تربية الطفل للإسلام

    از ویکی‌نور
    تربیة الطفل للإسلام
    تربية الطفل للإسلام
    پدیدآورانفتح‌الله، وسیم (نویسنده)
    ناشرمؤسسة الرسالة للطباعة و النشر و التوزیع
    مکان نشربیروت
    سال نشر1424ق/2003م
    چاپاول
    موضوعتربیت‌ خا‌نوادگی‌ (اسلام‌),کودکا‌ن‌ - سرپرستی‌,اسلام‌ و آموزش‌ و پرورش‌
    کد کنگره
    BP۲۵۳/۴/ف۲ت۴‏

    تربیة الطفل للإسلام تألیف وسیم فتح‌الله؛ این اثر برخلاف دیگر همالان خود، به جاى تربیت کودک در اسلام، تربیت کودک براى اسلام خوانده شده است. علت این امر را در فلسفه تحریر کتاب باید جست، چراکه نگارنده در شرح این فلسفه آورده که تلاش کرده است چارچوب کلى طرح کتاب بیشتر بررسى و واشکافت چیزى باشد که مى‌توانیم براى اسلام انجام دهیم، نه پژوهش در منافعى که مى‌توانیم‌از اسلام برگیریم؛ زیرا آزمون راستین ایمان فرد، در فداکارى او در راه دین صورت مى‌پذیرد (ص 8).

    با آن‌که نگارنده در خلاصه شش‌سطرى کتاب (ص 9) از فصول پنج‌گانه این اثر نام برده است، در متن کتاب هیچ تبویب و فصل‌بندى‌اى مشاهده نمى‌شود و کتاب حتى فهرست مطالب هم ندارد.

    بارى پیشگفتار کتاب دربارۀ اهمیت موضوع کتاب قلمى شده است (ص 9). ابتدا با استناد به آیات قرآنى از دو خطر بسیار مهم که متوجه والدین است سخن رفته است: دشمنى فرزندان با والدین که اوج آن دشمنى در دین است؛ مشارکت شیطان در اولاد. پس از این اشاره شده است که تربیت فرزندان براى اسلام واجب عینى است؛ سپس به دو مورد از واکنش‌هاى والدین هنگام ولادت فرزند و دو مورد از واکنش‌هاى آنان هنگام رشد کامل فرزند از منظر قرآن کریم پرداخته شده است. آنگاه یادآورى شده است که باید در نظر داشت که هدف تربیت باید پیروزى یا شهادت باشد و وجه سومى وجود ندارد و دیگر هدف‌ها فرع این هدف است. مراد از پیروزى، تحقق سیادت دین بر جهان است. در ادامه با اشاره به هدف‌هاى مرحله‌اى فرآیند تربیت و تقسیم آن‌ها به سه مرحله گوشزد شده است که این کتاب براى شرح و شکافت این هدف‌ها تحریر شده است.

    عنوان [فصل اول]، خطرهایى که کودک مسلمان در معرض آن‌هاست، مى‌باشد. در [این فصل] که بلندترین فراز کتاب است تلاش شده است به شمارى از خطرهایى که در مراحل گوناگون زندگى، کودک را تهدید مى‌کند پرداخته شود. این پردازش شامل شرح ماهیت خطرها، روش‌هاى شناسایى آن‌ها، طرح مقابله با آن‌هاست.

    در واکاوى این خطرها از موارد زیر یاد شده است: کنار نهاده شدن زبان عربى؛ کنار گذاردن مادر؛ سست ساختن بنیان خانواده؛ اشغال ذهن؛ غرب‌زدگى فکرى؛ از کار انداختن فکر؛ تغییر و تحریف؛ تخریب جسمى و روحى مستقیم.

    در [فصل دوم] که تربیت و رشد روحى - حرکتى کودک عنوان گرفته است، به مراحل رشدحرکتى کودک از ولادت تا بلوغ و راه‌هاى هدایت رفتار کودک در هر مرحله فراسوى سازوارى با هنجارهاى اسلامى پرداخته شده و مثلاً آمده است که چون کودک شروع به آموختن غذا خوردن نمود به او آداب این کار را بیاموزیم، نه پس از آن؛ یا با شروع سخن گفتن، آداب این کار را به او آموزش دهیم نه پس از آن، تا از این رهگذر به جاى روى آوردن به روش اصلاح خطا و تبدیل آن به صواب، از همان آغاز از روش ایجاد رفتار درست و صواب استفاده کنیم (ص 185).

