دیوان سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه

    از ویکی‌نور
    دیوان سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه
    دیوان سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه
    پدیدآورانغفاری‌فرد، عباسقلی (نویسنده)
    ناشرامیرکبیر
    مکان نشرتهران
    سال نشر۱۴۰۲ش
    شابک9ـ2143ـ00ـ964ـ978
    موضوعایران‌ - تا‌ریخ‌ - صفویا‌ن‌، ۹۰۷ - ۱۱۴۸ق‌ divafaSC, 1502 - 1736 - yrotsiH - narI,نخست‌ وزیران‌ - ایران‌ - قرن‌ ۱۰-۱۲ ق‌ 18ht yrutnec-16 - narI - emirP sretsinim,وزیران‌ - ایران‌ - تا‌ریخ‌ - صفویا‌ن‌، ۹۰۷ - ۱۱۴۸ ق‌ reiziVC - narI - yrotsiH - sdivafaS, 1502 - 1736
    تعداد جلد
    کد کنگره
    ‏DSR ۱۱۸۶/غ۷د۹ ۱۴۰۲

    دیوان سالاری و نظام اداری در روزگار صفویه تألیف عباسقلی غفاری‌فرد، در جلد اول دورنمای وزارت در ایران از آغاز تا روزگار سلسله نامبرده و وزارت و وزیران شاهان صفوی از روزگار شاه اسماعیل اول تا برکناری شاه سلطان حسین، با تکیه بر زندگانی و کارکردشان بررسی شده است. در جلد دوم نیز نویسنده به روشن‌کردن زندگی و کارکرد بخشی از متصدیان دیوان‌ها (وزارتخانه‌ها و ادارات) یعنی صدور و مستوفیان پرداخته است و پیشینۀ صدارت و استیفا در روزگار تیموریان تا پایان روزگار صفویه را بررسی کرده است.

    گزارش کتاب

    شیوه‌های غالب تاریخ‌نگاری در ایران، شاه‌محوری، فردگرایی، نادیده‌انگاشتن جامعه‌شناسی تاریخی، در سایه قراردادن روان‌شناسی شخصیت‌های بزرگ تاریخی، بی‌توجهی به چرایی و چگونگی تاریخ، غلبۀ شیوۀ گزارشی، کمبود شدید تاریخ‌های محلی و موضوعی و خاص و...، بازنگری در تاریخ‌نگاری ایران را ناگزیر می‌سازد. تاریخ‌نگاری با این ویژگی هم از تجزیه و تحلیل‌های روشمند تاریخی جلوگیری کرده و هم موجب شده است خواسته یا ناخواسته تحریف‌های زیادی در نوشته‌های تاریخی انجام بگیرد. یکی از دلایل مهم این بازنگری، به تاریخ صفویه در زمینه‌های اداری، اجتماعی، فرهنگی، نظامی، آموزشی، دادگستری، سفارت‌ها و دیوان‌ها برمی‌گردد که جز چند نمونه ناچیز، آن هم اغلب به شکل سفرنامه‌نویسی، در چارچوبی جداگانه بررسی نشده و پژوهش‌های کاملی درباره آنها انجام نگرفته است؛ مثلا در امور اداری می‌شود به وزارت، صدارت، انشا، استیفا، احتساب، دولت‌خانه و در امور نظامی به قورچی، سپهسالار، امیرالامرا، بیگ، سلطان، خان و داروغه اشاره کرد.

    در ایران باستان که شاه، محور همه رویدادهای جهانی و برخوردار از خداانگاری (الوهیت) به شمار می‌رفت، نویسندگان دولتی با اساس قراردادن زندگانی شاهان، خدای‌نامه را پدید آوردند. سپس با پرداختن به قوانین و مقررات آن روزگار، آیین‌نامه را پرداختند. گاهنامه، تقویم رویدادها را دربرگرفت. تاریخ هر یک از پادشاهان به نوشتن تاج‌نامه انجامید. پس از برآمدن اسلام و برافتادن پایه شاهنشاهی، جنبه خداانگاری شاهان، دیگر نمی‌توانست مورد پذیرش باشد؛ به همین دلیل، خداینامه جای خود را به شاهنامه داد.

    تاریخ ایران تا چند سده، به‌ویژه تا روزگار مغول، بیشتر به زبان عربی و تابعی از تاریخ جهان اسلام، از سوی مورخان اسلامی نوشته می‌شد. از هنگامی که تاریخ‌نگاری به زبان فارسی دوباره آغاز شد، باز هم مرده‌ریگ تاریخ‌نگاری ایران باستان، به ویژه شاه‌محوری، چهره پیروز خود را نشان داد. با وجود فراوانی ظاهری منابع تاریخی و تاریخ‌نگاری در روزگار صفویه، بایستی در نظر داشت که به دلیل استبداد بیش از اندازه شاهان صفوی، نه‌تنها تاریخ‌نگاری راه پیشرفت نپیمود، بلکه دچار ایستایی شگفتی شد که پیامدش تا امروز همچنان بابرجاست.

    در جلد اول دورنمای وزارت در ایران از آغاز تا روزگار سلسله نامبرده و وزارت و وزیران شاهان صفوی از روزگار شاه اسماعیل اول تا برکناری شاه سلطان حسین، با تکیه بر زندگانی و کارکردشان بررسی شده است. در جلد دوم نیز نویسنده به روشن‌کردن زندگی و کارکرد بخشی از متصدیان دیوان‌ها (وزارتخانه‌ها و ادارات) یعنی صدور و مستوفیان پرداخته است و پیشینۀ صدارت و استیفا در روزگار تیموریان تا پایان روزگار صفویه را بررسی کرده است.

    در جلد اول این کتاب در تعریف وزیر آمده است: در معنی وزیر گفته شده، معاون، هم‌پشت و مددکار، همنشین خاص پادشاه که مشیر تدبیر و ظهیر سریر باشد و تحمل بارگران نماید. آنکه در برداشتن بار کسی شریک باشد. وزیر، معرب است و از «وی‌چیر» یا «وجیر» پهلوی و از «وی‌چیره» اوستایی به معنی فتوی‌دهنده گرفته شده است. در زبان ارمنی، «وچیر» و نیز «گزیر» به معنی کسی است که در اداره کار ملک، شاه را یاری کند. در ادامه به بزرگمهر اشاره شده و آمده است: نام او به اشکال گوناگون بزرگمهر، بزرجمهر، بورزومهر، وزرگمهر و به صورت معرب بوذرجمهر آمده است. او را «حکیم عجم وزیر انوشیروان» نوشته‌اند. او پسر بختگان از حکیمان و خردمندان نامی ایران بود و انوشیروان او را بر همه وزیران و دانشمندان روزگار خود برتری می‌داد. پس از آنکه حکمای هند شطرنج را نهاده برای انوشیروان فرستادند، بزرگمهر یک باب بر آن افزود. در ادامۀ این مجلد به نخست‌وزیران دورۀ صفوی و زندگی آنها اشاره شده است؛ از جمله: حسن‌بیگ لَلَه شاملو، نجم‌الدین مسعود زرگر رشتی، یاراحمد خوزانی اصفهانی، امیر عبدالباقی، میرزا شاه حسین اصفهانی، جلال‌الدین محمد تبریزی، قاضی جهان قزوینی، میرجعفر ساوجی، میر عنایت‌الله خوزانی، آقامحمد فراهانی و..... گفتنی است معرفی‌ها بر اساس سلسلۀ صفوی.

    صفحات تاریخ صفویه -که این کتاب با آن پیوستگی دارد- پر شده است از خون‌ریزی‌ها، ستمگری‌ها، غارت‌ها، امردبازی‌ها، زن‌بارگی‌ها، نظربازی‌ها، نقل شکوه دربار شاهان صفوی و چاپلوسی‌ها و دروغ‌گویی‌ها و مدیحه‌سرایی‌های آن روزگار. اما درباره وزیر، وکیل، صدر، مستوفی، رقم‌نویس، منشی، کتابدار، اوراجه‌نویس، ادیب، مورخ و مانند آنها که بار سنگین اداره کشور بر دوششان بوده- فقط به گزارش نامشان بسنده شده و حتی گاهی نامشان نیز به میان نیامده است؛ همچنان که دانشمندی برجسته نظیر میرغیاث‌الدین منصور دستکی شیرازی که هستی‌اش تا اندازه زیادی دشمنی صفویه را با علم و دانش و هنرستیزی‌شان کمرنگ ساخته بود. برای بسیاری از خوانندگان تاریخ صفویه ناشناس مانده و با کمبود انبوهی از آگاهی‌ها و نوشته‌ها روبه‌رو بوده است.

    صدر در روزگار صفویه رئیس نهاد مذهبی بود. در واقع او قدرت خود را از نهاد سیاسی می‌گرفت. در روزگار صفویان نخستین، صدور و دیگر اعضای طبقات مذهبی در امور نظامی دخالت داشتند یا دست‌کم مانند روزگار تیموریان، دارای رتبه نظامی بودند. در روزگار صفویان نخستین، وظیفه اصلی صدر اعمال وحدت اصولی از طریق اداره و ترویج باورهای شیعی بود. تا هنگام مرگ شاه اسماعیل اول که تا اندازه‌ای یک‌پارچگی اعتقادی به دست آمد، قدرت صدر رو به کاهش نهاد. همان‌طور که گفته شد در جلد دوم به زندگی وزرا و مستوفیان پرداخته شده است؛ از جمله: شمس‌الدین لاهیجی، قاضی محمد کاشانی، امیر غیاث‌الدین محمد بن امیریوسف، محمدحسین ملاباشی، میرزا رضی و.....[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها