تازیانه‌های رباعی

    از ویکی‌نور
    تازیانه‌های رباعی
    تازیانه‌های رباعی
    عنوان‌های دیگرکاظم محمّدی (نویسنده)
    ناشرانتشارات نجم کبری
    مکان نشرایران ـ کرج
    سال نشر1399 ش
    چاپ1
    شابک1-12-6299-622-978
    موضوعشعر فارسی. رباعیات فارسی.
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏ 8361 PIR
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    تازیانه‌های رباعی سروده‌ی استاد کاظم محمّدی است. کتابی است با 300 رباعی. از نام کتاب پیداست که نوعی نواخت سلوکی است بسان آنچه که در عرفان تازیانه‌ی سلوک قلمداد می‌شود و از دیرباز تا کنون مدّ نظر بوده است. این تازیانه‌ها از برای هشدار و بیداری سالکان طریقت است که دنیا زده نشوند و گرفتار وسوسه‌های ابلیس و نفس نگردند. پندهای بیداری از سوی عارفان برای سالکان و نومریدان است که راه را به بازی سپری نکنند و دنیا را به عبث نگذرانند.

    از این نویسنده و شاعر عارف، تا کنون چندین مجموعه شعر و رباعی منتشر شده است که اسامی‌ برخی از آنها عبارتند از: نقطه‌ی آغاز، میر بهار، شهر بهشت، نرد عشق، دنیای شما، رباعی ایام، ایام رباعی و مثنوی بلندی به نام خم گلرنگ که اخیراً بانو ی فرهیخته نرگس گلپروری راد شرحی اسطوره‌ای ـ روانکاوانه را بر اساس آموزه‌های یونگ، کمبل و الیاده بر این کتاب با نام جرعه‌ای حیرت از خم گلرنگ را نوشته و منتشر ساخته است.

    این کتاب در واقع در حکم اثری عرفانی ـ سلوکی است که به نظم در حوزه‌ی چهارپاره و رباعی در آمده است و اگر درون آن را بکاویم درونمایه‌ی آن را سرشار از عرفان و تصوّف می‌یابیم که راه درست سلوک کردن، بیم و امیدها، راه و بیراهه‌ها، الهام و وسوسه، و عقبه‌ها و گردنه‌های خطرناک سلوک را به اهل معرفت، خاصه اهل عرفان و سلوک معلوم کرده است.

    ساختار

    کتاب تازیانه‌های رباعی اثری است شعری در 166 صفحه که حاوی 300 رباعی در باره‌ی سیر و سلوک عرفانی و معرفت سلوکی است که حقیقت‌های طریقت را چه تلخ و چه شیرین بیان می‌کند. رباعیات کتاب به طور مسلسل و با شماره از عدد 1 تا 300 را پیاپی در بر دارد. مقدّمه با یک رباعی آغاز می‌شود که شاعر موقعیت سلوکی خود را در آن معلوم کرده است، رباعی چنین است:

    چهل ساله که من پیر طریقت هستمهر نفس و هوا را به شریعت خستم
    هر وهم و خیال ناروا از همه سومسدود و فقط دل به حقیقت بستم[۱]

    این رباعی در این مجموعه در ذیل شماره 294 آمده است. همین رباعی از لحاظ معنا نشان می‌دهد که کتاب چه مطالبی را در خود جای داده است. زیرا سخن از شریعت و طریقت و حقیقت می‌گوید، و در عین حال از خطرات راه نیز در پنهانی سخن به میان می‌آورد و آن خطرات عبارتند از: نفس و هوا، وهم و خیال که هر یک مانع سلوک و سبب انحراف سالک از طریقت حق می‌شود.

    نویسنده خود در انتهای مقدّمه‌ی نسبتاً بلند و پربار خود در این خصوص می‌گوید: باری در این مجموعه که سیصد رباعی در آن درج شده است نکاتی است از همین جنس، یعنی از فکر و ذکر با مأخذی وحیانی و روایی، و مشتمل بر مفاهیم عرفانی و حکمی، بر اساس تعالیمی‌که بیش از چهل سال است بدان متّصف و مشغولم، با آنچه که دیده و یافته‌ام که عرفان در تجربه و دید و یافت معنا می‌گردد و با حذف این سه، چیزی از عرفان باقی نخواهد ماند. این رباعیات و چهارپاره‌ها می‌تواند در حکم تازیانه‌های سلوک برای سالکان، خاصه شاگردان و مریدان و مشتاقانی که در طول سالیان دراز، این راقم را همراهی کرده‌اند محسوب شود. نکته‌های زیادی برای دانستن، نکته‌هایی برای تغییر دادن و تغییر یافتن، و نکته‌هایی برای فهمیدن و زندگی کردن در آنها وجود دارد. اگر برای دیگران این مجموعه تنها یک مجموعه شعری است و احیاناً اثری منظوم و ادبی؛ برای معتقدان به سلوک در حکم راهی است که باید بروند و نکته‌هایی که باید بدانند، لذا در این باره می‌تواند قرائتهای متفاوتی وجود داشته باشد و این راقم نیز، تنها چیزی نگفته‌ام که گفته باشم، بلکه مفاهیم و نکاتی خاص را منظور داشته‌ام که هم مطالبْ معلوم است و هم مخاطب، لذا کاری است که در راستای رسالت این راقم بوده و نه تنها ساختن منظومه و در آمدن در لیست شاعران، که بیش از سی سال است که این نام را یافته‌ام، چه خوشایندم باشد و چه نه، چه دیگران آن را خوش بدارند و یا نه، زیرا در مجموعه‌های مربوط به شاعران می‌توان نامی‌هم از این راقم را یافت ولی به هر جهت این راقم هنوز خود را شاعر نمی‌داند بلکه شعر را تنها ابزاری برای بیان مقاصد معنوی و عالی و انتقال مفاهیم وحیانی و روایی و حکمی‌و عرفانی در نظر دارد، چنان که در دیگر مجموعه‌های قبلی که به انتشار رسیده همین را مراد داشته است[۲].