    در ادامه بحث، به چهار حیطه و محور رشد حرکتى کودک پرداخته شده است و آداب و ارزش‌هاى اسلامى متناسب بر هر محور پیش‌رو نهاده شده است. محورها عبارت‌اند از: رشد حرکتى عام؛ رشد حرکتى دقیق و توانایى کسب مهارت و برقرارى ارتباط با محیط؛ رشد زبانى؛ رشد شناختى - اجتماعى.

    عنوان [فصل سوم]، وسایل دریافت است. نگارنده در شرح این عنوان به وظیفه والدین نسبت به تأمین وسایل شناخت براى کودک تا رسیدن به سن بلوغ پرداخته و آورده است که درست است که حواس پنج‌گانه ابزار شناخت و ایجاد ارتباط با محیط است، اما قرآن بر سه عامل تأکید کرده است: حس شنوایى، حس بینایى، حس دل؛ سپس از آیه 87 سوره نحل که محل اشاره به سه عامل شناختى گوش و چشم و دل است، سه اصل در خصوص به‌کارگیرى این سه وسیله برگرفته شده است که بیان‌کننده رابطه تربیت با وسایل شناختى یادشده است.

    آنگاه به شرح و شناخت بیشتر سه حس شنوایى، بینایى، دل پرداخته شده و از ارتباط میان این سه وسیله شناختى کودک با تربیت اسلامى سخن رفته است.

    عنوان [فصل چهارم]، روش‌هاى تربیت است. نگارنده براى بازشکافت این موضوع با استفاده از قرآن و حدیث به شرح شش روش ذیل پرداخته است: تلقین، سرمشق نیکو، عادت، بازى، پیرایش و زایش، یادگیرى شرطى (تنبیه و پاداش). وى روش‌هاى یادشده را براى تربیت و آموزش کودک مناسب تشخیص داده است (ص 273).

    فصل فرجامین کتاب، نظریه تربیتى کامل در سوره لقمان عنوان گرفته است. نویسنده یادآور شده است که آنچه را در این کتاب آورده است به صورت یکجا در سوره مبارکه لقمان یافتنى است. وى این سوره را حاوى نظریه تربیتى کامل و مستقل دانسته و به شرح برداشت‌هاى تربیتى خود از آن پرداخته است.

    با آن‌که این اثر فاقد نظام ارجاعى است و در آن - غیر از ارجاع به قرآن کریم - در مجموع به ده کتاب هم ارجاع داده نشده است و ارجاعات موجود هم تنها از باب شاهد است نه برداشت علمى، اما کارى خواندنى و از برخى جنبه‌هاى معنایى و محتوایى بسیار بدیع است.

    • منابعى براى مطالعه بیشتر:

    جعفر سبحانى، مربى نمونه: تفسیر سوره لقمان (قم، دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه قم، 1377)؛ احمد زرهانى، منشور تربیتى لقمان (تهران، انجمن اولیا و مربیان جمهورى اسلامى ایران، 1377)؛ محمد محمدى اشتهاردى، لقمان و حکمت‌هاى ده‌گانه او (بوشهر، موعود اسلام، 1381)؛ فخرالسادات قریشى‌راد، دیدگاه اسلام در روان‌شناسى رشد (تبریز، احرار، 1376)؛ محمدرضا شرفى، مراحل رشد و تحول انسان (تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى، 1364)؛ مرکز تحقیقات اسلامى کانون پرورش فکرى کودکان و نوجوانان، تربیت براى دین، طرح و نظارت از رجبعلى مظلومى (چاپ اول: تهران، بنیاد شهید، 1365).[۱]


    پانویس

    1. رفیعی، بهروز، ص169-171


    منابع مقاله

    رفیعی، بهروز، کتاب‌شناسی تعلیم و تربیت در اسلام، مرکز بین‌المللی ترجمه و نشر المصطفی(ص)، قم، یکم، 1390ش.

    وابسته‌ها