حج و عمره در قرآن و حديث (فارسی - عربی)
حج و عمره در قرآن و حديث (فارسی - عربی) | |
---|---|
پدیدآوران | مسعودی، عبدالهادی (نویسنده)
محمدی ریشهری، محمد (نویسنده) محدثی، جواد (مترجم) |
عنوانهای دیگر | (فارسی - عربی) |
ناشر | مؤسسه علمی فرهنگی دار الحديث، سازمان چاپ و نشر |
مکان نشر | قم - ایران |
سال نشر | 1386 ش |
چاپ | 3 |
شابک | 978-964-493-284-7 |
موضوع | احادیث اهل سنت - قرن 14
احادیث شیعه - قرن 14 حج - احادیث حج - جنبههای قرآنی |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 141/5 /ح3 م33041 1386 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حج و عمره در قرآن و حديث، به زبان فارسى - عربى، اثر محمد محمدى رىشهرى، با همكارى عبدالهادى مسعودى و ترجمه جواد محدثى، مجموعهاى است كه در آن، آيات و روايات مرتبط با موضوع حج، گردآورى و به فارسى ترجمه شده است.
ساختار
كتاب با يك مقدمه و درآمد از نویسنده آغاز و مطالب در سه بخش و هر بخش در چندين فصل، تنظيم شده است.
نویسنده با بهرهگيرى از آيات قرآن كريم و احاديثى كه محدثان شيعه و اهل سنت نقل كردهاند، بخشى از مهمترين مسائلى را كه امت اسلامى بدان نيازمندند، با نظمى نو و شيوهاى تازه، گردآورى نموده است.[۱]
اثر حاضر، مبانى حج ابراهیمى - محمدى را بر پايه متن كتاب و سنت، بيان كرده است. در اين كتاب، تلاش شده است كه هر دو جنبه فردى و اجتماعى حج، با استفاده از متون اصلى اسلام، ارائه گردد و مهمترين نكاتى كه در سفر به حرمين شريفين بايد مورد عنايت زائران خانه خدا و روضه منور نبوى باشد، تقديم شود[۲]
گزارش محتوا
در مقدمه، نكاتى در مورد كتاب بيان شده است.[۳]
درآمد، اشارهاى است به جنبههاى مختلف حج. نویسنده، معتقد است تأمل در احاديث اهلبيت(ع) نشان مىدهد كه تهى ساختن حج از جنبههاى سياسى و اجتماعى، توطئه خطرناكى است كه سابقه ممتدى در تاريخ اسلام دارد و اهلبيت(ع) با همه توان كوشيدهاند تا مردم را از اين توطئه آگاه كنند، تا آنجا كه حج فاقد جنبه سياسى و اجتماعى را «حج جاهليت» ناميدهاند[۴]
در بخش يكم، در چهار فصل زير، آيات و رواياتى در مورد مكه مكرمه ذكر شده است:
در فصل اول، كه درباره حرم مىباشد، ابتد به نامهاى مكه اشاره شده است. اين نامها، عبارتند از: ام القرى، بكه، بساسه (يعنى نابود كننده؛ چراكه وقتى مردم در مكه ظلم میكردند، آنان را بيرون مىكرد و هلاك مىساخت)، ام رحم (زيرا هرگاه كسى معتكف مكه مىشد، مورد رحمت قرار مىگرفت)[۵]
در وجه نامگذارى مكه به «بكه»، نویسنده، معتقد است به اين علت مىباشد كه برخى احاديث به اين نكته اشاره كردهاند كه اين اسم، در واقع، نام محل كعبه است و هرگاه براى شهر مكه به كار رفته، از قرينههاى سخن مىتوان پى برد كه مقصود اصلى گوينده، گرداگرد كعبه در مسجد الحرام است و اين با ريشه لغوى آن نيز سازگار است؛ زيرا «بك» به معناى ازدحام است كه در پيرامون كعبه رخ مىدهد[۶]
در ادامه، رواياتى درباره فضيلت مكه[۷]و ويژگىهاى آن آمده است. اين ويژگىها عبارتند از: احترام داشتن (كه شامل ايمنى هر ترسانى كه وارد مكه شده و ايمنى حيوانات وحشى و پرندگان در مكه مىشود)، آنچه انجامش در مكه حرام است (از جمله: شكستن امنيت، ورود غير مسلمان، شكار و كندن درخت، ذبح شكار و تملك شيء پيداشده)، آنچه در مكه مكروه است (مانند: اقامت بيش از يك سال، افراشتن ساختمان و مطالبه از بدهكار)، آنچه در مكه شايسته است (از جمله: نمازگزاردن، روزه گرفتن و ختم قرآن)، آنچه براى اهل مكه شايسته است خالى گذاشتن مطاف براى طواف واجب و..[۸]
در پايان اين فصل، رواياتى در مورد حدود حرم، آداب دخول مكه و آداب خروج از آن ذكر شده است.[۹]
فصل دوم، پيرامون مسجد الحرام بوده و در آن رواياتى در مورد فضيلت، محدوده، آداب ورود و فضيلت نمازگزاردن در مسجد الحرام آمده است.[۱۰]
نویسنده در اين فصل، توضيحاتى را درباره حدود مسجد الحرام و تعيين آن در زمان حضرت ابراهیم(ع) و تغييراتى كه در زمان پيامبر(ص)، خليفه دوم و سوم، عبدالله بن زبير، منصور، مهدى عباسى و مقتدر عباسى و حكومت آل سعود رخ داد، عنوان نموده است.[۱۱]
در فصل سوم كه درباره بيتالله الحرام مىباشد، ابتدا رواياتى كه در مورد نامهاى خانه خدا (از جمله كعبه، بيت عتيق و بيت الحرام) مىباشد ذكر شده و در ادامه، فضيلت كعبه، آداب ورود و خروج از آن، آغاز بناى كعبه، بازسازى آن، كعبه و جاهليت، داستان اصحاب فيل، آنچه در تاريخ اسلام بر كعبه گذشت، بيان گرديده است.[۱۲]
آيات و روايات مربوط به نشانها و آيات خدا در كعبه، در فصل چهارم گرد آمده است. اين آيات و روايات، درباره مقام ابراهیم و جايگاه آن، حجر الاسود، حِجر اسماعيل و آداب آن، حطيم، ملتزم، مستجار، ركن يمانى، زمزم، بهترين مكانهاى مسجد الحرام، مدفن پيامبران در آن، آرايش و پوشش كعبه، تبرک جستن به پوشش كعبه و فضيلت نگاه به آن مىباشد[۱۳]
در بخش دوم، در شش فصل زير، مسائل مربوط به حج و عمره، بيان گرديده است:
در فصل اول، وجوب حج و شرايط آن، فلسفه حج، فضيلت آن، دشوارى حج، پاداش آن، فضيلت پيوسته به حج رفتن، پاداش نيت حج داشتن، پاداش كسى كه در مسير حج مىميرد، پاداش حجگزار و آثار حج بيان شده است.[۱۴]
در فصل دوم، به روايات مربوط به تأخير در گزاردن حج و ترك آن پرداخته شده است. روايات اين فصل، در موضوعات زير، گنجانده شدهاند: هشدار نسبت به ترك حج، ويژگى ترككننده حج و هشدار نسبت به تعطيل كردن خانه خدا[۱۵]
واجبات حج در فصل سوم آمده است. از جمله اين واجبات، دورى كردن از محرمات احرام مىباشد كه برخى از آنها عبارتند از: نگريستن در آينه، استفاده از هر نوع بوى خوش، سرمه كشيدن براى زينت، روغن ماليدن، انگشتر به دست كردن براى زينت، هرگونه لذت جنسى، عقد خواندن براى خود يا ديگران و گواه آن گشتن، زدودن مو، چيدن و كوتاه كردن ناخن، كشيدن دندان، كشتن حشرات، شكار كردن حيوانات زمينى (غير پرنده) و يا خوردن گوشت چنين شكارهايى، كندن درخت و گياه روييده در حرم و..[۱۶]
فصول بعدى اين بخش، در مورد آداب حج، حج اصغر و مطالب گوناگون پيرامون حج مىباشد[۱۷]
روايات مربوط به مدينه منوره، در پنج فصل، در بخش سوم، جاى گرفته است. در فصل يكم كه درباره فضيلت مدينه مىباشد، ابتدا نامهاى اين شهر بيان شده و در ادامه، ويژگىهاى آن، فضيلت اقامت در آن، آداب مدينه و مسجد پيامبر(ص) بيان شده است.[۱۸]
در فصل دوم، روايات مربوط به تشويق به زيارت پيامبر(ص)، سلام دادن به ايشان از نزدیک و دور، شفاعت پيامبر(ص) براى زائرانش، پاداش زيارت آن حضرت، آداب زيارت ايشان و در فصل سوم، زيارت حضرت فاطمه(س)، ثواب و آداب زيارت ايشان و مدفن آن حضرت، آمده است.[۱۹]
دو فصل پايانى نيز در مورد زيارت امامان اهلبيت(ع) و زيارت قبور شهدا در مدينه مىباشد[۲۰]
وضعيت كتاب
متن كتاب، بههمراه ترجمه جواد محدثى، به چاپ رسيده است. در اين ترجمه، علاوه بر حفظ امانت، مطالب بهصورت سليس و روان ارائه گرديده است.
فهرست اجمالى مطالب در ابتدا و فهرست «تفصيلى»، «آيات»، «اعلام»، «اديان، فرقهها و مذاهب»، «جمعيتها و قبيلهها»، «مكانها» و «منابع و مآخذ»، در انتهاى كتاب آمده است.
پاورقىها بيشتر به ذكر منابع اختصاص يافته است.
پانويس
- ↑ پيشگفتار، ص7
- ↑ درآمد، ص13
- ↑ پيشگفتار، ص7
- ↑ درآمد، ص13
- ↑ متن كتاب، ص17-21
- ↑ همان، ص23
- ↑ همان، ص25
- ↑ همان، ص31-61
- ↑ همان، ص63-73
- ↑ همان، ص75-97
- ↑ همان، ص82
- ↑ همان، ص99-147
- ↑ همان، ص148-209
- ↑ همان، ص213-288
- ↑ همان، ص291-301
- ↑ همان، ص333
- ↑ همان، ص451-553
- ↑ همان، ص575-609
- ↑ همان، ص611-655
- ↑ همان، ص687-667
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب.