درسنامۀ کاربرد علوم بلاغی در تفسیر
درسنامۀ کاربرد علوم بلاغی در تفسیر تألیف محمد نقیبزاده، از جمله علوم موردنیاز در تفسیر که نقش بیبدیلی در فهم ظرایف فصاحت و بلاغت قرآن دارد، علوم بلاغی است. برای شناخت اهمیت علوم بلاغی در تفسیر، توجه به جایگاه این علوم در میان دانشهای مرتبط با قرآن شایسته است.
| درسنامۀ کاربرد علوم بلاغی در تفسیر | |
|---|---|
| پدیدآوران | نقیبزاده، محمد (نویسنده) |
| ناشر | پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی |
| مکان نشر | قم |
| سال نشر | 1398 |
| شابک | 4ـ254ـ298ـ600ـ978 |
| موضوع | معانی و بیان قرآن - مسائل ادبی,معانی و بیان - راهنمای آموزشی (عالی) قرآن - مسائل ادبی,راهنمای آموزشی (عالی) قرآن - مسائل لغوی,راهنمای آموزشی (عالی) تفاسیر شیعه - قرن ۱۴ |
| کد کنگره | BP ۸۲/ن۷۴د۴ ۱۳۹۸ |
ساختار
کتاب در سیزده درس تدوین شده است.
گزارش کتاب
از جمله علوم موردنیاز در تفسیر که نقش بیبدیلی در فهم ظرایف فصاحت و بلاغت قرآن دارد، علوم بلاغی است. برای شناخت اهمیت علوم بلاغی در تفسیر، توجه به جایگاه این علوم در میان دانشهای مرتبط با قرآن شایسته است.
علوم قرآن به معنای گسترده و نه به معنای اصطلاحی آن، به سه قسم میشود: 1. علوم للقرآن: علومی که در خدمت قرآناند و قرآنپژوه را برای وصول به فهم آن کمک میکنند؛ 2. علوم فی القرآن: علومی که از قرآن استنباط و دریافت میشوند و مفهومی از مفاهیم قرآن یا اغراض قرآن را بیان میکنند؛ 3. علوم حول القرآن: علومی که قرآن را محور بحث قرار میدهند و دربارۀ آن بحث میکنند.
با توجه به کارکرد گوناگون علوم مختلف در فهم قرآن، دستۀ اول نیز به دستههای متنوعی تقسیم میشود؛ مثلاً علومی که در فهم کلمات یا تراکیب قرآن نقش دارند، مانند علم لغت، صرف، نحو، معانی، بیان و بدیع. همچنین از جهتی دیگر میتوان برخی علوم مرتبط با فهم قرآن را علومی دانست که مبادی یا معیارهای فهم را در اختیار مفسر قرار میدهد؛ مانند علم هرمنوتیک و دانش زبان قرآن.
با توجه به اینکه علوم بلاغی مانند دیگر علوم ادبی زمینهساز فهم قرآناند، در دستۀ نخست (علوم للقرآن) قرار میگیرند و از اینرو بسیار اهمیت مییابند؛ چنانکه به باور مفسران در فهم قرآن هیچ علمی جایگزین علوم بلاغی نیست و متخصصان دانشهای دیگر، در مسیر درک مراد الهی نیازمند این علوماند.
علوم بلاغی کاه گاه از آنها با عنوان «فنون بلاغی» نیز تعبیر میشود، مجموعۀ اصول و قواعدیاند که ذیل سه شاخۀ علمی معانی، بیان و بدیع مطرح میشوند. با علم معانی حالاتی از لفظ عربی شناخته میشود که به وسیلۀ آنها مطابق با مقتضای حال میگردد؛ حالاتی از قبیل تأکید و عدم تأکید، تقدیم و تأخیر، تعریف و تنکیر، اثبات و حذف و..... اینگونه حالات، معانی ثانویه را به شنونده منتقل میکنند؛ زیرا چهبسا گوینده پس از بیان معانی اولیۀ نحوی مانند مبتدائیت و خبریت، فاعلیت و مفعولیت و حالیت و...، اهداف دیگری را نیز مدنظر داشته باشد که با استفاده از این حالات آنها را به شنونده منتقل میکند؛ مانند رد انکار و دفع شک.
درسنامۀ پیش رو برای دانشپژوهان و دانشجویان کارشناسی رشتۀ علوم قرآن، و به ارزش دو واحد درسی نگاشته شده است. با توجه به اهمیت و ضرورت کاربردی کردن درس و ارائۀ الگو، مناسب است استاد محترم به جای اینکه تنها به مباحث تئوری بپردازد، پس از بیان تقاسیم و تعاریف، نمونهها را مطرح کند. البته شایسته است موضع استشهاد را پیش از آنکه خود توضیح دهد از فراگیران جویا شود.
در این درسنامه، ضمن بیان شاهد مثالهای متعدد قرآتی برای مباحث، معمولاٌ سعی شده است عین عبارات مفسران نیز افزوده شود؛ ولی با توجه به جنبۀ آموزشی متن، توضیحاتی در پیش یا پس از عبارات عربی آورده شده است که خواننده را از بیان جداگانۀ ترجمه بینیاز میکند. در عین حال، در برخی موارد، ترجمۀ عبارات عربی نیز آمده است. در پایان هر درس، تمرینهایی با هدف کاربردی کردن تدریس ادبیات آمده است تا فراگیران با مصادیق روشنی از بحث در قرآن کریم آشنا شوند و نقش علوم بلاغی در تفسیر نشان داده شود.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات