خلاصة الأصول

    از ویکی‌نور
    خلاصة الأصول
    خلاصة الأصول
    پدیدآورانتبریزی، غلامحسین (نویسنده)
    عنوان‌های دیگراصول مهذبة
    ناشرطوس (چاپخانه)
    مکان نشرمشهد مقدس - ایران
    چاپ2
    موضوعاصول فقه شیعه - قرن 14
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏159‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ع‎‏2‎‏خ‎‏8‎‏
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    الاصول المهذبه تألیف شيخ غلامحسين مجتهد تبريزى از كتب اصولى است كه در جهت تهذيب علم اصول از مباحث طولانى و غير ضرورى به نگارش در آمده است.

    ساختار

    كتاب شامل دو قسمت است كه قسمت اول از ادله لفظيّه و قسمت دوم از ادله عقليّه بحث مى‌كند كه در ضمن مقاصد و مباحثى بيان شده است. مطالب با قلمى روان و بيانى رسا نگاشته شده و مؤلف ساير بزرگان علم اصول را نيز دعوت نموده كه مباحث اصولى را به ساده‌ترين وجه بنويسند.

    گزارش محتوا

    مبحث الفاظ شامل فصول متعددى است كه تعريف اصول فقه، حجيت ظواهر، حقيقت و مجاز، استعمال لفظ در بيشتر از يك معنا، مشتق، اوامر، اقسام واجب، مفاهيم، عام و خاص، مطلق و مقيد، مجمل و مبين و نسخ از جمله مباحث آن است.

    در بحث از مفاهيم در پنج مقصد مفهوم شرط، مفهوم وصف و لقب، مفهوم موافقت، مفهوم غايت و مفهوم استثناء بيان شده است.

    بخش ادله عقليه نيز حجيت ظن و قطع، حجيت قرآن كريم، اجماع، و خبر واحد، اصول عمليّه (اصل برائت، احتياط، تخيير)، قاعده لاضرر، استصحاب، تعادل و تراجيح، و مباحثى ديگرى را در بردارد.

    مؤلف، مباحث اجتهاد و تقليد را در كتاب نياورده است و در سبب اين موضوع اينگونه مى‌نويسد: «و مباحث الاجتهاد و التقليد ليست من مباحث أصول الفقه فلذا لم نذكرها.»[۱]

    از مهمترين ويژگى‌هاى كتاب همانطور كه از نام كتاب مشخص است خلاصه‌نويسى مباحث اصولى و تهذيب آن از مباحث زائد مى‌باشد. مؤلف، طرح طولانى مباحث اصولى را تضييع عمر طلاب در مقدمات اجتهاد مى‌داند و تحصيل علم اصول را در حد امكانِ رد فروع به اصول و استنباط احكام كافى مى‌داند و به عبارت ديگر كتاب در مخالفت با زياده روى در بيان تفصيلى و مباحث غيرضرورى در علم اصول نوشته شده است.

    در بعضى مباحث نيز نظير بحث استعمال لفظ در بيشتر از يك معنى، در حاشيه كتاب اينگونه مى‌نويسد:و قد كان بعض الأساتيد كثيرا يقول في الدرس هذا مبحث علمي و إن لم يكن له فائدة فقهية، و لكن نقول الغاية القصوى من أصول الفقه هي هذه و لو لم تكن لمبحث هذه الفائدة فإعراضنا عنه أولى.[۲]

    مؤلف نظر موافقى نسبت به طرح مباحث فلسفى در اصول ندارد و مكررا در كتاب به اين مسأله توجه مى‌دهد حتى در بحث «متعلّق امر» اينگونه مى‌نويسد:و لا يحتاج ذلك إلى معرفة أصالة الماهية و الوجود... و الأولى أن لا يختلط هذه المباحث بمباحث أصول الفقه.

    هچنين مى‌نويسد:إن مشرب الفلسفة المتداولة مع قطع النظر عن سقمه و فساده لا يلائم مشرب الفقاهة و بينهما بون بعيد و نحن مشغولون بفهم الأحكام الإلهية عن الآيات و الآثار المعصومية.[۳]

    وضعيت كتاب

    آنچنانكه در مقدمه مؤلف آمده است تأليف كتاب در سال 1370ق به پايان رسيده است و در سال 1372ق توسط سيد جواد علم الهدى خراسانى استنساخ شده است.

    پانویس

    1. ص 136 سطر آخر
    2. حاشيه صفحه 12
    3. صفحه 28


    منابع مقاله

    متن كتاب