جام جهان‌نمای

    از ویکی‌نور
    جام جهان‌نمای
    جام جهان‌نمای
    پدیدآورانبهمنیار بن مرزبان (نویسنده)

    نورانی، عبدالله (مصحح)

    دانش‌پژوه، محمدتقی (مصحح)
    عنوان‌های دیگرجام جهان‌نمای: ترجمه کتاب التحصيل
    ناشرشرکت انتشارات علمي و فرهنگي مؤسسه مطالعات اسلامي دانشگاه تهران - دانشگاه مک گيل
    مکان نشرايران - تهران
    سال نشر1362ش.
    چاپچاپ يکم
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏/ع4 ب92041 / 108 BD
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    جام جهان‌نمای، ترجمه کتاب «التحصيل» بهمنیار بن مرزبان، از شاگردان ابن‌ سیناست که به اهتمام عبدالله نورانی و محمدتقی دانش‌پژوه، گردآوری شده است.

    التحصيل

    نام این کتاب به گفته بیهقی در «تتمة صوان الحكمة» که قدیمی‌ترین سند درباره شرح حال و آثار بهمنیار است، «التحصيل» می‌باشد. بهمنیار در دیباچه این کتاب، نوشته است که: «من در این رساله، برای دایی خود ابومنصور بهرام بن خورشید بن ایزدیار، مغز و گزیده حکمتی را که شیخ‌الرئیس ابوعلی حسین بن عبدالله بن سینا مهذب کرده است، به دست می‌دهم و در روش و ترتیب از حکمت علائیه پیروی می‌کنم و در فراگیر بودن معنی از همگی نگارش‌های او و از آنچه میان من و او گذشته و با هم گفتگو داشته‌ایم کمک می‌گیرم و از آنچه از فروع و شاخه‌ها که به‌جای اصول و پایه‌ها بشمار می‌آید و خود آنها را دریافته‌ام و به نظرم رسیده است، بر آن افزوده‌ام و تو اگر به کتاب‌ها و نوشته‌های او بنگری، تو را به این مسائل فرعی رهنمون خواهد شد»[۱].

    التحصيل، دفتری است گسترده که در آن یک دوره فلسفه مشایی، مشتمل بر منطق و الهیات و طبیعیات، به‌جز بخش ریاضی آمده است. بهمنیار در «التحصيل» همان روشی را به‌کار برده است که استادش ابن سینا در «دانشنامه علائی» به‌کار بسته است؛ چه، «التحصيل» سه کتاب است: نخستین منطق است و دومین الهی و سومین طبیعی؛ درست مانند «دانشنامه علائی»، نه مانند «الشفاء»، «الهداية» و «عيون الحكمة» او که در آنها منطق، بخش نخستین است و طبیعی دومین و الهی سومین[۲].

    ترجمه (جام جهان‌نمای)

    ملا عبدالله افندی شاگرد علامه محمدباقر مجلسی در «رياض العلماء و حياض الفضلاء» می‌نویسد که نسخه‌ای فارسی از «التحصيل» بهمنیار دیده‌ام که خود بهمنیار یا دیگری آن را ترجمه کرده است. این نسخه که افندی دیده است، شاید همین ترجمه‌ای است که در کتاب حاضر عرضه شده است[۳].

    از مترجم کتاب، آگاهی موثقی در دست نیست و از بوشجاع محمد بن میکائیل خوارزمی که از او به‌عنوان «صدر بخارا» یاد شده و کتاب برای او ترجمه گردیده است نیز شناختی موجود نیست. چون نویسنده کتاب از خود به‌عنوان مترجم یاد کرده، فرض اینکه خود بهمنیار مترجم باشد، باطل می‌شود؛ خاصه آنکه این مترجم خود را صاحب رساله‌ای می‌داند به نام دانش‌فزای کمالی که هیچ‌یک از کسانی که شرح حال بهمنیار را آورده‌اند، از این کتاب یادی نکرده‌اند[۴].

    کتاب «التحصيل» در سه بخش است: بخش یا کتاب اول در علم منطق است در سه مقاله و در آن از مبادی علم منطق و ایساغوجی، مقولات، عبارت، قیاس، برهان و حدود (تعاریف) سخن رفته است. کتاب دوم در علم مابعدالطبیعه است در شش مقاله، درباره موجودات (جواهر)، اعراض، قوه و فعل، کلی و جزیی، علت و معلول، وحدت و کثرت و سرانجام واجب الوجوب و صفات وی. این قسمت اخیر در متن عربی در بخش علم طبیعی آمده است که آشکارا نادرست است؛ ولی در ترجمه فارسی، یعنی «جام جهان‌نمای»، در آخر مابعدالطبیعه ذکر شده است. کتاب سوم در علم طبیعی در چهار مقاله: سماع طبیعی، اجسام و اجرام نقوس و عقول فلکی، عناصر و مرکبات و سرانجام علم ‌النفس و معاد است[۵].

    بهمنیار بر کتاب‌های استادش بوعلی احاطه کامل داشته است و در انتخاب و اقتباس و نقل آنها نیابت زبردستی را از خود نشان داده است. کتاب او هرچند زبده‌ای از آثار استادش است، ولی از ابداع و نوآوری هم خالی نیست. گاه نیز با استاد خود اختلاف نظر دارد، ولی در مقدمه کتاب و نه در لابه‌لای مطالب، در هیچ‌ جا عنوان مخالف به خود نمی‌گیرد و نمی‌گوید در مسئله با استادم مخالفم، حداکثر این است که نظر خود را می‌گوید و رد می‌شود... او هرچند تحت‌الشعاع استادش بوعلی قرار گرفته است و جلوه زیادی ندارد، اما محققان اعتراف دارند که وی در حکمت راسخ بوده است[۶].

    نمونه‌ای از ترجمه

    سبک ترجمه، تقریبا بین ترجمه تحت‌اللفظی و آزاد است. به‌منظور آشنایی بهتر با نوع ترجمه، به بخش‌هایی از آن اشاره می‌شود: متن: «كل علم فإما تصور و إما تصديق و التصور هو العلم الأول و يكتسب بالحد و ما يجري مجراه، كالرسم؛ مثل تصورنا ماهية الإنسان و التصديق إنما يكتسب بالقياس و ما يجري مجراه، كالمثال و الاستقراء؛ مثل تصديقنا بأن للكل مبدأ. فالحد و القياس هما آلتان يكتسب بهما المطلوبات التي تكون مجهولة فتصير معلومة بالروية»[۷].

    ترجمه: «بدان که علم تصور است و تصدیق و تصور علم اول است و آن را اکتساب به حد توان کرد و یا به چیزی که بدو ماند، چنان‌که رسم و تصدیق را اکتساب به قیاس توان کرد و یا به چیزی که بدو ماند، چنان‌که مثال و استقرا و غیرهما و حد و قیاس دو آلتند که بدان هر دو آلت مطلوب مجهول را اکتساب کنند تا معلوم شود»[۸].

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب در ابتدای کتاب آمده و در پاورقی‌ها، علاوه بر اشاره به اختلاف نسخ[۹]، به توضیح برخی مطالب متن، پرداخته شده است[۱۰].

    پانویس

    1. ر.ک: پیشگفتار، صفحه بیست‌وهشت
    2. ر.ک: همان، صفحه بیست‌ونه
    3. ر.ک: همان، صفحه سی
    4. ر.ک: همان، صفحه سی‌ویک - ‌سی‌ودو
    5. ر.ک: فانی، کامران، ص45-‌46
    6. ر.ک: همان، ص46
    7. ر.ک: مرزبان، بهمنیار، ص4
    8. ر.ک: متن کتاب، ص4
    9. ر.ک: پاورقی، ص58
    10. ر.ک: همان، ص94

    منابع مقاله

    1. مقدمه و متن کتاب.
    2. فانی، کامران، «نگاهی به جام جهان‌نمای»، پایگاه مجلات تخصصی نور، نشر دانش، مرداد و شهریور 1362، ‌شماره 17.


    وابسته‌ها