تمیمی، صالح
ابوسعید صالح بن درویش بن علی بن محمّد حسین بن زین العابدین کاظمی نجفی حلّی بغدادی (د 1261ق/1845م)، معروف به شیخ صالح تَمیمی؛ ادیب و شاعر عراقی.
ولادت
وی ظاهراً در 1188 یا 1190ق/1774 یا 1776م در کاظمین متولد شد.
تحصیلات
از منابع چنین برمیآید که او زیرنظر پدر و به سنت مرسوم به تحصیل علوم پرداخت، اما در نوجوانی پدرش را از دست داد و از کاظمین، آهنگ نجف کرد.
روشن نیست که تمیمی چرا و با مساعدت چه کسی، به نجف رفت. به هر روی، وی در نجف به تحصیل پرداخت و اندک اندک در مجالس ادبی و حلقههای علمی شرکت جست و در آن مجامع چنان خوش درخشید که گویند بحرالعلوم خود تربیت او را زیرنظر گرفت.
فعالیت ادبی
حضور وی در مجامع ادبی از جمله جلسات ادبی روز پنجشنبه که به «معرکهالخمیس» معروف بود، او را بیش از پیش با محیط ادبی عراق آن روز و نیز روابط شعرا با ممدوحان بخشنده آشنا ساخت. وی در مدت اقامت در نجف به بزرگان قبیلۀ خزاعه پیوست و ایشان را مدح گفت. تمیمی پس از مرگ بحرالعلوم به حِلّه کوچید. در این اثنا اسباب آشنایی او با داوودپاشا ـ که ریاست دیوان محاسبه و انشاء را در دوران سلیمانپاشا برعهده داشت و بعدها والی بغداد شد ـ مهیا گردید.
داوودپاشا که خود اهل فضل و ادب بود و دانشمندان را بسیار گرامی میداشت، در سفری با تمیمی آشنا شد و همین که در 1232ق والی بغداد شد، او را به سمت کتابت دیوان خویش برگزید؛ اما در حقیقت داوودپاشا هنر شاعری تمیمی را به خدمت گرفت و با اینکار نه تنها او را بر شغل ثابت با حقوقی منظم گمارد، بلکه به ثبت وقایع بارگاه خویش موظف کرد، به طوری که هر بنایی به فرمان او ساخته میشد و یا هر واقعهای که در روزگار او رخ میداد، ناچار در اشعار او ثبت میگردید.
روابط تمیمی با دستگاه دولتی چنان بود که علی رضا پاشا، چون در 1247ق جانشین داوودپاشا شد، او را در سمت خویش ابقا کرد و شاعر نیز او را در قصیدهای ستود. والی جدید نیز همچون خلف خویش، شاعر را به ثبت تاریخ وقایع و بناها ترغیب کرد.
علی رضا پاشا در 1258ق عزل شد و بغداد را به مقصد شام ترک گفت. شاعر که اینک بیپناه مانده بود، در قطعهای در حسرت آن ایام و دورانِ خوشِ گذشته داد سخن داد. اوضاع بر وی چنان تنگ آمده بود که حتى به سبب آبیاری قطعهزمینی شکایت به ممدوح سابق خود میبرد. شاید هجو و توهین به قاضی و محبوس شدن وی نیز در همین دوران بوده باشد.
مهارت در شاعری
تمیمی شاعری توانا بود، در علم انساب و اخبار عرب نیز تبحر داشت و به سبب دانش گسترده او را «شیخ الشعرا» میخواندند. وی چنان شیفتۀ ابوتمام بود که او را «شیخ» خویش مینامید. بیگمان تمیمی همۀ حماسۀ ابوتمام را در حفظ داشت. برخی به سبب همین شیفتگی، از او به ابوتمام عصر خویش یا «ابوتمام صغیر» یاد کردهاند. اما او خود هیچگاه به جایگاه شعرای درجۀ اول دست نیافت.
تمیمی شعر خود را وسیلۀ کسب روزی قرار داده بود. مجیزگویی و غلو در اشعار او بهویژه در مدح داوودپاشا فراوان به چشم میخورد.
وفات
تمیمی سرانجام در کاظمین(یا بغداد) درگذشت و همانجا به خاک سپرده شد.
آثار
دیوان وی که سراسر مدح والیان و امیران است، پس از مرگ شاعر به همت فرزندانش محمد سعید و کاظم گردآوری شد. محمد رضا سید سلمان و علی خاقانی با مقابلۀ نسخههای متعددی که در اختیار داشتند، در 1367ق/ 1948م دیوان تمیمی را منتشر کردند. به همراه این دیوان، مجموعه قصایدی در مدح شیخ عبدعلی، مولای هویزه با عنوان «الروضه التمیمیه» که حروف اول ابیات آن، همانند حروف رویِّ آن است، به چاپ رسید.
با عنایت به روشی که مصححان در چاپ دیوان به کار بردهاند، میتوان دریافت اشعاری که در دیوان وی گرد آمده، تنها بخش کوچکی از سرودههای اوست، و شاید اشعار فراوانی از وی در مدح و رثای بزرگان و اهلبیت(ع) باشد که ما برخی از آنها را در میان مجموعههای شعری مییابیم که البته با مقابلۀ دقیق میتوان استقصا نمود.
از دیگر آثار شعری او، «القصیده الهمزیه فی مدح امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب» است که به همراه تخمیسی از عبدالباقی بن سلیمان فاروقی همراه همزیۀ بوصیری در قاهره(1309ق) به چاپ رسیده است. امین نیز برخی از اشعار او را که در مدح پیامبر(ص) و اهلبیت(ع) سروده شده، گرد آورده است. آثار تمیمی منحصر به این اشعار نیست؛ خاقانی به نمونهای از «بند» نیز در آثار تمیمی اشاره کرده است.
تمیمی تألیفاتی نیز داشته که جز نامی از آنها نمانده است، از جمله: الاخبارالمستفاده منمنادمات الشاهزاده. شرک العقول و غریب المنقول، که گویا در دوجلد به ترتیب سنوات بوده، و به روش تاریخنگاران از 1200ق آغاز، و به 1240ق ختم شده بوده است. وی در این کتاب به ایام وزارت داوودپاشا پرداخته است. وشاح الرود و الجواهر و العقود فی نظم الوزیر داود. این کتاب نیز ظاهراً به شرح احوال شعرای دربار داوودپاشا و اشعار و نکتهها و لطایفی که میان ایشان رد و بدل شده، پرداخته است[۱]
پانویس
- ↑ ایرانناز کاشیان، ج 16، ص172-174
منابع مقاله
کاشیان، ایرانناز، دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، زیر نظر کاظم موسوی بجنوردی، تهران مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی، چاپ اول، سال چاپ 1378