حجة الاسلام (برهان الملة)
حجة الاسلام (برهان الملة) (کتابی در نقد گفتار هنری مارتین مسیحی در تعرض بر اسلام) | |
---|---|
پدیدآوران | نوری، علی بن جمشید (نويسنده) ناجی اصفهانی، حامد (محقق و مصحح) |
ناشر | مرکز پژوهشی ميراث مکتوب |
مکان نشر | ایران - تهران |
سال نشر | 1390ش |
چاپ | 1 |
شابک | 978-600-203-034-4 |
موضوع | اسلام - دفاعیهها و ردیهها - مارتین، هنری، 1781 - 1812م. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | /ن86 ح3 228/4 BP |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
حجة الإسلام (برهان الملة)، اثر ملا علی نوری (متوفی 1246ق)، کتابی است در نقد گفتار هنری مارتین مسیحی در تعرض بر اسلام که با تحقیق و تصحیح حامد ناجی اصفهانی، منتشر شده است.
نویسنده در این اثر، به رسم کتابهاى معهود در این باب، ابتدا به مقدمات عقلى گفتار خود با صبغهاى کلامى اشاره کرده و سپس بهطور مستوفا، بحث نبوت خاصه را مورد گفتگو قرار داده و از آغاز آن چنین به نظر مىرسد که نگارش وى، ناظر بر ردیههاى هنرى مارتین است[۱].
بنا به ترسیم نویسنده، رد وى مشتمل بر امور زیر است:
- درآمد عقلى بر بحث؛
- ابطال مذهب مخالفان؛
- احقاق دین مبین اسلام؛
- رد شبهات و اوهام درباره اسلام و نبوت خاتمالانبیاء(ص)[۲].
با عنایت به مقاصد فوق، مقدمات عقلى ذیل جهت بررسى مطرح شده است:
- شریعت اسلام، ناسخ همه ادیان است؛ زیرا از سویى خاتمیت نبوت در آن ظهور یافته و از سوى دیگر اکمل تمام شرایع است و سر این معنى در حوزه ثبوتى به جهت ظهور عصمت کبرى و اتم در حضرت ختمىمرتبت(ص) است.
- اسلام برگرفته از شرایع پیشین در عصر حضرت ختمىمرتبت(ص) نیست؛ زیرا پیامبر براى اصلاح آنها آمده، حال اگر خود، دین را از آنها اخذ کند موجب دور خواهد بود.
- اسلام برگرفته از دین و آداب و رسوم عصر خود نیست، والا مورد انکار اهل زمان خود قرار نمىگرفت که مآلاً موجب جنگ و ستیزه شود.
- پیامبر(ص) هیچگاه در مکتبى و به نزد کسى چیزى فرانگرفت و به اصطلاح امى بود و علوم خود را به علم لدنى از حضرت سبحان دریافت مىکرد و در اینجا واسطه علمى او به حکم جلباب ناسوتى، کسى نبود و بنا به تفصیلى که در کتاب آمده، مستکفى از غیر بوده است.
در ادامه، اشاره شده است که پس از ظهور حضرت ختمىمرتبت، کمال حاصل براى عالم امکان به ظهور حقیقت محمدیه وقوع یافته و ازاینرو، این کمال به بقاى عترت وى در مرتبه امامت باقى خواهد ماند؛ لذا وجود حضرت حجت(عج) بلاانقطاع براى عالم ضرورى است و وجود او پس از این نخواهد بود؛ زیرا این امر، مستلزم تالى فاسد است[۳].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه مصحح.