خلق المسلم
خلق المسلم | |
---|---|
![]() | |
پدیدآوران | غزالی، محمد (نویسنده) |
ناشر | دار القلم |
مکان نشر | دمشق - سوریه |
سال نشر | 1422 ق یا 2001 م |
چاپ | 16 |
موضوع | اخلاق اسلامی |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 247/8 /غ4خ8 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
خُلق المسلم، اثر شيخ محمد غزالى (روستاى «نكلا العنب»، واقع در استان بحيره (مصر)، 1334-1416ق، مدينه) است كه در آن، مباحث اخلاقى مانند صدق، امانت، وفا، اخلاص، ادب گفتگو، سلامت از كينهورزى، حلم و چشمپوشى، جود و كرم، صبر، ميانهروى و عفاف، نظافت، تجمل، حياء، اتحاد، دوستيابى، بهرهگيرى از فرصتها و... را بر اساس آيات قرآن و روايات، به زبان عربى توضيح داده است.
ساختار
كتاب حاضر، از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل دهها بحث اخلاقى) تشكيل شده است. روش نویسنده در اين اثر، نقلى است و چگونگى چينش مطالب در آن مشخص نيست؛ يعنى در سازماندهى مطالب اين كتاب، نظم خاصى مشاهده نمىشود. نویسنده، آغاز و انجام نگارش اين اثر را، متأسفانه مشخص نكرده است. او كتاب حاضر را به زبان عربى جديد نوشته و به همين جهت، واژگان و اصطلاحاتى در آن يافت مىشود كه در زبان عربى قديم وجود نداشته است؛ مانند: «احتلال»[۱]، به معناى اشغال نظامى و «طُقُوس»[۲]، به معناى آداب و طريقت مذهبى و «اوروبا»[۳]، به معناى قاره اروپا و...
گزارش محتوا
هرچند درباره محتواى اين اثر سودمند، گفتنىها فراوان است، ولى به جهت ضيق مجال، به ذكر نمونههايى كوتاه و گويا از مطالب آن اكتفا مىشود:
- نویسنده در مقدمهاش كه تاريخ و مكان نگارش آن را نيز مشخص نكرده، يادآور شده است: «اين اثر، نقل قولهايى از كتاب و سنت است كه هر مسلمانى را بهسوى فضيلتها متوجه مىسازد؛ همان فضايلى كه با آن دين مسلمان تمام مىشود و دنيا و آخرتش با هم اصلاح مىگردد». نویسنده افزوده است: «اين نصوص را آماده ساختم و توضيح و تفسيرهاى كوتاهى بر آن افزودم تا انحراف و سقوط اخلاقىاى را درمان كنم كه مسلمانان در اين دوران به آن گرفتارند... و به ذكر مطالب آيات و روايات اكتفا كردم و بهطور جانبى نيز به نقل سخنان رهبران و حكمتهاى حكيمان و مواعظ عابدان و عبرتآموختگان نپرداختم، باآنكه چنين مطالبى در ميراث فرهنگى گذشته فراوان است؛ چون من تصميم گرفتم كه فقط به شريعت مراجعه و ابعاد تربيتى آن را عرضه كنم؛ زيرا آن، راهنمايى الهى است و هر مسلمانى بايد آن را در عمل بپذيرد و اگر از آن اعراض كند، مقصّر نسبت به حقّ الله شمرده مىشود و تفاوت مهمى وجود دارد بين طلبيدن يك ادب و اخلاق به اين جهت كه صفتى شامل است و بين مكلف شدن به آن صفت بنا بر اينكه قانون خدايى است، مانند بقيه عبادات واجب... كتاب حاضر، دوره دوم بعد از كتاب ديگر ما به نام «عقيدة المسلم» است... در اين اثر، ترجيح داديم كه منابع نقلها را برعكس روش رايج بياوريم. ما به احاديث منسوب به پيامبر(ص) در صورتى كه از قبيل روايت صحيح ذاتى يا غيرى - و يا حَسن ذاتى يا غيرى - باشد، همانطوركه اهل اصطلاح مىگويند، استشهاد مىكنيم و اين نقشه نگارش ماست؛ چه منابع را ذكر كنيم و چه ذكر نكنيم و سنتهاى منقول را از دو كتاب «تيسير الوصول» و «الترغيب و الترهيب» اقتباس كرديم و در صورت وجود منابع متعدد، به ذكر يك منبع براى هر حديث اكتفا كرديم و تلاش قابل ذكرى در اين اثر انجام نداديم، جز آنكه كوشيديم بهترها را بنویسیم و مطالب را براى خوانندگان آسان سازیم و تلاش بزرگتر باقى مانده است و آن عبارت است از كوشش خواننده كه خوبى را دوست بدارد و بر طبق سنتهاى استوار آن قدم بردارد»[۴]
