون سیاحان اروپایی از تخت جمشید، مانند شاردن و کمپفر، نخستین کسی بود که تخت جمشید را بهطور اساسی، مورد بررسی و مطالعه قرار داد. وی پس از ورود به ایران، از بیراههای بزرگ به شیراز رفت و پس از چند روز اقامت در شیراز، راهی تخت جمشید شد و پس از بررسیهای عمیق خود در تخت جمشید و طرحبرداری از پیکرکندهها و سنگنبشتهها، دوباره به بوشهر بازگشت و از راه جزیره خارک، ایران را ترک کرد. دیدههای نیبور در مدت اقامت کوتاهش در ایران، از نظر پرداختن به تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، ازاینروی پرفایده است که بهطوریکه اشاره شد، او اولین و آخرین سیاح اروپایی زمان کریم خان زند است. ما با خواندن سفرنامه نیبور، بااینکه هدف اصلی او از سفر به ایران، پژوهش در تخت جمشید بوده است، از شکل رخت و آرایش مردم، از اوضاع سیاسی و آرایش نظامی، از اوضاع اقتصادی و بازرگانی و بهطور کلی، اوضاع اجتماعی ایران، اخبار درستی به دست میآوریم؛ بهطوریکه به اعتقاد برخی، پرداختن به تاریخ اجتماعی ایران در زمان کریم خان زند، بدون خواندن سفرنامه نیبور، صحیح نیست[۲۲].
درباره این سفرنامه، نکته مهم دیگری که وجود دارد، این است که هرچند پیش از نیبور، سیاحان دیگری هم از تخت جمشید دیدن کرده بودند، اما بهجرأت میتوان گفت که هیچکدام از آنها، به دقت و هوشیاری نبیور، بهطور همهجانبهای، تخت جمشید را مورد بررسی قرار ندادهاند. بهخاطر همین دقت و هوشیاری نیبور بود که بعدها، یعنی در سال 1852م، سیوهشت سال پس از بازدید نیبور از تخت جمشید، خط میخی برای اولین بار، خوانده شد و با خوانده شدن خط میخی، تاریخ پیش از اسلام ایران، بهمرور، از تاریکی به روشنایی کشانیده شد. میدانیم که تا پیش از خوانده شدن خط میخی، جز اخبار نویسندگان یونانی و رومی، تقریبا چیزی از تاریخ پیش از اسلام ایران، روشن نبود؛ یعنی ما از وجود تاریخ پیش از اسلام، اطلاع داشتیم، اما آن را بهدرستی نمیشناختیم. بنابراین مطالعات نیبور، شکاف بین تاریخ پیش از اسلام و پس از اسلام را پر کرد. با خوانده شدن خطوط میخی و روشن شدن تاریخ پیش از اسلام ایران، شکافهای موجود در میان قسمتهای مختلف تاریخ خاور نزدیک هم پر شد. علاوه بر این، طرحهای بسیار جالبی که نیبور از آثار مختلف تخت جمشید تهیه کرده بود، زمینه کاری شد برای باستانشناسانی که پس از نیبور، به ایران آمدند و به کاوش پرداختند. بنابراین نیبور در میان همه سیاحانی که از ایران دیدن کردهاند، جایگاه ویژهای را به خود اختصاص داده است[۲۳].
وضعیت کتاب
جلدهای اول و دوم سفرنامه نیبور در زمان مؤلف در سالهای 1774 و 1778م، به نام «سفرنامه عربستان» منتشر شد. بعدها در 1963م، دیتمار هنتسه متن کامل سه جلدی را به زبان آلمانی در اتریش چاپ کرد[۲۴]. پرویز رجبی نیز قسمتهای مربوط به ایران از این سفرنامه را به فارسی ترجمه کرده است.
فهرست مطالب هر جلد، در انتهای همان جلد آمده و در پاورقیها، به توضیح برخی از کلمات و عبارات متن، پرداخته شده است[۲۵].
پانویس
- ↑ ر.ک: عجم، محمد
- ↑ ر.ک: بحرانیپور، علی؛ زارعی، سیده زهرا، ص47
- ↑ ر.ک: همان، ص46
- ↑ ر.ک: همان، ص46-47
- ↑ ر.ک: همان، ص47
- ↑ ر.ک: متن کتاب، ج1، ص15
- ↑ ر.ک: همان، ص39
- ↑ ر.ک: همان، ص44-158
- ↑ ر.ک: همان، ص184
- ↑ ر.ک: همان، 218
- ↑ ر.ک: همان، ص281
- ↑ ر.ک: همان، ص315
- ↑ ر.ک: همان، ج2، ص13
- ↑ ر.ک: همان، ص78
- ↑ ر.ک: همان، ص88
- ↑ ر.ک: همان، ص183
- ↑ ر.ک: همان، ص201
- ↑ ر.ک: همان، ص264
- ↑ ر.ک: همان، ص288
- ↑ ر.ک: همان، ص307
- ↑ ر.ک: همان، ص329
- ↑ ر.ک: رجبی، پرویز، ص11
- ↑ ر.ک: همان، ص11-12
- ↑ ر.ک: بحرانیپور، علی؛ زارعی، سیده زهرا، ص46
- ↑ ر.ک: پاورقی، ج1، ص81
منابع مقاله
- مقدمه و متن کتاب.
- بحرانیپور،علی؛ زارعی، سیده زهرا، «معرفی و بررسی کتاب: فارس و سواحل آن در روزگار کریم خان زند، بازنگری و معرفی سفرنامه نیبور»، پایگاه مجلات تخصصی نور، کتاب ماه تاریخ و جغرافیا، دی و بهمن 1384، شماره 99 و 100 (از صفحه 46 تا 53).
- رجبی، پرویز، «سفرنامه کارستن نیبور»، مؤلف: نیبور، کارستن، مترجم: پرویز رجبی، انتشارات لوکا، چاپ اول، آبانماه 1354.
- عجم، محمد، «بحران هویت در حاشیه جنوبی خلیج فارس»، همشهری آنلاین، جمعه 8 دی 1385
وابستهها
رحلة في الجزيرة العربية الوسطی، 1878-1882، الحماد، الشمر، القصيم، الحجاز