تهافت التهافت (فارسی)
تهافت التهافت (فارسی) | |
---|---|
پدیدآوران | ابن رشد، محمد بن احمد (نويسنده) فتحي، حسن (مترجم) |
عنوانهای دیگر | تهافت التهافت. فارسی |
ناشر | حکمت |
مکان نشر | ايران - تهران |
سال نشر | مجلد1: 1387ش, |
شابک | 978-964-8713-66-4 |
موضوع | غزالي، محمد بن محمد، 450 - 505ق. تهافت الفلاسفه - نقد و تفسير
فلسفه - دفاعيهها و رديهها فلسفه اسلامى - متون قدیمی تا قرن 14 ما بعد الطبيعه - متون قدیمی تا قرن 14 |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 655 /آ3ف2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تهافت التهافت، پاسخهای محمد بن احمد بن محمد بن رشد (متوفی 595ق) معروف به ابن رشد به کتاب «تهافت الفلاسفة» ابوحامد محمد غزالی (متوفی 505ق) است تا نشان دهد که اکثر آنچه غزالی در کتابش آورده است از ارزش تصدیقی و اقناعی برخوردارند و به مرتبه یقین و برهان نمیرسند. این اثر به قلم حسن فتحی به فارسی ترجمه و با یک مقدمه منتشر شده است. هدف از انتشار ترجمه، آشنایی هرچه بیشتر دانشجویان و علاقهمندان فلسفه اسلامی با مسائل و منازعات فقیهان و عارفان با فلاسفه بوده که در شکلگیری هویت خاص فلسفه اسلامی و تحولات بعدی آن نقش مهمی داشته است.
مترجم در مقدمه کتاب با عنوان نظری بر زندگانی ابن رشد به بررسی زندگی، افکار و آثار ابن رشد پرداخته است. او ابن رشد را یگانه فیلسوفی دانسته که در فقه نیز چیرهدست بوده و کتاب المقدمات را در فقه مالکی و یا بدایة المجتهد را به رشته تحریر درآورده است[۱]. سپس نوشتههای فلسفی ابن رشد را به دو دسته تقسیم کرده است:
- آثار مربوط به شرح و معرفی دقیق آثار ارسطو که عنوان «شارح» را به ارمغان آوردهاند؛
- نوشتههایی که در آنها به بررسی رابطه میان دین و فلسفه میپردازد و درصدد تلفیق میان این دو برمیآید[۲]؛ البته تهافت التهافت را متعلق به هر دو قسم میداند؛ چراکه ابن رشد در این اثر ازیکطرف به مخالفت با غزالی میپردازد و از اتصال دین و حکمت دفاع میکند و از طرف دیگر برداشت فارابی (متوفی 339ق) و ابن سینا (متوفی 428ق) را از فلسفه ارسطو به باد انتقاد میگیرد و خودش به معرفی منظور واقعی ارسطو میپردازد[۳].
از جمله نکات شایان توجه در کتاب تهافت التهافت این است که ابن رشد میگوید مسائلی را که به اصول ادیان مربوط میشود اساساً نباید مورد بحث و بررسی قرار داد. وقتی هر علمی یک عده اصول موضوعه را بیچونوچرا بپذیرد، صناعت عملی شریعت نیز حتماً باید چنین اصولی داشته باشد. از اینجاست که او در مسئله هفدهم، بررسی عقلانی معجزه را ناروا میشمارد. ابن رشد، همانطور که سلیقه و عملکرد کلامی و فلسفی غزالی را نمیپسندد، سلیقه و عملکرد فقهی او در باب تکفیر فیلسوفان را نیز زشت میشمارد و پس از اشارهای مختصر به آشفتگی سخنان او در اینخصوص میگوید: تردیدی نیست که این مرد در شریعت نیز، مانند حکمت دچار خطا شده است[۴].
فتحی از تهافت التهافت تصحیح موریس بویژ برای ترجمه استفاده کرده است. همچنین در رابطه با شیوه خود در ترجمه مینویسد: «در طول ترجمه موارد معدودی پیش آمده است که برخی از نسخهبدلهای موجود در پاورقی را بر آنچه خود بویژ در متن آورده است ترجیح دادهام. از نظر نقطهگذاری و تقسیمِ بندها نیز در همهجا از سلیقه مصحح پیروی نکردهام. همچنین بهمنظور بالا بردن ضریب دقت ترجمه، پس از اتمام کار، به مقابله ترجمه خودم با ترجمه انگلیسی که به قلم سیمون بِرگ صورت گرفته و در 1954م. در لندن چاپ شده است، پرداختهام. در نتیجه این مقابله متوجه شدم که در بخش اعظم اثر اختلاف بارزی میان دو ترجمه به چشم نمیخورد. موارد اختلاف از سه حال بیرون نبودند: در برخی جاها حق با مترجم انگلیسی بود و بنابراین من ترجمه خودم را اصلاح کردم. در برخی موارد یقیناً مترجم انگلیسی به خطا رفته بود. در پارهای از موارد، بهویژه در انتخاب نسخهبدلها و احیاناً تغییر برخی کلمات متن، هم انتخاب خودم را محتمل یافتم و هم انتخاب مترجم انگلیسی را؛ در اینگونه موارد انتخاب خودم را در متن آوردم و انتخاب مترجم انگلیسی را در پانوشت»[۵].
همچنین در پانوشتهایی که بر ترجمه افزوده است از یادداشتهای مترجم انگلیسی که بر ترجمه خود افزوده است و در مجلد جداگانهای چاپ کرده، استفاده کرده است. وی هر جا که مأخذی برای پاورقی خویش معرفی نکرده یا حرف «م» را به نشانی «مترجم» بر آن نیفزوده است، پاورقی را از مترجم انگلیسی برگرفته است[۶].
در یادداشتهای سیمون برگ از تعداد کثیری از بزرگان جهان غرب، از دوره پیش از سقراط گرفته تا عصر حاضر یاد شده است. مترجم خلاصهای از زندگی و آثار این افراد را بهصورت پیوست زندگینامه در آخر کتاب آورده است. همچنین فهرستی از برخی معادلهای انگلیسی را که سیمون برگ برای اصطلاحات کلامی، فلسفی، منطقی و نجومی متن عربی برگزیده است، برای استفاده کسانی که قصد ترجمه از زبان عربی و فارسی به زبان انگلیسی یا عکس آن را دارند، جزو ملحقات کتاب آورده است. برخی معادلهای یونانی و لاتینی این اصطلاحات را نیز بر واژهنامه افزوده و در چهار قسمت، بر اساس ترتیب الفبای چهار زبان تنظیم کرده است[۷].
پانویس
منابع مقاله
یادداشت مترجم.