خودزندگینامه: درآمدی خیلی کوتاه
خودزندگینامه | |
---|---|
پدیدآوران | مارکوس، لارا (نویسنده) قیاسوند، مریم (مترجم) |
ناشر | لوگوس |
مکان نشر | تهران |
سال نشر | 1400 |
شابک | 9ـ03ـ7825ـ622ـ978 |
کد کنگره | |
خودزندگینامه: درآمدی خیلی کوتاه تألیف لارا مارکوس، ترجمه مریم قیاسوند؛ این کتاب ضمن تأیید خصوصیات متمایز خودزندگی نامه به عنوان یک تکنیک نوشتاری و در نقش نمایانگر تجربه، با کاوش در تحولاتی به روابط اغلب متخلخل بین داستان و خودزندگی نامه اذعان می دارد.
ساختار
کتاب در هشت فصل تدوین شده است.
گزارش کتاب
مدتهاست که خودزندگینامه به یکی از محبوبترین انواع آثار ادبی میان نویسندگان گوناگون از طیفهای مختلف اجتماعی و حرفهای تبدیل شده است. این نوع خاص نگارش در کار منتقدان ادبی، فیلسوفان، مورخان و روانشناسان نیز اهمیتی اساسی دارد؛ به اعتقادایشان خودزندگینامهها نهتنها درک درستی از سبکهای پیشین زندگی میدهند، بلکه تا حد بسیاری نمایانگر دیدگاه شخصی فرد نسبت به جایگاه خود در جهان هم هستند.
اصطلاح «autobiography» که در اواخر قرن هجدهم ابداع شد، از سه جزء «auto» به معنای خود، خویشتن؛ «bio» به معنای زندگی و «graphein» به معنای نوشتن تشکیل شده است. مؤلفۀ «نوشتن» یا «متن» در خود این اصطلاح وجود دارد. زبان به گذشته تجسم میبخشد و عملکرد حافظه نیز در این مسیر یاریاش میکند. به دنبال این واژۀ تازۀ ابداعشده، اصطلاحات جدید دیگری همچون خویشنگاری، خودمرگنامه، داستان خودزندگینامهای و خویشداستان نیز ظهور کردهاند؛ اصطلاحاتی که گویی بیانگر خصوصیات ترکیبی و تغییر شکلدهندۀ ژانری هستند که پیچیدگیهای زندگی، تجربه و حافظۀ بشری را با جزئیات بیان میکند.
لزوماً تمام افرادی که به نگارش خودزندگینامه میپردازند، شغلشان نویسندگی نیست؛ اما با این حال بین عموم این تصور وجود دارد که آن خودزندگینامهای سزاوار است در این ژانر قرار بگیرد که به قلم نویسندهای ادبی به رشتۀ تحریر درآمده باشد و تصور بر این است که شیوههای یادآوری و بازگویی داستان زندگی ممکن است جالبتوجهتر از جزئیات و خصوصیات داستان باشند. افزون بر اینکه خودزندگینامۀ یک نویسندۀ ادبی به آثار دیگر او هم اشاره داشته و در آن مرتب به اظهارنظر دربارۀ دیگر آثار نیز میپردازد. اینگونه متون و بهویژه آنهایی که از قرن نوزدهم به بعد باب شدند، اغلب به شرح و توصیف چگونگی ورود نویسنده به این حرفه یا پیشۀ ادبی میپردازند. از اینرو زندگی را همچون یک «زندگی ادبی» باز میشناسانند.
در نگاهی کلیتر نوشتن خودزندگینامه را میتوان به منزلۀ دریچهای دانست رو به مفاهیم خویشتن یا خود، هویت، فردیت و همچنین رویکردهایی که خود این مفاهیم در طول زمان و تحت شرایط تعیین میشوند. خودزندگینامهها شرح دقیقی از وقایع، اقدامات و خطمشی زندگی فردی در مقاطع خاص تاریخی و سیاسی از «دیدگاه راوی اول شخص» در اختیار مورخان بهویژه مورخان اجتماعی هم قرار دادهاند.
هرچند خودزندگینامه را میتوان با قاطعیت فرمی ادبی دانست، اما این فرم ادبی بسیاری از انواع دیگر نوشتارها و حوزههای دانش را نیز دربر میگیرد و با آنها همپوشانی دارد. این امر را بهویژه دربارۀ نمونههایی که در فصل اول مورد بحث قرار گرفتهاند ـ اعتراف، تغییر دین، شهادت ـ میتوان بهروشنی مشاهده کرد؛ نمونههایی که ادبیات را با مفاهیم اصلی دین، قانون و تاریخ ارتباط میدهند.
