توضیح المسائل (وحید خراسانی)

    از ویکی‌نور
    ‏ توضیح المسائل
    توضیح المسائل (وحید خراسانی)
    پدیدآورانوحید خراسانی، حسین (نويسنده)
    ناشرمدرسة الامام باقر العلوم (عليه‌السلام)
    مکان نشرايران - قم
    سال نشر1386ش/1428ق
    چاپنهم
    شابک964-96596-2-5
    موضوعفقه جعفری - رساله عملیه
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ ‏BP‎‏ ‎‏183‎‏/‎‏9‎‏ ‎‏/‎‏و‎‏3‎‏ت‎‏9
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    توضیح المسائل، اثر آیت‌الله وحید خراسانی، مجموعه‌ای است پیرامون اصول و فروع دین، به‌همراه فتاوای ایشان در فروعات دینی و مسائل فقهی که به زبان فارسی نوشته شده است.

    ساختار

    کتاب با مقدمه‌ای مفصل از نویسنده آغاز و مطالب در دو بخش اعتقادات و توضیح المسائل، در دو جلد، تنظیم شده است.

    در ترجمه روایات کتاب، خلاصه و مضمون قریب به مدلول حدیث آورده شده است و به جهت مراعات جنبه عمومی، از بیان بعضی نکات فنی صرف ‌نظر شده و به‌ملاحظه اختصار، تمام جهات مربوط به مطالب، طرح نشده است[۱].

    گزارش محتوا

    بااینکه موضوع اصلی کتاب، فروعات دین می‌باشد، اما به‌عنوان مقدمه، مطالبی پیرامون اصول دین، مطرح گردیده است. در این مقدمه، از نظر عقلی، به وجوهی استدلال شده است که مبتنی بر مقدمات سهل‌تر باشد و از نظر نقلی، به منقولاتی استناد شده که در کتب حدیث عامه و خاصه و تواریخ معروف آمده است و اخبار به آنها - ‌هرچند ناقل ثقه یا آنچه که نقل شده، مورد وثوق بوده - ‌مستند به مأخذ نقل است[۲].

    نویسنده در بخش اعتقادات، قبل از شروع بیان اصول دین، به چند نکته شامل: لزوم تحصیل معرفت، نیاز انسان به دین حق، اثر دین در زندگی شخصی و اجتماعی، شرف علم به اصول دین و شرط رسیدن به معرفت و ایمان به خداوند اشاره نموده[۳] و سپس از اصول دین، به‌عنوان راه‌های رسیدن به خدا یاد کرده و توضیحاتی پیرامون هریک، ارائه کرده است که می‌توان آن‌ها را در امور زیر، پیگیری نمود:

