دائرةالمعارف قرآن كريم

    از ویکی‌نور
    دایرة المعارف قرآن کریم
    دائرةالمعارف قرآن كريم
    پدیدآورانمرکز فرهنگ و معارف قرآن (نویسنده)
    ناشربوستان کتاب قم (انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)
    مکان نشرقم - ایران
    سال نشر1382 ش
    چاپ1
    شابک978-964-548-855-8
    موضوعقرآن - دایرةالمعارف‏ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد10
    کد کنگره
    ‏‎‏BP‎‏ ‎‏66‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏د‎‏2
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    دائرةالمعارف قرآن كريم اثر مركز فرهنگ و معارف قرآن، پژوهشى درباره مدخل‌هاى قرآنى و ارايه مقالاتى درباره آنهاست، كه به زبان فارسى و در دوران معاصر نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با پيشگفتار مركز فرهنگ و معارف قرآن آغاز و مطالب در نه جلد تنظيم شده است.

    كتاب مجموعاً شامل چهار هزار مدخل مى‌باشد اما پژوهشگران آن بر اين حدس و تقريبند كه در دائرةالمعارف حاضر، افزون بر چهار هزار مدخل چهره خواهد نمود. مدخل‌ها از سه حوزه اصلى برگزيده شده‌اند: «موضوعات و مفاهيم قرآنى»، «اعلام قرآنى» و «علوم‌قرآن».

    چينش مدخل‌ها بر پايه الفباى فارسى است. در اين چينش، مجموعه مدخل و شناسه، روى هم در نظر گرفته شده‌اند؛ پس اگر دو مدخل مشترك باشند، حروف شناسه در چينش مدخل‌ها مؤثّرند. حرف ال در ابتداى كلمه ناديده گرفته شده، ولى در اثناى كلمه، لحاظ شده است. حرف مشدّد نيز هم‌چون حرف بى‌تشديد لحاظ و در همزه، به پايه آن نظر شده است: (أ) به مثابه الف، (ؤ) چون واو، (ئ) همانند ياء و همزه بى‌كرسى (ء) مانند (أ) فرض گرديده است.[۱]

    در اين دائرةالمعارف، كوشيده شده در مدخل‌هاى تركيبى از مدخل معكوس كم‌تر استفاده شود؛ مگر در جايى‌كه بخش دوم مدخل داراى اشتهار باشد و از شكل تركيبى آن كفايت كند. عمده مدخل‌ها به شكل مستقيم هستند؛ يعنى چگونگى خواندن و نگاشتن آن‌ها يكسان است. فقط در جايى كه شكل معكوس يك مدخل اشتهار داشته باشد، ذيل مدخل، پيش از صدر آن مى‌آيد؛ يعنى مدخل به عكس گونه‌اى كه نوشته شده، خوانده مى‌شود. مانند اُحُد، غزوه[۲]

    در تنظيم ساختارى بدنه مقاله، مهم‌ترين اصل آن است كه چينش و نظم منطقى رعايت شود؛ به‌گونه‌اى كه تا حدّ امكان، يك مطلب، دوبار در مقاله‌اى نيايد؛ لذا كوشيده شده تا ارتباط درونى مطالب، رياضى و منطقى باشد. اين ارتباط از لحاظ طولى، تابع موضوع هر مقاله است. هم‌چنين در چينشِ بندها (پاراگراف‌ها) سعى شده است كه مطالب مستقل، درون يك بند جاى گيرند و مطالب يك بند، با بند ديگر، تداخل نداشته باشد. هرگاه زمينه پيوند دو مطلب فراهم باشد، به جاى تكرار، از شيوه ارجاع درون مقاله‌اى استفاده شده است تا خواننده مطلب مرتبط را در بند مخصوص خود بيابد[۳]

    مقالات اين دائرةالمعارف در قلمروهاى موضوعى تنظيم شده است: تاريخ و اعلام، فقه و حقوق، فلسفه و كلام، علوم قرآنى، معارف و مفاهيم قرآنى، اديان و..[۴]

    قلمرو محتوايى مقالات به‌گونه‌اى تفكيك شده است كه مطالب اصلى يك مقاله با مقاله ديگر مشترك نباشد و در مجموع، تكرار پيش نيايد. با اين حال، گاه تكرار خلاصه يا بخشى از مطالب مربوط به مقاله‌اى در مقاله ديگر آمده است تا خواننده بتواند سير مطلب را پى‌گيرد. در اين هنگام، تفصيل مطلب در مقاله اصلى و اجمال و گزارش آن، در مقاله مرتبط آمده است.[۵]

    گزارش محتوا

    در پيشگفتار، ابتدا به تعريف و پيشينه دائرةالمعارف‌نويسى پرداخته شده و سپس به ضرورت تدوين دائرةالمعارف قرآنى و ويژگى‌هاى اثر حاضر، اشاره گرديده است.[۶]

    هدف اصلى دائرةالمعارف حاضر، عبارت از ارائه اطّلاعات ناب و اصيل در قلمرو موضوعات قرآنى است؛ به‌گونه‌اى كه اهل تحقيق در اين موضوعات را به مثابه منبعى مادر و ماندگار، از منابع فرعى بى‌نياز كند. در كنار اين هدف اصلى و خاص، غرض عمومى تدوين دائرةالمعارف حاضر اين است كه مخاطبان دانش‌پژوه در حدّ مطالعات پايه اسلامى نيز بتوانند از پژوهش‌هاى اصيل و قَويم قرآنى بهره گيرند؛ ازاين‌رو، كوشيده شده تا طلاّب و دانشجويان و عموم دانش‌پژوهان آشنا به مبانى قرآنى نيز به فراخور توان و در عرصه مطالعات عمومى يا تخصّصى خود، بتوانند از مقالات اين دائرةالمعارف استفاده كنند[۷]

    مهم‌ترين ويژگى‌ها و امتيازات دائرةالمعارف حاضر را مى‌توان در مؤلفه‌هاى زير خلاصه نمود:

    1. براى حفظ اصل بى‌طرفى و علميت، همه آرا و ديدگاه‌هاى مهم و مبنايى در هر موضوع و مسأله، به‌صورت مستند و بدون افزايش و كاهش آورده شده است؛ سپس نقدهاى علمى وارد بر هر ديدگاه ذكر، و آراى موافقان و مخالفان بدون تصرّف ارزش‌داورانه نقل گرديده و براى آن‌كه عموم مخاطبان دائرةالمعارف بتوانند از بحث بهره برگيرند، حاصل مواجهه‌هاى علمى مزبور به صورت گزارش و تحليل بى‌طرفانه درج شده است. بديهى است كه چنان‌چه مؤلّف مقاله در موضوعى داراى رأى خاص باشد، آن رأى در رديف همان آراى پيش‌گفته و به همان شيوه جلوه خواهد كرد[۸]
    2. شيوه طرح مطالب در هر مقاله به گونه‌اى است كه به آرا و عقايد خاصّ مذاهب و مكاتب اسلامى احترام نهاده شده و هرگونه نقد ديدگاه‌هاى غيرشيعى يا غير مشهور، با روشى منصفانه و علمى صورت پذيرد تا از هر نوع تشنّج يا دامن زدن به اختلاف‌هاى مذهبى پرهيز گردد. هم‌چنين در نقد و تحليل ديدگاه‌هاى دانشمندان مسلمان و غيرمسلمان، كوشيده شده است تا صرفاً از جنبه علمى و تحقيقى به آراى آنان نگريسته، و از داورى‌هاى شخصى كه خارج از حيطه تخصّصى هر مقاله است، پرهيز شود[۹]
    3. مباحث فقهى طرح شده در اين دائرةالمعارف، صرفاً با روى‌كرد علمى و پژوهشى و با عنايت به قلمرو مقالات مربوط تنظيم شده است؛ ازاين‌رو، هرگز نبايد انتظار داشت كه همواره و لزوماً جنبه كاربردى اين مباحث حفظ شود و مقلِّدان را در عمل سودمند افتد؛ پس آراى فقهى مطرح شده، لزوماً جنبه فتوايى ندارند[۱۰]
    4. در مباحث تاريخى، گاه گزارش‌هایى آمده‌اند كه از لحاظ ارزشى مورد تأييد نيستند؛ امّا جنبه علمى بحث، نقل آن‌ها را اقتضا كرده است؛ البتّه كوشيده شده تا گزارش‌هاى مرتبط با جنبه‌هاى عقيدتى و كلامى، ريزكاوى و نكته‌هاى تنش‌زاى آن‌ها به قدر كافى نقّادى شود[۱۱]
    5. با توجّه به هدف اصلى و غرض عمومى تدوين اين دائرةالمعارف، هر مقاله فقط به ارائه آن بخش از اطّلاعات در هر موضوع پرداخته است كه جنبه تحقيقى داشته باشد؛ ازاين‌رو، جنبه‌هاى تبليغى و ارشادى محض، به خودى خود، مورد نظر نخواهند بود؛ گرچه در عمل ممكن است چنين جنبه‌هایى نيز تأمين شوند[۱۲]
    6. منابع مقالات، منحصر به كتاب‌هاى چاپ شده نيستند و هنگام لزوم، از كتاب‌هاى خطّى، مقالات، رساله‌ها و پايان‌نامه‌هاى حوزوى و دانشگاهى نيز بهره گرفته شده است. بنابر آن است كه منابع مقالات دائرةالمعارف كاملاً معتبر باشند؛ يعنى از جنبه كتاب‌شناسه‌گانه، از متون مرجع و اصيل و دست اوّل به شمار آيند. فقط در مواردى به متون درجه دوم، از جمله منابع معاصر استناد شده است كه ضرورتى در ميان باشد؛ به‌طور مثال موضوع مورد بحث در منابع اخير، تازه و ابتكارى يا مشتمل بر ديدگاه و تحليلى نو باشد. گرچه در هر مقاله، كوشيده شده از عمده منابع علمى و معتبر در قلمرو آن مقاله استفاده شود، در استفاده از آثار دانشوران غيرمسلمان و نيز در مراجعه به آثار مسلمانان غرضورز و متعصّب، نكته سنجى و درك مواضع حسّاس، همواره مدّنظر بوده است. در ضمن گفتنى است كه ارجاع مطلبى به يك منبع در اين اثر، لزوماً بدان معنا نيست كه مطلب مزبور در همان منبع تلقّى به قبول نيز شده باشد[۱۳]
    7. گويا قصد پديدآورنده بر آن بوده كه نشانى منابع را بر پايه باب و فصل بياورد تا يافتن روايت‌ها و گزارش‌ها از كتاب‌هايى كه داراى چاپ‌هاى گوناگون هستند، سهل شود؛ امّا بيم از پرحجم شدن مجموعه، سبب شده است تا نشانه‌دهى به روال متعارف صورت پذيرد.
    8. همه مقالات اين دائرةالمعارف، داراى روى‌كرد قرآنى هستند و چنان‌چه مباحثى در قلمروهاى ديگر مطرح شده‌اند، صرفاً از باب ضرورت و ارتباط با آن روى‌كرد قرآنى است؛ پس اگر گه‌گاه از مباحث كلامى يا تاريخى به صورت تخصّصى سخن به ميان آمده است؛ از آن جهت بوده كه ضمن حفظ روى‌كرد قرآنى، براى شرح و گسترش تخصّصى آن موضوع، از مباحث مزبور هم بهره گرفته شود[۱۴]
    9. چنان‌چه موضوعى داراى جنبه‌هاى گوناگون باشد، به اقتضاى روى‌كرد قرآنى حاكم بر هر مقاله، از همه آن جنبه‌ها ياد شده است؛ به‌طور مثال در مقاله «آب»، به همه جنبه‌هاى موضوع كه در دايره بحث قرآنى جاى مى‌گيرند، پرداخته شده است.[۱۵]
    10. جز در هنگامه‌هاى ضرور و حسّاس، هم‌چون مباحث مهمّ كلامى، ارزيابى و نقدى درباره صحّت و سُقم گزارش‌هاى مربوط به شأن نزول‌ها صورت نپذيرفته است؛ چرا كه عموماً چنين ارزيابى‌هايى در قلمرو مقالات اين دائرةالمعارف، داراى نقش خاص و تبيين‌كننده‌اى نيستند[۱۶]
    11. حجم هر مقاله، متناسب با جاى‌گاه و اهمّيت موضوع آن تعيين شده است. اين جاى‌گاه و اهمّيت، با عنايت به نوع موضوع، تعداد آيات، ميزان علميت، نقش و تأثير محتواى مقاله در كلّ مجموعه، ميزان نياز جامعه علمى و حضور و نقش آن موضوع در تاريخ، مباحثه‌ها و پژوهش‌هاى قرآنى، تبيين و ارزيابى شده است. تقسيم‌بندى مقالات دائرةالمعارف حاضر از حيث حجم، به اين قرار است:
      الف- كوتاه: تا هزار كلم.
      ب- متوسّط: از هزار تا پنج هزار كلمه
      ج- بلند: افزون از پنج هزار كلمه[۱۷]
    12. پيكره دائرةالمعارف كه از ديدى مشرفانه نگريسته و مجموعه اجزاى صورى و محتوايى را شامل مى‌شود، «هندسه دائرةالمعارف» عنوان مى‌گيرد. هندسه دائرةالمعارف با عنايت به نقش و كاربرد هر جزء، طرّاحى شده است؛ به‌گونه‌اى كه ارتباط منطقى ميان همه اجزا حفظ شود. به اين منظور، كوشيده شده تا مقالات هم‌رتبه، داراى حجم يك‌سان يا نزدیک به هم باشند؛ نوع حروف و نحوه چينش واحدهاى مقاله با رعايت دو اصل «هماهنگى صورت و محتوا» و «خوش‌نمايى و مخاطب‌پسندى» صورت پذيرد؛ زبان كلّ مقالات يك‌نواخت و در حوزه سبک، واحد و شيوه نقل قول و استناد و نيز اصول استدلال در همه آن‌ها، مشابه‌باشد[۱۸]
    13. در نسبت دادنِ مطلبى به كسى، دو اصل رعايت شده است: صاحب مقاله اطمينان داشته باشد كه آن نسبت درست است، و ذكر مطلب مزبور و استنادش به آن فرد در روند علمى و پژوهشى مقاله مؤثّر باشد. حساسيت‌انگيزى و ايجاد تنش، با اهداف دائرةالمعارف‌نويسى سازگار نيست و در نسبت دادن آرا، به اين اصل مهم توجّه شده است.[۱۹]
    14. در نقل مطالب ديگران، چكيده سخن آورده شده است نه عين الفاظ، مگر آن‌كه عين لفظ در انتقال معنا نقشى خاص و كليدى داشته باشد[۲۰]
    15. مقالات تا حدّ امكان از استقلال برخوردارند و كوشيده شده تا فهم مطالب يك مقاله، به مطالب بيرون از آن وابسته نباشد. همچنين از ارجاع‌هاى برون مقاله‌اى كم‌تر استفاده شده است.[۲۱]
    16. گاه برخى واژگان كه در يك مقاله به كار مى‌روند، خود نيز به‌طور مستقل مدخل اصلى هستند. قواعد تدوين دائرةالمعارف اقتضا مى‌كند كه به توضيح آن واژگان پرداخته نشود يا به حدّ ضرورت بسنده، و مطالب مربوط به هر يك، در مقاله مستقلّ آن درج شود؛ با اين حال، براى آن‌كه خوانندگان، اين ارتباط را دريابند، بر روى مدخل‌هاى مرتبط، ستاره‌اى نهاده شده است؛ به‌طور مثال در مقاله آب، بر روى واژگانى چون ابر، باد و باران، ستاره‌اى گذاشته شده تا خوانندگان دريابند كه اين‌ها، خود، داراى مقالات مستقل هستند؛ البتّه از آن‌جا كه پرونده مدخل‌هاى دائرةالمعارف باز است و نيز به برخى از واژگان مدخل‌هاى مرتبط در مقاله تصريح نشده، ارائه كامل مدخل‌هايى كه به نحوى به مقاله مربوط مى‌شود، ميسّر نبوده است.[۲۲]
    17. هرگاه مقاله‌اى داراى بخش‌هاى كاملاً مستقل و تخصّصى باشد، مؤلّفان، جداگانه مأمور نوشتن آن‌ها شده و امضاى هر يك در ذيل بخش مربوط آمده است؛ با اين حال، انسجام مجموعه مقاله با اشراف ويراستار دائرةالمعارف حفظ شده است.[۲۳]
    18. با عنايت به اين‌كه براى نگارش واژگان در زبان فارسى امروز، هنوز شيوه خطّى واحد تدوين نشده است، در اين دائرةالمعارف، كوشيده شده از رفتار سليقه‌اى پرهيز شود و شيوه خطّى متعارف و در عين حال منطبق با اصول دستور زبان و زبان‌شناسى انتخاب گردد؛ به‌گونه‌اى كه از افراط و تفريط پرهيز شود. توجّه به اصل مهمّ «وحدت روش» در كنار اصول مذكور، همواره مدّنظر بوده است. آيات، همواره به شيوه خطّ موسوم به «رسم‌الخطّ عثمان طه» درج گرديده‌اند[۲۴]
    19. در گذاشتن نشانه‌هاى سجاوندى، بنابراین بوده كه نشانه‌هاى زايد و بى‌هويت به كار نروند تا هم از افراط پرهيز و هم صفحه چشم نواز شود و مطالعه مقاله سهل گردد؛ با اين حال، از تفريط نيز پرهيز شده و نشانه‌هاى ضرور و مفيد در جاى خود قرار گرفته‌اند. تنوّع نشانه‌هاى به كار رفته، براساس همين اصل است.[۲۵]
    20. از آن‌جا كه در اين دائرةالمعارف، آيات فراوانى آمده و آوردن ترجمه يكايك آن‌ها به ساختار مقاله دائرةالمعارفى آسيب مى‌زند و بر حجم نوشته مى‌افزايد، به طور معمول به ذكر ترجمه‌گونه هر آيه بسنده شده؛ يعنى برداشتى از آيه عرضه گشته كه هم مفاد آن را به خواننده انتقال دهد و هم به سير بحث كمك كند[۲۶]
      در زبان مقالات، مهم‌ترين اصل، رعايت «نثر معيار» است؛ يعنى پيروى از قواعد پذيرفته شده مكتوب يا عرفى در قلمرو دستور زبان، لغت، معانى و بيان، و ساختار نوشته. روشن است كه مقالات دائرةالمعارف، به قلم نويسندگان گوناگون پديد مى‌آيند و تفاوت‌هايى از لحاظ ويژگى‌هاى زبانى دارند؛ امّا اصل مشتركِ رعايت «نثر معيار» در همه آن‌ها به چشم مى‌خورد و همين، به مجموعه كار، نوعى وحدت زبانى بخشيده است.[۲۷]

    وضعيت كتاب

    با آن‌كه در اثر حاضر، كوشيده شده است تا از معيارها و ضوابط دائرةالمعارف‌نويسى به معناى رايج، تخطّى صورت نپذيرد، با اين حال، از جمله ويژگى‌هاى صورى اين دائرةالمعارف آن است كه اوّلاً نشانى منابع در مقالات به‌طور كامل درج نشده و فقط به نام اثر و در صورت تشابه، به نام مؤلف نيز بسنده گرديده است؛ ثانياً فهرستى كامل از مآخذ مورد استفاده در هر مجلّد، در پايان آن داده شده است كه مشخّصات كتاب‌شناختى آثار را نشان مى‌دهد؛ از اين گذشته، به جاى آن‌كه از منابع، در ضمن مقاله ياد شود، پانوشت‌هاى ذيل صفحه‌ها به اين كار اختصاص يافته است. اين نيز از آن‌رو است كه درج منابع در لابه‌لاى سطور سبب مى‌شود خواننده نتواند مقاله را چنان‌كه بايد سهل و گوارا بخواند و پى گيرد. افزون بر اين، خوش‌نمايى و زيبايى صفحه نيز مرهون جداسازى متن از پانوشت‌هاست.[۲۸]

    فهرست مدخل‌هاى اصلى و ارجاعى هر جلد، در ابتداى همان جلد آمده است.

    پانويس

    1. پيشگفتار، ج1، ص22
    2. همان، ص22- 23
    3. همان، ص26
    4. همان
    5. همان
    6. پيشگفتار، ج1، ص7- 28
    7. همان، ص18
    8. پيشگفتار، ج1، ص18
    9. همان
    10. همان، ص19
    11. همان
    12. همان
    13. همان
    14. همان
    15. همان، ص20
    16. همان
    17. همان
    18. همان
    19. همان
    20. همان
    21. همان، ص21
    22. همان
    23. همان
    24. همان
    25. همان
    26. همان
    27. همان، ص26
    28. پيشگفتار، ج1، ص27

    منابع مقاله

    پيشگفتار و متن كتاب.

    وابسته‌ها