تیاذوق
تَیاذوق(د ح 90ق/709م)، پزشک مخصوس حجاج بن یوسف و از نخستین نویسندگان آثار پزشکی در دورۀ اسلامی.
زندگینامه
از زندگانی او آگاهی چندانی در دست نیست و منابع کهن تنها به گزارش پزشکی او برای حجاج بن یوسف و یادکرد برخی سخنان پندآموز یا اندرزهای پزشکی او بسنده کردهاند؛ ولی سخنانی از این دست را به دیگر نامداران نیز نسبت دادهاند. شاید همین امر و نیز ضبط نام او به اشکال گوناگون، موجب شده است تا قفطی و به پیروی از او ابن عبری افزون بر تیاذوق، به حضور پزشکی دیگر به نام ثاذون یا ثاودون، نزد حجاج اشاره کند، در حالی که ابن ابیاصیبعه به رغم آگاهی از نظر قفطی، روایات مربوط به این دو نام را تنها به تیاذوق نسبت داده است.
پژوهشگران تنها با تکیه بر این فرض که تیاذوق، باید معرب تئودوکوس باشد، او را یونانی تبار و احیاناً مسیحی برشمردهاند. اما سخن ابن ندیم که تیاذوق را هم در شمار پزشکان پادشاه ایران و هم پزشک حجاج یاد کرده است، و استنباط ابن جوزی که این پادشاه را خسرو پرویز دانسته، و در نتیجه سن تیاذوق را هنگام پیوستن به حجاج 130 سال تخمین زده است، درست نمینماید.
شاگردان
او شاگردانی برجسته تربیت کرد که از آن میان فرات بن شحناثا، پزشک یهودی تا زمان منصور عباسی زنده بود.
مهارت
تیاذوق در تشخیص بیماری از روی نبض، خویشتن را پیرو آموزههای ارخیجانس(نیمۀ نخست سدۀ 1م) میدانست. توجه پزشکان و داروشناسان معتبر به اقوال او نشان از زبردستی وی دارد.
وفات
تیاذوق پس از 90 سال زندگی در واسط درگذشت.
آثار
آثار: آثاری چند به تیاذوق منسوب است که اغلب برجای نمانده است و معلوم نیست که در اصل به چه زبانی نوشته شدهاند؛ ولی باید آنها را در زمرۀ نخستین آثار پزشکی دورۀ اسلامی برشمرد:
1. ابدال الادویه و کیفیه دقها و ایقاعها و اذابتها و شیء من تفسیر اسماء الادویه، که شاید ابن جزار و ابن سمجون در نقل آراء تیاذوق دربارۀ بدل داروها، از آن بهره برده باشند.
2. فصول فی الطب، که ظاهراً خلاصۀ کناش اوست.
3. کناش یا کناش کبیر، که برای پسرش نوشته است. احتمالاً ارجاعات رازی به تیاذوق به نقل از این کتاب است.
4. مثنوی یا قصیده یا قواعد فی حفظ الصحه[۱]
پانویس
- ↑ محمدحسین احمدی، ج 16، ص613-614