تهانیسری، محمد
جلالالدین محمد بن محمود تَهانیسَری(894-989ق/ 1489-1581م) از صوفیان و مروجان طریقۀ چشتیۀ صابریه در هند، و مهمترین مرید و خلیفۀ شیخ عبدالقدوس گنگوهی(د 944ق/1537م).
زندگینامه
تهانیسری در بلخ زاده شد و از اینرو، به تهانیسری کابلی نیز شهرت یافته است. نسب او از جانب پدر ـ قاضی محمود ـ و مادر به خلیفۀ دوم میرسید. جلالالدین در 7 سالگی به هندوستان آمد و در تهانیسر ساکن شد، در حالیکه حافظ قرآن بود.
تحصیلات
او در هند به تحصیل علوم دینی پرداخت، تا آنجا که گفتهاند: در 17 سالگی جامع علوم ظاهری زمان خویش گشت و مفتی شد و از آن پس به تعلیم علوم دینی پرداخت.
تصوف
تا آنکه به طریقۀ چشتیه پیوست و از تدریس علوم رسمی اعراض نمود.
دربارۀ چگونگی ورود تهانیسری به طریقۀ چشتیه روایتهای گوناگونی وجود دارد که مهمترین آنها مربوط به مواجهۀ او با شیخ عبدالقدوس در تهانیسر، دگرگونی روحی او، و سرانجام، بیعت او با شیخ و سالها شاگردی نزد وی است. جلالالدین نزد شیخ عبدالقدوس بسیار گرامی بود، چندانکه شیخ از میان مریدان پرشمارش خرقۀ خلافت خود را به او بخشید.
تهانیسری در میان متأخران سلسلۀ چشتیۀ صابریه از جملۀ بزرگترین مشایخ به شمار میآید و کراماتی از او نقل شده است. به علاوه، وی را در زهد و تقوى، عبادت و ریاضت، به جای آوردن فرایض و نوافل، اهتمام در گزاردن نماز و استغراق در آن، حتى در نهایت ضعف و ناتوانی نیز، بیمانند خواندهاند و او را جامع شریعت و طریقت دانستهاند. تهانیسری اهل وجد و سماع بود و عبادت، ریاضت و تهذیب نفس را مقدمۀ ضروری کشف و شهود و کرامات میدانست و بر این باور بود که کرامات نباید توجه سالک را به خود جلب کند و او را از طی طریق باز دارد. از سوی دیگر، بر آن بود که سالک باید پس از پرداختن به فرایض و نوافل متوجه باطن شود، نه آنکه به کثرت نوافل و اعمال ظاهری مشغول گردد.
ارتباط با حکومت
به نظر میرسد که تهانیسری مخالف ارتباط با پادشاهان و دولتمردان نبود و بنابر منابع، وی دستکم دوبار به دربار اکبرشاه در آگره رفت. اکبرشاه نیز او را بسیار دوست میداشت و به وی احترام میگذاشت. هنگامی که اکبرشاه برای فرو نشاندن شورش برادرش راهی کابل بود، بر سر راه برای دیدار تهانیسری به خانقاه او رفت. دربارۀ این دیدار اکبرشاه با شیخ، و گفتوگوهای آن دو دربارۀ معارف الٰهی حکایتهایی در منابع نقل شده است.
جانشینان طریقتی
وی خلفای متعددی داشت که مهمترین آنان خواجه نظامالدین تهانیسری است.
وفاتّ
تهانیسری در 95 سالگی درگذشت و در تهانیسر به خاک سپرده شد.
آثار
از تهانیسری آثاری نیز در منابع آمده است. یکی از آنها «مجموعۀ مکتوبات» اوست که به سیاقِ مکتوباتی از پیر او، شیخ عبدالقدوس گنگوهی نوشته شده است و بخشی از آن در پاسخ به مکتوبات شیخ اوست. ظاهراً نسخهای از این کتاب در دست نیست. دیگری رسالۀ تحقیق اراضی الهند به عربی است که در رفع نزاع بین اکبرشاه و مردم در باب نحوۀ تصرف و مالکیت مردم و حاکم در اراضی هند و بخشش آنها تألیف شده است.
از رسالههای فارسی تهانیسری نیز یکی گلزار جلالی در موضوع عرفان و تصوف است که نسخۀ خطی آن در دانشگاه شیرانی لاهور موجود است و دیگری رسالۀ تفسیر سورۀ والتین نام دارد که نسخهای از آن در کتابخانۀ دیوان هند نگهداری میشود. اما مهمترین اثر تهانیسری به فارسی، رسالۀ ارشاد الطالبین اوست که مشتمل بر 35 یا 37 فصل، و مبتنی بر اقوال، احوال و تعالیم شیخ عبدالقدوس در موضوعات گوناگون تصوف، مانند اهمیت و شیوههای ذکر و مراقبه، نوع عبادات و ریاضتهای الزامی، معرفت حق و ضرورت پیروی از مرشد است. لزوم پایبندی به شریعت و حفظ تقوا در کنار عمل به تعالیم قرآنی، برای ورود به طریقت و رسیدن به حقیقت از دیگر مباحث این رساله است. از این اثر تهانیسری نسخههای متعددی در کتابخانهها و موزههای پاریس، تهران و شهرهای مختلف پاکستان یافت میشود[۱]
پانویس
- ↑ طاهره توکلی، ج 16، ص447-448
منابع مقاله
توکلی، طاهره، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378