جاده ابریشم

    از ویکی‌نور
    جاده ابریشم
    جاده ابریشم
    پدیدآورانفرانک، آبرین (نویسنده)

    براونستون، دیوید (نویسنده)

    ثلاثی، محسن (مترجم)
    ناشرعلمی
    مکان نشرتهران
    سال نشر1400
    چاپاول
    شابک5ـ503ـ404ـ964ـ978
    زبانفارسی
    کد کنگره
    DS ۷۸۶/ف۴،ج۲ ۱۳۷۶‏

    جادۀ ابریشم تألیف آیرین فرانک، دیوید براونستون، ترجمه محسن ثلاثی؛ تاریخ جادۀ ابریشم خود نوعی تاریخ تمدن است و در واقع بیشتر تمدن بشری در مسیرهای همین جاده ساخته و پرداخته شده است. خواننده با خواندن این کتاب شیرین و دلنشین به بیشتر رازورمز شکل‌گیری تمدن بشری پی می‌برد.

    ساختار

    کتاب در یازده فصل به نگارش درآمده است.

    گزارش کتاب

    این کتاب از تاریخ و جغرافیای «جادۀ ابریشم» سخن می‌گوید؛ جاده‌ای که به درازای هشت هزار کیلومتر، هزاران سال بود که تقریباً سراسر جهان و مردمانش را به هم پیوند می‌داد. تاریخ جادۀ ابریشم است، از آن‌روی که سرگذشت این جاده را در دوره‌های پی‌درپی تاریخی پیگیری می‌کند و حوادثی را که در سراسر این تاریخ چندهزارسله بر این جاده گذشته، مرحله‌ به مرحله بازگو می‌کند و خواننده را در مسیرهای گوناگون جادۀ ابریشم به گشت‌وگذار در مهم‌ترین دوره‌های تاریخی بشر فرامی‌خواند. جغرافیا است؛ از آن‌روی که راه‌ها، رودخانه‌ها، کوهستان‌ها، صحراها، مسیرهای دریایی و کشورهایی را که در مسیر جادۀ ابریشم جای داشتند، جزءبه‌جزء ترسیم می‌کند و نقش ارتباطی و فرهنگی و اقتصادی هر یک از این مناطق جغرافیایی را در جادۀ ابریشم روشن می‌سازد.

    تاریخ جادۀ ابریشم خود نوعی تاریخ تمدن است و در واقع بیشتر تمدن بشری در مسیرهای همین جاده ساخته و پرداخته شده است. خواننده با خواندن این کتاب شیرین و دلنشین به بیشتر رازورمز شکل‌گیری تمدن بشری پی می‌برد.

    داستان جادۀ ابریشم ماجرای هماهنگی و همسازی اقوام بشری برای پیشبرد قافلۀ تمدن بشری است، قافله‌ای که هیچ قوم و ملتی نمی‌تواند داعیۀ قافله‌سالاری آن را در سر بپروراند. اقوامی که در فراگرد ارتباطات جهانی یا سر راه‌های جادۀ ابریشم جای داشتند، بسیاری از عناصر فرهنگی را که امروزه عناصر بومی این اقوام می‌نمایند، در واقع از اقوام دیگری گرفتند که با آنها ارتباط تجاری و فرهنگی داشتند. در سراسر تاریخ، ملت‌ها و اقوام گوناگون کالاهای مادی و برساخته‌های فرهنگی‌شان را در این طولانی‌ترین راه ارتباطی با یکدیگر مبادله می‌کردند و در نتیجه بزرگ‌ترین و گسترده‌ترین فراگردهای اشاعۀ فرهنگی را پدید آورده بودند.

    با همۀ اهمیتی که جادۀ ابریشم داشت، یک راه طبیعی نبود. از دید یک جغرافیانگار، راه جادۀ ابریشم در جایی کشیده شده که به نظر، ادامۀ صحرای بزرگ تا قلب آسیا می‌نماید. در سراسر تاریخ حیات جادۀ ابریشم، فقط معدود کسانی توانستند سفری کامل در سراسر این جاده داشته باشند. این شاهراه که طولش هشت هزار کیلومتر بود، از میان ملت‌های زیادی می‌گذشت که هر یک از قلمرو خود سخت پاسداری می‌کردند و خواستار سهمی از منافع بازرگانی این راه بودند. هیچ‌یک از این ملت‌ها به اندازۀ ایرانیان در این زمینه حساس و غیرتمند نبودند. از آنجا که جادۀ ابریشم در فلات ایران از باریکه‌ای می‌گذشت که به‌آسانی قابل بستن بود، فرمانروایان محلی ایران سد‌ه‌ها بود که هرگاه می‌خواستند، می‌توانستند از تماس شرقیان با غربیان جلوگیری کنند. حتی در شکوفاترین روزهای جادۀ ابریشم ـ در دوران فرمانروایی دودمان هان در چین و زمانۀ چیرگی رومیان که چینیان از به‌دست‌آوردن ظروف شیشه‌ای رنگین و زیبای غرب شادمان و رومیان سراپا ملبس به جامه‌های ابریشمین بودند ـ کمتر کسی شناخته شده که سراسر این جاده را پیموده و سپس از آن بازگشته باشد.

    با ازبین‌رفتن امپراتوری مغول، آخرین روزهای شکوفایی جادۀ ابریشم نیز سپری شد. ملت‌های آسیا یک بار دیگر از هم گسیختند و شرق و غرب از یکدیگر برداشت‌هایی باز هم تخیلی، افسانه‌پردازانه و گاه بیگانه‌وار پیدا کردند. با سقوط قسطنطنیه در میانۀ سدۀ پانزدهم، جادۀ ابریشم برای مدتی به طور کامل قطع شد. گرچه بازرگانان و مسافرت سراسری آسیا می‌توانست ادامه پیدا کند، اما جادۀ ابریشم هرگز رونق گذشته را بازنمی‌یافت؛ زیرا در آن عصر اکتشافات بزرگ، اروپاییان غربی نه‌تنها درصدد گشودن راه‌های دریایی جدیدی به سرزمین نو بودند، بلکه همچنین عزم آن داشتند تا با دورزدن آفریقا و آسیا، از راه دریا به چین دسترسی یابند.

    این کتاب گرچه یک تاریخ و جغرافیای موثق دربارۀ جادۀ ابریشم است؛ اما به گونه‌ای نگارش یافته که تنها تاریخ‌دانان و محققان تاریخی را خرسند نکرده، بلکه برای خوانندگان عام و غیرمتخصص نیز جذاب و دلپسند است. فصل‌بندی کتاب از ظرافت و ذوق و سلیقه‌ای برخوردار است که این اثر تحقیقی را بسان یک داستان دلکش تاریخی درآورده است. خواننده با خواندن این کتاب درمی‌یابد که تمدن بشری، بُعدی جهانی دارد که اقوام گوناگون هر یک در آن سهم داشته و در این ارکستر سمفونی هماهنگ نواختن یکی از سازهای تمدن بشری را بر عهده داشته است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها