دیوان حاجی محمدجان قدسی مشهدی

    از ویکی‌نور
    دیوان حاجی محمد جان قدسی مشهدی
    دیوان حاجی محمدجان قدسی مشهدی
    پدیدآورانق‍دس‍ی‌ م‍ش‍ه‍دی‌، ح‍اج‌ م‍ح‍م‍دج‍ان‌ (نويسنده)

    قهرمان، محمد (مصحح)

    قهرمان، محمد (مقدمه‌نويس)
    ناشردانشگاه فردوسی مشهد
    مکان نشرایران - مشهد مقدس
    سال نشر1375ش
    چاپ1
    موضوعشعر فارسی - قرن 11ق.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    PIR6511/د99ق
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دیوان حاجی محمدجان قدسی مشهدی، مجموعه اشعار حاجی محمدجان قدسی مشهدی است که با مقدمه، تصحیح و تعلیقات محمد قهرمان، منتشر شده است.

    قدسی در جمیع فنون، صاحب قدرت است، خصوصا در قصیده و مثنوی[۱]. قدسی در سرودن قصیده تواناست. توجه او، البته به شیوه خاص خود، بیشتر معطوف به انوری، خاقانی و عرفی است[۲].

    شعر او نمونه شاخص سبک هندی است که اغلب ویژگی‌های سبک هندی را دارا می‌باشد. اگرچه ویژگی‌هایی مانند ترکیب‌سازی، تصاویر پارادوکسی، حس‌آمیزی، وابسته‌های عددی و... در شعرش بسامد بالایی ندارند، اما دو ویژگی اصلی مضمون‌سازی و اسلوب معادله که بنیان سبک هندی بر آن استوار است، در شعر او بسیار چشمگیر است و همین امر موجب شده است تا شعر او، نمونه بارز این سبک باشد[۳].

    ویژگی‌های سبک هندی در شعر وی را‌ می‌توان‌ به دو‌ دسته تقسیم کرد.

    1. ویژگی‌های زبانی: که به‌کار بردن اصطلاحات عامیانه، وابسته‌های عددی، ترکیب‌سازی، تصویرهای پارادوکسی‌، استفاده از شبکه تصویرها (موتیو) و حس‌آمیزی از جمله ویژگی‌های زبانی شعر‌ اوست‌.
    2. ویژگی‌های فکری و ادبی که عبارتند از:
      1. الهام گرفتن از تجارب روزمره و امور محسوس؛
      2. مضمون‌یابی‌؛
      3. ‌خیال‌پردازی‌؛
      4. اسلوب معادله؛
      5. ایجاز و ابهام؛
      6. رواج نوعی ایهام (استخدام)؛
      7. اظهار دعاوی غریب شاعرانه و غرابت‌ در‌ تشبیهات؛
      8. واقعه‌گویی[۴].

    دیوان قدسی مشتمل است بر‌ قصیده‌، غزل‌، ترکیب و ترجیع‌بند، قطعه، رباعی و مثنوی. قدسی سبک خود را «طرز تازه» نامیده و از مضامین‌ خود‌ با‌ عنوان «گروه غریب» یاد کرده است:

    قدسی به طرز‌ تازه‌ ثنا می‌کند تو رایا رب نیفتدش به زبان ثنا گره[۵]

    در شعر قدسی، نماد‌ سوزندگی‌، یعنی شمع، دارای بالاترین بسامد‌ تصویرآفرینی‌ است‌؛ وجودی که در‌ حالات‌ سوختن آن، تصاویر متعددی‌ آفریده‌ شده است. شمع، محکوم است به سوختن برای آنکه زنده بماند و هنگامی می‌میرد که‌ خاموش‌ باشد[۶].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص15
    2. ر.ک: همان، ص14
    3. ر.ک: حائری، محمدحسن؛ دریاباری، نازگل، ص11
    4. ر.ک: همان، ص14
    5. ر.ک: همان، ص15
    6. ر.ک: همان

    منابع مقاله

    1. مقدمه.
    2. حائری، محمدحسن؛ دریاباری، نازگل، «خلق تصاویر متعدد از یک موتیو در شعر قدسی مشهدی و مقایسه بسامد موتیوهای مشترک در شعر وی و صائب تبریزی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، عرفانیات در ادب فارسی، بهار 1391- شماره 10.


    وابسته‌ها