تعلیم التربیة الإسلامیة فی العالم العربی

    از ویکی‌نور
    تعلیم التربیة الإسلامیة فی العالم العربی
    تعلیم التربیة الإسلامیة فی العالم العربی
    پدیدآورانشحاته، حسن (نویسنده) کندری، عبدالله (نویسنده)
    ناشرمکتبة الفلاح
    مکان نشرکویت
    سال نشر1993م /1413ق
    چاپیکم
    موضوعتعلیم و تربیت
    زبانعربی
    تعداد جلد1
    کد کنگره

    تعلیم التربیة الإسلامیة فی العالم العربی، اثر حسن شحاته و عبدالله کندری، کتابی است که به بررسی روش‌های آموزشی مدارس کشور های عربی می‌پردازد.

    یکی از دغدغه‌‌‌های فکری دست‌اندرکاران تحقیق و تألیف و آموزش مسائل دینی در سطح مدارس در کشور‌‌های عربی، بررسی روش‌‌های آموزشی مناسب برای این کار است که بازخورد آن در قالب کتاب‌هایی چند دراین‌باره به زبان عربی خود نموده است.

    متأسفانه، این مهم هنوز در زبان فارسی جایگاه درخور خود را نیافته و حتی یک کتاب هم دربارۀ آن به زبان فارسی نگارش نیافته است. گویی همه کسانی که به نوعی در فرآیند آموزش دینی در مدارس ما دخیل و مؤثرند، به آنچه باید بدانند و انجام دهند، علم لدنی دارند و یا زمینه‌‌‌های تحقیق و تألیف در این حوزه کاملا پیموده شده و دیگر حرفی برای گفتن نمانده است! (بگذریم از برخی درسنامه‌‌‌های کوتاه و دو سه واحدی که در مراکز تربیت معلم تدریس می‌شود و تحقیق و نگارش آنها به هیچ روی معطوف به آموزش تربیت اسلامی نیست).

    به لحاظ اهمیت این موضوع و خالی بودن زمینه‌‌‌های تحقیق دربارۀ آن، چند کتاب در این باب معرفی می‌شود تا شاید از این رهگذر، در اهل فن، انگیزه ایجاد و یا تقویت شود و شاهد تحقیق و نگارش علمی دربارۀ روش‌‌های آموزش دینی در مدارس کشور باشیم.

    باری، در کتاب حاضر، که حاوی دوازده فصل است، تلاش شده است گوشه‌‌هایی از مطالب مربوط به تدریس و آموزش دینی در مدارس بررسی شود. مطالب این کتاب عموما بی‌ذکر منبع و مآخذ یاد شده است و نظام ارجاعی کتاب ناقص و غیر علمی است.

    در این کتاب در صفحۀ 26 حدیث «علموا اولادکم فانهم خلقوا لزمان غیر زمانکم» را به علی علیه‌السّلام، و در صفحۀ 206، آن را به رسول اللّه صلّی اللّه علیه و اله نسبت داده است. همچنین در تقسیم‌بندی مطالب گاه «اولا» ی آمده که «ثانیا» و «ثالثا» در پی ندارد (ص 76 و 109). از برخی ضعف‌‌های تألیفی این اثر که بگذریم، مطالب آن برای مربیان پرورشی و معلمان بینش دینی و دانشجویان تربیت معلم و محققان تربیت اسلامی مفید است؛ البته، این کتاب از برخی جهات به اتقان و ارزش کتاب عابد توفیق هاشمی که پس از این بدان خواهم پرداخت، نمی‌رسد.