بین پیدایش خودزندگینامه در اواخر قرن هجدهم و اوایل قرن نوزدهم و شیفتگی روزافزون به سفر خواه به صرف علاقه و خواه از حیث توسعۀ فردی یا علاقه به پیادهروی از منظر فعالیتی ارزشمند و نهتنها یک ضرورت، ارتباط تنگاتنگی وجود دارد. در فصل دوم دربارۀ سیروسلوک نفس و خودزندگینامهنویسی بحث شده است.
انگارۀ «خود» در سراسر این کتاب جریان دارد؛ اما در فصل سوم خودزندگینامۀ فلاسفۀ غالباً غربی ـ از جمله دکارت، مونتنی، هیوم، نیچه، سارتر و سیمون دوبوار ـ به عنوان نمونههای اصلی درنظر گرفته شده و بر بازنماییهای آنها از حافظه، خود در زمان و در طول زمان، مفاهیم فردیت، هویت و معرفت و شکلگیری خود یا «شدن» آن تمرکز شده است.
زیستنگاری برای روانکاوی که از دل روایتهای زندگینامهای بیرون آمد و خلق شد، بسیار حائز اهمیت است. روانکاوان در سرگذشتپژوهی افراد، برای بازسازی داستانهایشان از رؤیاها و خاطرات آنها کمک میگیرند. روانکاوی معرفت خودزندگینامهای را هم عمیقاً شکل داده است. در فصل چهارم دربارۀ خودزندگینامه و روانکاوی بحث صورت گرفته است.
اهمیت ایام کودکی در نوشتن خودزندگینامه روزبهروز بیشتر میشود. مورخان این تحول را با تفکرات جدید دربارۀ مراحل زندگی که در اوایل دورۀ مدرن ظهور کردهاند، مرتبط میدانند. تحولی که فیلیپ آریس با نگارش کتابی دربارۀ کودک و زندگی خانوادگی با عنوان «رژیم قدیم» که در انگلیسی با نام «قرنهای کودکی» شناخته میشود، سهم بسزایی در آن داشت. فصل پنجم کتاب اختصاص به بحث دربارۀ سابقههای خانوادگی و خودزندگینامۀ دوران کودکی دارد.
با اینکه در خودزندگینامه اغلب مسائل و رخدادهای خصوصی و شخصی بیان میشود؛ اما نمونۀ آثار بسیاری وجود دارد که کمتر به تجربۀ فردی یا خودکاوشی متمرکز میشوند و بیشتر بر ماهیت زمانی که نویسنده زندگی کرده است، توجه دارند. فصل ششم بر مقولات مختلف خودزندگینامۀ عمومی متمرکز است: زیستنگاریهای سیاستمداران، زیستنگاریهای روشنفکران عمومی و خودزندگینامۀ افراد مشهور که اغلب توسط نویسندهای ناشناس که برای فرد مشهور یا با وی کار میکند، نگاشته و به روایت «اول شخص» بیان میشود.
رابطۀ بین خودنگارههای تصویری و ادبی، رابطهای دونفره است. نگارهگری و خودنگارهگری در هنر اغلب با زندگینامهنویسی و خودزندگینامهنویسی مرتبط بوده است. این امر بهویژه در بازنمودهای پیاپی صدق میکند، مانند توالی بیش از هشتاد خودنگاره که رامبراند در مراحل مختلف زندگی خود، از جوانی تا پیری، نقاشی یا ترسیم میکرد. در فصل هفتم دربارۀ موضوع خودنگارهگری، عکاسی و نمایش بررسی انجام شده است.
در سالیان اخیر نهتنها مقولۀ خودزندگینامه گسترش پیدا کرده، بلکه اصطلاح «زیستنگاری» نیز طیف وسیعی از نوشتارهای شخصی را دربر گرفته است. انتشار نسخههای گسترده و اغلب کامل نامهها و روزمرهنویسیهای تعدادی از نویسندگان مدرنیست از جمله جیمز جویس، ویرجینیا وولف، تیاس الیوت و... باعث شده بار دیگر شخص نویسنده و همچنین روند و مراحل خلق اثر ادبی در مرکز توجه قرار بگیرند. در فصل پایانی کتاب دربارۀ این نوشتارها و رمانهای خودزندگینامهای و خویشداستانها بحث و بررسی صورت گرفته است.[۱]
پانويس
منابع مقاله
پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات