دروازهی بیدروازه؛ (مُومون کان) متن کهن بودایی ذن
دروازهی بیدروازه؛ (مُومون کان) متن کهن بودایی ذن تألیف رجینالد هوراس بلایث، مترجم و محقق ع. پاشایی؛ کتاب با یک مقدمه آغاز میشود که در این مقدمه در دو بخش جداگانۀ 1. نگاهی به ذِن و 2. کوان چست؟ به ذِن و کوان میپردازد. هر دو فشردهایی است از کتابهای دیگر در همینزمینه. بعد به متن «دروازۀ بیدروازه» پرداخته شده است.
دروازهی بیدروازه | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | هوراس بلایث، رجینالد (نویسنده)
پاشایی، ع. (محقق) پاشایی، ع. (مترجم) |
ناشر | کارگاه اتفاق به همراه نشر عنوان |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1397 |
شابک | 8ـ21ـ7826ـ600ـ978 |
موضوع | ذن |
کد کنگره | BL ۱۴۹۳/ب۸د۴ ۱۳۹۷ |
گزارش کتاب
شاید بشود ذِن را شکلی از عرفان دانست، اما شکلی که از نظر تربیت و مقصود نهایی، یعنی در تمرین کوان و ذاذِن، به هیچ شکل دیگر عرفان شبیه نیست. ذاذِن یعنی چارزانو و آرامنشستن و به مراقبۀ دل پرداختن؛ که این نظاره و سیر در عوالم درونی است. چون ذاذِن با کوان همراه شود، ویژگی خاصی پیدا میکند که خاص ذِن است؛ و اینجاست که ذِن از شکلهای دیگر عرفان متمایز میشود. ذاذِن راه رسیدن به حل کوان است. عمل و تمرین ذاذِن بهتنهایی ارزش ندارد و هروقت که از کوان جدا باشد، ارزش ثانوی پیدا میکند. شک نیست که ذاذِن شرط لازم استادی در ذِن است؛ حتی موقعی که کوان فهمیده شود، حقیقت عمیق آن در دل رهرو نمیماند، مگر آنکه او به طرز شایستهای در ذاذِن پرورده شده باشد. کوان و ذاذِن دو بال ذِناند. از راه ذاذِن است که پیچیدگی کوان باز میشود و به این ترتیب راه رسیدن به ساتوری هموار میشود. کوان در سنت یعنی «پروندۀ عمومی» و در اصطلاح منظور از آن حکایت یا نکتهای است که از یک استاد کهن به جا مانده است، یا گفتگویی است میان استاد و شاگرد و اینها همه راه و روشهای بازکردن و شکوفاندن دل رهرو به حقیقت ذِناند. کوان نه معما است و نه اشارۀ هوشمندانه؛ هدفش بیدارکردن شک و دورراندن آن تا حد ممکن است. حرفی که بر بنیاد منطق استوار باشد از راه عقل دستیافتنی است؛ هر شک یا مشکلی که دربارۀ آن داشته باشیم با پیمودن جریان طبیعی اندیشهها از میان برداشته میشود. کوان دیوار آهنی است که در راه کشیدهاند تا سنگ راه سعی عقل بشود.
کتاب با یک مقدمه آغاز میشود که در این مقدمه در دو بخش جداگانۀ 1. نگاهی به ذِن و 2. کوان چست؟ به ذِن و کوان میپردازد. هر دو فشردهایی است از کتابهای دیگر در همینزمینه. بعد به متن «دروازۀ بیدروازه» پرداخته شده است. از کوانهای ذِن چند مجموعه در دستاند که مشهورترین آنها همین «دروازۀ بیدروازه» است، شامل 48 کوان با شرح مومون، رَهبان بودایی، به چینی که در نیمۀ اول قرن سیزدهم میلادی گردآوری شده است.
کوان که گاهی به آنها «معاهای ذِن» هم میگویند، حکایتها یا گفتگوهای کوتاه است از سنت ذِن، که شاگردان ذِن، یا مریدان در وقت مراقبه در آن تفکر میکنند تا به معنی آنها پی ببرند. در حقیقت، کوان یک روش آموزشی است که به شاگرد در رسیدن به ساتوری ـ که مرتبۀ «روشنشدگی» است ـ یاری میکند. در این کتاب خواننده با این فرم آشنا میشوید.
«دروازۀ بیدروازه» را چطور بخوانیم؟ دروازهیی که دروازه ندارد، یا دروازهیی که دروازه نیست؟ دروازهیی که بسته است؟ راه نمیدهد؟ یا «دروازۀ بیدروازه»، یعنی از دروازه خبری نیست؛ یا شاید حصاری ندارد که دروازهیی داشته باشد. این زبان «فراپنداری»، یا متناقضنما، برای ما فارسیزبانها آشناست و در کتابهای عرفانی فارسی کم نیست، مثل «عور درازدامن» و «کور دوربین» و «کر تیزشنوا»ی مولوی.
ساختار این کتاب به صورت زیر است: ساختار اصلی مومونکان اینطور است: 1. عنوان کوان 2. خود کوان 3. شرح مومون بر آن کوان 4. شعر مومون دربارۀ آن کوان. بعد از این چهار بخش، یادداشتها میآید که نکات ضروری متن را روشن میکند، چند و چون خواندن اسمها، روشنکردن کلمهیی یا سطرهایی از آن کوان با نقل از ترجمههای گوناگون و منابع دیگر، که به روشنشدن هر چه بیشتر متن کمک میکند. در این بخش برای نامهایی چون سکیدا، شیبایاما، شیمومیسه، لینچ نگاه کنید به منابع این کتاب.
کما بیش همۀ اسمهای چینی در حوزۀ ذِن و کوان با تلفظ ژاپنی آورده شده است که هم خواندنش آسانتر است هم رواج بیشتری دارد. شکلهای دیگر آن نامها در یادداشتها آمده است. در فارسینوشت اسمهای ژاپنی و چینی از نشانههایی روی حروف استفاده شده است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات