ثلاث رسائل في القضاء الإسلامي

ثلاث رسائل في القضاء الإسلامي، مجموعه سه رساله مستقلّ در زمینه قضاوت اسلامی از آثار سه اندیشور مربوط به قرن‌های سوم، چهارم و دهم هجری قمری است که هر رساله، جنبه‌ای جداگانه از این موضوع را بررسی می‌کند. پژوهشگر معاصر، بدری محمد فهد این کتاب را تصحیح و تحقیق کرده و مقدمه‌ای کلی و تعلیقاتی ارزنده بر آن افزوده و همچنین شخصیت و آثار نویسندگان و روش هر یک از رساله‌ها را در سه مقدمه اختصاصی معرفی کرده است.

  • این رسائل به ترتیب عبارتند از:
ثلاث رسائل في القضاء الإسلامي
ثلاث رسائل في القضاء الإسلامي
پدیدآورانمروزی، سریج‌ بن‌ یونس‌ (نويسنده)

عسکری، حسن بن عبدالله (نویسنده) سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌‌بکر (نویسنده)

فهد، بدری محمد (گردآورنده و محقق)
عنوان‌های دیگرذم‌ القضا‌ء للسیوطي ** ما‌ احتکم‌ به‌ الخلفا‌ء إلی‌ القضا‌ة ** کتاب القضاء
سال نشر1387ش - 1429ق - 2008م
چاپ1
شابک978-9957-38-102-8
موضوعقضاوت (فقه) - قضاوت - اسلام و حقوق
زبانعربی
تعداد جلد1
کد کنگره
8ث4م 195 BP
نورلایبمطالعه و دانلود pdf

کتاب القضاء

  • این رساله از آثار محدث، قاری و زاهد قرن سوم هجری قمری، ابوحارث سُریج بن یونس مروزی بغدادی (متوفای ۲۳۵ق)، است و از این نظر اهمیت دارد که چگونگی قضاوت را در سه قرن نخستین و فتاوای صحابه و تابعین را گزارش می‌کند و روشن است که قضاوت‌های قاضیان در این دوره آغازین از تاریخ اسلام، جنبه کاربردی فقه اسلامی را نشان می‌دهد. [۱]
  • سریج بن یونس بغدادی با سند نقل کرده است که پیامبر(ص) به سمرة بن جندب که همسایه‌آزاری می‌کرد و لجاجت می‌ورزید، گفت: «أنتَ مُضارٌّ» (تو زیان‌سازی.) و به صاحب خانه فرمود: برو نخل سمره را از ریشه قطع کن. [۲]

کتاب ما احتکم به الخلفاء إلی القضاة

  • این رساله از آثار اديب، شاعر و واژه‌شناس قرن چهارم هجری قمری، حسن بن عبدالله بن سهل (متوفای 395ق)، معروف به ابوهلال عسكرى، است و مواضع خلفای راشدین و اموی و عباسی در باب قضاوت و حضور آنان در مجالس قاضیان را بیان می‌کند و نویسنده، مورخ نیست و شاعرانه و ادیبانه به قضایا می‌نگرد و این اشکال بر او وارد است که ترتیب تاریخی حوادث را مراعات نکرده است. [۳]

ذمّ القضاء

  • این رساله از آثار ادیب، مورّخ، مفسّر، فقیه و نویسنده فعال شافعی قرن نهم و دهم قمری، جلال‌الدین عبدالرحمن سیوطی (849-911ق)، است و نویسنده بدون مقدمه وارد بحث اصلی خودش یعنی مذمت قضاوت می‌شود و روایاتی گزینشی در این موضوع می‌آورد و به روایات مخالف آن اعتنایی نمی‌کند و این آسیب روش‌شناختی پذیرفتنی نیست و باید سبب آن را توضیح می‌داد و تصریح می‌کرد که درصدد دورساختن نااهلان از ورود به میدان قضاوت است. [۴]

پانویس

  1. مقدمه محقق، ص21.
  2. ر.ک:متن کتاب، ص 44.
  3. مقدمه محقق، ص123-124.
  4. همان، ص199.

منابع مقاله

  • مقدمه و متن کتاب.


وابسته‌ها