    فصل اول. تربیت ایمانی: قرآن بر تعقل در امور اعتقادی و دیگر شئون زندگی تأکید دارد و حاصل این تأکید، وجوب آموزش برای همگان است. اسلام نسبت به انسان و جامعه و هستی نگرش فراگیر دارد، این نگرش شمولی، در تربیت اسلامی اثر نهاده و آن را به همۀ جنبه‌‌‌های حیاتی انسان معطوف کرده است. این فراگیری، خود مسبوق به اصول عقیدتی اسلام است و بر عقلانیت و اخلاق و عمل در تربیت تأکید می‌کند. تربیت اسلامی ماهیتی مستمر و آینده‌نگر دارد، چنانکه علی علیه‌السّلام گفته است: «فرزندانتان را آموزش دهید، زیرا آنها برای زمانی جز زمان شما آفریده شده‌اند.»

    تربیت ایمانی، جوهرۀ تربیت اسلامی است و دلالتها و معانی گوناگونی دارد، از آنهاست: توجه به ایجاد ایمان استوار به خداوند و خاتمیت اسلام، عنایت به جایگاه انسان در هستی و جامعه، توجه به تحقق توازن در شخصیت متربی از جهات جسمی، روحی، فکری و عملی، توجه به ارزش‌‌های انسانی و رشد و پرورش متربی براساس فضائل اخلاقی، توجه به برادری در میان انسانها و دعوت به تعاون و همکاری بر خیر و صلاح.

    تربیت اسلامی ویژگی‌هایی دارد: این نظام تربیتی به اعتبار دو آبشخور گوهرین آن (قرآن و سنت) ماهیتی ربانی دارد، این نظام تربیتی حاوی فرهنگی انسانی است و می‌کوشد انسان را سعادتمند کند، تربیت اسلامی فراگیر و همه‌جانبه است، نسبت به زندگی و امور آن نگرش میانه دارد و از افراط و تفریط دور است، تربیت اسلامی نظامی باز است و از دیگر فرهنگها گریزان نیست، این نظام تربیتی به عمل توجه بسیار دارد و با تحولات زندگی انسانی سازگاری می‌کند و انسان را به عمل می‌خواند و در عین ثبات، تحول‌پذیر است.

    نگارنده در ادامۀ این فصل به پار‌‌های از مقتضیات رشد دینی در مقاطع گوناگون آموزشی اشاره می‌کند و از برخی ویژگیها عصر کنونی و وظایف جهان عرب در برابر آنها یاد می‌کند و از دنیای عرب و مشکلات امروزین آن می‌گوید (تهاجم فرهنگی، فعالیت‌‌های تبشیری مسیحیان، سوءنیت‌‌های مستشرقان، غرب‌زدگی، تلاش بیگانگان برای فروپاشی وحدت مسلمانان، گرایشات ناسیونالیستی در عرب، رشد گرایشات سکولاری، کمونیسم، فراماسونری، بهائیت، آزادی زن و برهنگی او، حمله به زبان و لغت عربی).

    در فصل دوم، ابتدا با وضعیت کنونی نظامها در برنامه‌‌‌های تربیت اسلامی در کشور‌‌های عربی به اجمال آشنا می‌شویم و برخی از بایستیها و نابایستی‌‌های آن را می‌خوانیم. نگارنده پس از این پار‌‌های از مشکلات تربیت اسلامی را بشرح می‌آورد (ضعف انگیزۀ دانش‌آموزان در فراگیری تربیت اسلامی، جدا کردن دین از صحنۀ زندگی، ضعف تدین شاگردان، کم‌توجهی به شکل‌گیری رفتار دینی، غفلت از نقش دین در رشد تمدن و علم، سستی رابطه با قرآن و سنت و سیرۀ بزرگان اسلام)؛ سپس، به پار‌‌های از راه‌حل‌‌های این مشکلات می‌پردازد. وی برای بازشکافت مبانی ایجاد برنامه و نظام تربیت اسلامی، به نکات زیر اشاره می‌کند: عناصر روش علمی ایجاد برنامۀ تربیت اسلامی، مراحل تهیۀ مبانی این نظام و برنامه، تعیین مبانی عمومی مراحل آموزشی گوناگون، مبانی خاص هریک از مقاطع تحصیلی.

    فصل سوم. شیوه‌‌‌های اسلام در تربیت: نگارنده، این فصل را با اشار‌‌های به هدف‌‌های تربیت اسلامی آغاز می‌کند و به چند ویژگی تربیت اسلامی که لازم است مدنظر کسانی باشد که در پی معرفی این هدفها هستند، اشاره می‌کند؛ سپس، به هدف‌‌های معطوف به معرفت‌شناسی و هدف‌‌های مربوط به مهارتها و هدف‌‌های فکری و علمی و هدف‌‌های داخل در حوزه امیال و هدف‌‌های ارزشی می‌پردازد؛ و با تقسیم‌بندی هدف‌‌های تربیت اسلامی بر اساس مقاطع تحصیلی ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان، به بحث مراحل آموزش دین اسلام می‌رسد و از سه مرحلۀ اعتقادی، مرحلۀ وادار کردن به فعل یا ترک و پیروی از اوامر و نواهی برخاسته از عقاید یاد گرفته شده در مرحلۀ اول، و مرحل‌‌های که در ضمن آن آنچه را مطلوب علم در اسلام است، شناسا می‌شویم، یاد می‌کند؛ و به مبانی بیست و هشتگانۀ آموزش تربیت اسلامی می‌پردازد و به عوامل موفقیت در آموزش تربیت اسلامی اشاره می‌کند و با شرح برخی از روش‌‌های آموزش در اسلام، فصل را به پایان می‌برد (اسوۀ حسنه، داستان‌سرایی، پند و ضرب المثل، گفتگو، تشویق و توبیخ، آموزش از راه عمل، ثواب و عقاب، امر به معروف و نهی از منکر، حوادث روزمره، موعظه حسنه، ایجاد عادت یا از میان بردن آن، نظارت بر کار‌‌های متربی و آموزش از راه نظم).

    فصل چهارم. تربیت اسلامی در مهد کودک: نویسنده، این فصل را با اشارتی به توجه اسلام به کودک، حتی در پیش از ولادت و تشکیل جنین می‌آغازد؛ سپس، برخی از ویژگی‌‌های اخلاقی و عقلی و طبیعت کودکان مهد کودک را یادآور می‌شود و به پار‌‌های از اقدامات تربیتی ضروری در مهد کودک می‌پردازد و هدف‌‌های اسلامی آموزش در مهد کودک را برمی‌شمارد و پس از اشارتی به روش‌‌های رشد و پرورش معلومات و احساس دینی کودکان، به پار‌‌های از مظاهر آموزش اسلامی در مهد کودک می‌پردازد.

    فصل پنجم. تدریس عقاید: نگارنده در شرح این موضوع، نخست مراد از عقاید را می‌آورد؛ آنگاه، هدف‌‌های آموزش عقاید را به کودکان، بازمی‌شکافد و از تنوع روش‌‌های آموزش عقاید می‌گوید و برخی از روش‌‌های این کار را وامی‌کاود.

    در فصل ششم، گفتگو از آموزش قرآن است و در آن به اهمیت حفظ قرآن و فهم آن و اختلاف‌نظر در آموزش قرآن به تن‌هایی و یا همراه با مواد دیگر، اشاره می‌شود و از آداب قرائت قرآن سخن می‌رود و روش‌‌های آموزش قرآن می‌آید و به هدف‌‌های تدریس تلاوت قرآن اشاره می‌شود و از مبانی تدریس آیات برای تلاوت و مراحل آموزش تلاوت یاد می‌شود و به هدف‌‌های تدریس تفسیر و مبانی تدریس تفسیر هم همراه با یادآوری روش‌‌های آن پرداخته می‌شود.

    آموزش احادیث نبوی در فصل هفتم بررسی می‌شود. نگارنده در این فصل پس از اشاره به معنای حدیث نبوی، از هدف‌‌های آموزش احادیث و مبانی تدریس حدیث می‌گوید و روش‌‌های آموزش حدیث را شرح می‌دهد.

    در فصل هشتم با آموزش عبادات آشنا می‌شویم. نگارنده در این فصل، از نماز و روزه و زکات و حج می‌گوید، و ضمن اشاره به مفهوم هریک از عبادت‌‌های یادشده، هدف‌‌های آموزش این عبادات را برمی‌شمارد و از تدریس آنها می‌گوید و به روش‌‌های آموزش هر عبادت هم اشاره می‌کند.

    فصل نهم این اثر دربارۀ آموزش سیره و اخلاق است. مفهوم سیره و تهذیب اخلاق، آغاز این فصل است و پس از آن، هدف‌‌های تدریس سیره و اخلاق را می‌خوانیم و با روش‌‌های آموزش سیره و اخلاق آشنا می‌شویم، و سرانجام می‌رسیم به روش‌‌های آموزشی برخی از امور مانند: خانواده، دوستی، معلم، خویشاوندان و همسایگان، زن و شوهر، تجارت و اخلاق.

    فصل دهم، حاوی مطالبی دربارۀ معلم تربیت اسلامی است و در آن از ویژگی‌‌های معلم تربیت اسلامی یاد می‌شود و به وظایف شغلی معلم بینش اسلامی در کلاس درس اشاره می‌شود، و ضمن یادآوری برخی از کاستیها در معلمان سنتی، به وظایف و کارکرد‌‌های خاص معلم بینش اسلامی نظر می‌شود؛ سپس، بحث توانایی‌‌های علمی و حرف‌‌های لازم برای معلم بینش دینی مطرح می‌شود. نگارنده در ادامه از شروط و ویژگی‌‌های کسی که در مقام تربیت اسلامی برمی‌آید، می‌گوید و از نقش معلم در آزمون فراگیران یاد می‌کند و نکاتی را دربارۀ امتحان در مقاطع گوناگون تحصیلی یادآور می‌شود؛ و به ویژگی‌‌های کتاب‌‌های درسی بینش اسلامی می‌پردازد و با یادآوری مطالبی دربارۀ آموزش دین به شاگردان غیرعرب، فصل را به پایان می‌برد.

    فصل یازدهم. ابزار آموزشی: به کارگیری وسائل کمک آموزشی در تدریس بینش دینی، مشکلاتی به همراه دارد با این حال، به‌کارگیری این ابزار، امروزه از ضروریات است. نگارنده پس از این یادآوری، به اهمیت به کارگیری وسائل کمک آموزشی برای معلم و متعلم می‌پردازد و از اصول گزینش وسائل کمک آموزشی می‌گوید و به نمونه‌‌هایی از وسائل کمک آموزشی که می‌تواند در آموزش بینش دینی و تربیت اسلامی مؤثر افتد، اشاره می‌کند.

    فصل دوازدهم، دربارۀ فعالیت‌‌های آموزشی و فعالیت‌‌های فوق برنامه در آموزش بینش اسلامی و تربیت دینی در مدارس است، و در آن از مفهوم فعالیت‌‌های درسی و فوق برنامه و نیز هدف‌‌های این فعالیتها و عناصر گروه‌‌های فعال در فعالیت‌‌های فوق‌برنامه و دشواری‌‌های اجرای این فعالیتها یاد می‌شود، و به نقش معلمان در این فعالیتها اشاره می‌شود و از مبانی فعالیت‌‌های فوق‌برنامه در مدارس و زمینه‌‌‌های اسلامی این فعالیت‌ها نیز سخن به میان می‌آید[۱].

    پانویس

    1. رفیعی، بهروز، ص209-214

    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتابشناسی تحلیلی توصیفی تعلیم و تربیت در اسلام (گزیده منابع عربی)، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، چاپ یکم، 1381ش

    وابسته‌ها