درس‌های تاریخ

    از ویکی‌نور
    درس‌های تاریخ
    درس‌های تاریخ
    پدیدآوراندورانت، ویلیام جیمز (نويسنده)

    خادم، محسن (مترجم)

    دورانت، آرییل (نويسنده)
    ناشرققنوس
    مکان نشرایران - تهران
    سال نشر1378ش
    چاپ1
    شابک964-311-204-7
    موضوعتاریخ - فلسفه
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‎‏/‎‏د‎‏9‎‏د‎‏4‎‏ 16/8 ‏D‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    درس‌های تاریخ، ترجمه The Lessons of History نوشته ویلیام جیمز دورانت (1885-1981م) و همسرش آریل دورانت است که به قلم محسن خادم به فارسی برگردانده شده است.

    دفتر حاضر پس‌گفتاری بر ده جلد تاریخ تمدن و در واقع، عصاره آن است. دورانت‌ها کوشیده‌اند با دستیابی به گنجینه تاریخ چهارهزاره بشر، سرانجام به پرسش‌های بسیار کلی مطروح در تاریخ پاسخ گویند و به قول خود «دریابند تاریخ درباره سرشت و رفتار و امید و آینده انسان چه می‌تواند گفت». آنچه در خلال این مختصر سطور به چشم می‌خورد اندیشه‌های والا و نوع‌دوستانه زوج نویسنده است. اینان پس از ترجمه همه مکاتب و آرمان‌ها در کارگاه تاریخ (و به قول خود همه ایسم‌ها به مقتضای جوانی) و گذر از جنگ هفتادودو ملت، بزرگ‌ترین آموزه تاریخ را این می‌یابند که «صبورانه حقیقت را بپذیریم و پندارهای یکدیگر را ارج نهیم»[۱]‏.

    کتاب، مشتمل بر مقدمه کوتاهی از مترجم (درباره کتاب و نویسندگانش)، پیشگفتار و سیزده فصل است. در اولین فصل با عنوان «تأمل‌ها» به دشواری تحقیقات تاریخی اشاره شده است: «اطلاع ما از هریک از وقایع گذشته، پیوسته ناقص و گاه ناصحیح است؛ شواهد چندگونه و مورخان متعصب و مغرض، آن را تیره و مبهم ساخته‌اند و شاید پایبندی ما به دین و میهن‌پرستی آن را مسخ کرده باشد. «بخش عمده تاریخ حدس و فرض است و بقیه تعصب»»[۲]‏.

    تاریخ و زمین، زیست‌شناسی و تاریخ، نژاد و تاریخ، سرشت آدمی و تاریخ، اخلاق و تاریخ، دین و تاریخ، اقتصاد و تاریخ، سوسیالیسم و تاریخ، حکومت و تاریخ، جنگ و تاریخ، رشد و زوال و آیا پیشرفت واقعی است؟ عناوین مباحث کتاب را تشکیل داده است.

    نویسندگان کتاب، معتقدند تحولات انسانی در تاریخ ثبت‌شده بیشتر اجتماعی بوده است تا زیست‌شناختی: این تحولات نتیجه تغییرات موروثی در نوع نبوده‌اند، بلکه بر اثر نوآوری‌های اقتصادی، سیاسی، فکری و اخلاقی صورت گرفته‌اند که از طریق تقلید، عادت یا تعلیم و تربیت از فرد به فرد و از نسل به نسل انتقال یافته است[۳]‏.

    در مبحث رشد و زوال، از تکرار تاریخ سخن رفته است: تاریخ تکرار می‌شود، اما در کلیات و در مقیاسی بزرگ‌تر؛ می‌توانیم عاقلانه انتظار داشته باشیم که در آینده، همانند گذشته، کشورهای جدید پدید آیند، بعضی کشورهای قدیمی مضمحل شوند... می‌توان انتظار داشت که تجربه‌های اخلاقی جدید، سنت‌های قدیم را سست کند و متولیان آن را به وحشت افکند و می‌توان انتظار داشت که هیجان تجدد در بی‌علاقگی زمان فراموش گردد[۴]‏.

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه مترجم، ص8
    2. ر.ک: متن کتاب، ص12
    3. ر.ک: همان، ص46
    4. ر.ک: همان، ص124

    منابع مقاله

    مقدمه مترجم و متن کتاب.

    وابسته‌ها