- نویسنده بعد از بحثى درباره اركان اسلام و مبادى اخلاق و اينكه ضعف اخلاق هر انسانى، نشانه ضعف ايمان اوست و انسان در بين خير و شر، حق انتخاب دارد و گاهى جرمهاى اخلاقى از جرائمى است كه حدّ شرعى به آن تعلق مىگيرد، تحت اين عنوان كه دايره اخلاق شامل همه مىشود، افزوده است كه گاهى دينى، مراسم خاصى دارد كه ويژه دينداران همان دين است و ربطى به ديگران ندارد و بدون ترديد در اسلام نيز عباداتى هست كه مسلمانان بايد انجام دهند و ارتباطى به ديگران ندارد، وليكن آموزههاى اخلاقى از اينگونه نيست و مسلمان، مكلف است كه با همه اهل زمين، با فضيلتهايى اخلاقى برخورد كند؛ فضيلتهايى كه شكى در آن نيست. صدق، واجب است بر مسلمان در مواجهه با مسلمان و غير مسلمان و..[۵]
- همچنين نویسنده، در بحثى تحت عنوان «علم و عقل»، يادآور شده است: طبيعت اسلام بر امت مسلمان واجب مىكند كه امتى جوياى دانش باشد كه نسبت اهل فرهنگ و فرهيختگان در بين آنان بالاست و نسبت ديگران در آن پايين است يا اساسا هيچ موجود نيست. چون حقيقتهاى اين دين، معارفى است كه از كتاب حكيم استخراج مىشود، نه آداب و طريقتى كه از راه وراثت منتقل مىشود و..[۶]
- نویسنده، تأكيد كرده است: اسلام دينى است كه ارزش وقت را مىشناسد و حساسيت و سرنوشتسازى زمان را مىداند و اين حكمت گرانبها را مورد تأكيد قرار مىدهد كه فرصت همچون شمشير است كه اگر آن را قطع نكنى، آن، تو را قطع خواهد كرد... و اسلام، عبادات بزرگش را بر اجزاى روز و فصول سال توزيع كرده است و نمازهاى پنجگانه، همه شبانهروز را شامل مىشود..[۷]
وضعيت كتاب
فهرست مطالب، در پايان كتاب ذكر شده است و از فهرستهاى فنى - آيات، روايات، اعلام، كتابها، اصطلاحات و... - و حتى فهرست منابع، در آن خبرى نيست.
هرچند كتاب حاضر، مستند است و نویسنده ارجاعات و استناداتش را بهصورت پاورقى آورده و نام و نشان آيات و سور قرآنى مورد نظر را آشكار ساخته است.[۸]، ولى در مورد روايات، فقط نام نويسندگان كتاب را آورده و نام كتاب و شماره جلد و صفحه را نياورده است.[۹]
نویسنده، گاه به كتابهاى ديگر خودش، مانند: «الإسلام و الأوضاع الاقتصادیة»، «الإسلام و المناهج الاشتراكية»، «الإسلام المفترى عليه» و «عقيدة المسلم»، ارجاع داده و در اين موارد نيز با تأسف، شماره جلد و صفحه را نياورده است.[۱۰]و گاه، لغت يا اصطلاحى را معنا كرده است.[۱۱]
پانويس
- ↑ متن كتاب، ص194
- ↑ همان، ص226
- ↑ همان، ص234
- ↑ ر.ک: مقدمه كتاب، ص5-6
- ↑ ر.ک: متن كتاب، ص7-35
- ↑ ر.ک: همان، ص226
- ↑ ر.ک: همان، ص235-236
- ↑ مثلاً ر.ک: همان، ص7، پاورقى 2؛ ص8، پاورقى 2؛ ص9، پاورقى 3 و 4 و...
- ↑ مثلاً ر.ک: همان، ص10، پاورقى 3، 4، 5 و...
- ↑ مثلاً ر.ک: همان، ص245، پاورقى 1، 2، 3 و...
- ↑ مثلاً ر.ک: همان، ص172، پاورقى 3، 4، 5 و...
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.