    1. توحید: در این بخش، ابتدا به تعریف توحید پرداخته شده[۴] و سپس به بعضی از ادله آن، اشاره شده است، از جمله آنکه:
      1. تعدد اله، اشتراک در خداوندى را مى‌طلبد؛ چون هر دو اله هستند و همچنین تعدد، امتیاز را مى‌طلبد تا دوگانگى محقّق شود و وجود مرکب، از آنچه به او اشتراک و از آنچه به او امتیاز است، ممکن و محتاج است.
      2. تعدد اله، بدون امتیاز محال است و امتیاز، موجب فقدان کمال و فاقد کمال، محتاج است و باید سلسله احتیاج، به غنى بالذات از جمیع جهات ختم شود، وگرنه محال است نیازمند به وجود، بخشنده وجود باشد[۵].
    2. عدل: براى اثبات عدل خداوند، ادله متعددى ذکر شده است، از جمله آنکه:
      1. هر انسانى هرچند که به دین و آیینى هم مقید نباشد، به‌حسب فطرت خود، حسن و خوبى عدل و زشتى و بدى ظلم را درک مى‌کند؛ حتى اگر به ظالم نسبت ظلم بدهند، از این نسبت متنفر و اگر او را عادل بخوانند شاد و مسرور مى‌شود، پس چگونه ممکن است خداوندی که بدی ظلم و خوبی عدل را در فطرت انسان نهاده است، به عدل فرمان بدهد، ولی خود ظالم در ملک و حکمش باشد.
      2. منشأ ظلم، یا جهل به قبح ظلم، یا عجز از رسیدن به هدف و یا لغو و عبث در کار است و خداوند متعال از جهل و عجز و سفاهت منزه است. بنابراین علم و قدرت و حکمت لا یتناهى ایجاب مى‌کند، که خداوند متعال عادل و از هر ظلم و قبحى منزه باشد[۶].
    3. نبوت: مطالب این بخش، در دو بخش زیر، ارائه گردیده است:
      1. نبوت عامه: در این قسمت، ابتدا ضرورت وجود تعلیم و تربیت الهی بیان گردیده[۷] و سپس به توضیح خصایص و ویژگی‌های پیامبران(ع)، پرداخته شده است[۸].
      2. نبوت خاصه: در این قسمت، ابتدا به وجوه اعجاز قرآن کریم اشاره شده[۹] و سپس به ذکر فرازهایی از زندگانی پیامبر اسلام(ص)، پرداخته شده است[۱۰].
    4. معاد: نویسنده برای اثبات معاد، به دو دلیل تمسک جسته است:
      1. عقلی: عقل هر عاقلى درک مى‌کند که عالم و جاهل و متخلق به اخلاق فاضله، مانند جود و کرم و اخلاق رذیله، مانند بخل و حسد و نیکوکار و بدکردار با هم برابر نیستند و پاداش ندادن هریک به‌تناسب عمل، ظلم است. از طرفى - ‌آن‌چنان‌که باید - ‌خوبان سزاى خوبى و بدان سزاى بدى خود را در این زندگى نمى‌بینند و اگر زندگانى دیگرى توأم با حساب و ثواب و عقاب، به‌تناسب عقاید و اخلاق و اعمال نباشد، ظلم است و عدل خداوندى ایجاب مى‌کند که حشر و نشر و حساب و ثواب و عقابى باشد[۱۱].
      2. نقلی: تمام ادیان آسمانى به معاد معتقد هستند و منشأ این اعتقاد، اخبار پیغمبران است و اخبار آنان مستند به وحى است و عصمت انبیا و مصونیت وحى از خطا، ایمان و اعتقاد به معاد را ایجاب مى‌کند[۱۲].
    5. امامت: بین عامه و خاصه در لزوم وجود خلیفه براى پیغمبر(ص) اختلافى نیست؛ اختلاف در این است که آیا خلافت خلیفه پیامبر(ص)، به انتصاب است یا به انتخاب. عامه مى‌گویند: احتیاج به تعیین از جانب خدا و پیغمبر نیست و خلیفه به انتخاب امت معین مى‌شود، اما خاصه مى‌گویند: جز به نصب و تعیین پیامبر(ص) که نصب و تعیین خداست، معین نمى‌شود. حکم در این اختلاف، عقل و کتاب و سنت است، ولذا نویسنده در این بخش، به بررسی این موضوع پرداخته است[۱۳].

    پس از اصول دین، به فروع دین پرداخته شده و در آن، به مختصری از حکمت نماز و زکات، اشاره شده است[۱۴].

    در قسمت «توضیح المسائل»، ابتدا به بیان احکام تقلید پرداخته شده[۱۵] و سپس احکام ابواب زیر، به‌صورت مسئله، مطرح گردیده است: طهارت، نماز، روزه، اعتکاف، خمس، زکات، حج، امر به معروف و نهی از منکر، خرید و فروش، شرکت، صلح، اجاره، جعاله، مضاربه، مساقات و مغارسه، حجر، وکالت، قرض، حواله، رهن، ضمان، کفالت، ودیعه، عاریه، هبه، نکاح، طلاق، غصب، لقطه، صید و ذباحه، خوردنی‌ها و نوشیدنی‌ها، نذر و عهد، قسم، وصیت، ارث و مسائل متفرقه‌ای همچون اعتبارهای بانکی، فروش سهام، احکام بیمه، سرقفلی و...

    وضعیت کتاب

    فهرست مطالب بخش اول، در ابتدای کتاب و بخش دوم، در انتهای کتاب آمده است.

    ترجمه آیات و روایات ذکرشده در پاورقی و همچنین مشخصات کتب، توسط ناشر انجام گرفته است. در مواردی که بخشی از آیه و یا روایت در متن وجود دارد، شماره آیه و نشانی روایت و ترجمه همان بخش، در پاورقی آورده شده است. سعی شده است مأخذ اول مطابق با متن بوده و دیگر مآخذ، قریب به مضمون و مشتمل بر بعضی از فقرات باشد[۱۶].

    پانویس

    1. ر.ک: مقدمه، ص9
    2. ر.ک: همان
    3. ر.ک: همان، ص11-‌16
    4. ر.ک: همان، ص33
    5. ر.ک: همان
    6. ر.ک: همان، ص41-‌42
    7. ر.ک: همان، ص45
    8. ر.ک: همان، ص51
    9. ر.ک: همان، ص56
    10. ر.ک: همان، ص84
    11. ر.ک: همان، ص97
    12. ر.ک: همان، ص99
    13. ر.ک: همان، ص101
    14. ر.ک: همان، ص185
    15. ر.ک: بخش دوم کتاب، ص5
    16. تذکر ناشر، ج1، ص4

    منابع مقاله

    مقدمه و متن کتاب.


    وابسته‌ها