    گزارش محتوا

    کتاب تازیانه‌های رباعی به بیان نویسنده در مقدّمه، مجموعه‌ای است که به عرفان و تصوّف، سیر و سلوک، بایسته‌ها و شایستگی‌های آن توجّه دارد. و راه رفته را به نمایش می‌گذارد تا دیگران هم در این باره با وی همراه شوند[۳]. منتها آنچه که مدّ نظر نویسنده و شاعر است این که از مدار توحید، نبوت، امامت و عدالت نباید خارج شد. بر طبق نقشه‌ی قرآن و سلوک انبیاء، خاصه پیامبر اسلام و امام علی(ع). نویسنده خود توضیح می‌دهد: رباعیاتی که در این مجموعه قرار گرفته‌اند بیشتر به عرفان و تصوّف اهتمام دارند و از سیر و سلوک، بایسته‌ها و شایستگی‌های آن سخن می‌گویند. و راهِ رفته را به نمایش می‌گذارد تا دیگران نیز در این باره با سراینده همراه و همگام باشند. نکات بسیاری در عالم عرفان و تصوّف وجود دارد که جز از تجربه و فهم بالنده‌ی مجرّبان طریق که در قالب استادِ راه، پیر طریقت، شیخِ دستگیر، مرشد آگاه، مراد، سجاده نشین و دیگر الفاظ که به خضر نیز رسانده‌اند حاصل نمی‌شود. این است که ما همواره به سخنان و ارشادات عارفان راستین و پیران آگاه و توانا نیازمندیم، و وقتی که از عارفان راستین و پیران آگاه و توانا سخن می‌گوییم صرفاً مرادمان کسی است که غرق توحید است و از خداوند ملهم شده و در شریعت مصطفوی و ولایت مرتضوی به کمالاتی رسیده و عوالم کمال و ولایت حق را از آن منظر به مشاهده نشسته است[۴].

    نویسنده موضع خود را در طریقت معلوم کرده، توحید و نبوّت و امامت را سرلوحه‌ی سلوک قرار داده و در رباعی شماره 72 با صراحت گفته است:

    ما سالک لا اله الاّ اللّهیمدانا به طریقت رسول اللّهیم
    در کار سلوک و سیر معنای طریقهم پیرو شَه علی ولی اللّهیم[۵]


    شاعر و نویسنده در طریقت به هر کسی عنوان درویش نمی‌دهد، تا فرد گرایش عملی به احکام شریعت نبوی پیدا نکند و در معرفت به آیات و سنّت دقیق و مجرّب نباشد این عنوان را نمی‌یابد، این است که در یک رباعی می‌گوید:

    درویش و نماز و روزه و ذکر و دعاخلوت ز خود و ز دیگری، بهر خدا
    سیر و سفر و دیدن مردان بزرگاتهذیب و تهجّد و جلوس فقرا[۶]

    برخی از رباعیات کتاب به مانند رباعی شماره یک و دو از نوع توحیدیه است که به یکتایی و ذات بی چون او اشاره دارد. توجّه به توحید در بسیاری دیگر از رباعیات این مجموعه وجود دارد که برای خواننده در طول اثر قابل رؤیت است. از دیگر موارد اشاره به قضا و قدر است که در رباعی شماره 5 وجود دارد. غیر از آن در طول اثر رباعیاتی وجود دارد که تقریباً تمام مضامین و موضوعات عرفان را در بر دارد، ذکر تمامی‌آنها دشوار است ولی با این حال می‌توان به این موارد اشاره کرد: فکر و ذکر 3 - خدمت 4 - عشق و وصل و هجران 6 - توهّم وصال 10، 29 - نیش و نوش طریقت 32 - معرفت 33 - در قید پیر بودن 34 - پرهیز از لقمه‌ی بد 35 - نفس اماره دشمن درونی 37 - بخشیدن و سبکباری 11 - تدبیر در برابر تقدیر 7 - مقصد و مقصود 9 - بندگی کردن 7 و 8 - صدق در بندگی 13 - بندگی و خالی از کبر بودن 14 - خدمت به پیر 47 - ریاضت 47 - رباعیاتی که می‌گوید درویش کیست: 15، 17، 18، 38، 39، 44، 55، 56، 57، 62، 66، 68، 73 و... - صوفی کیست؟: 61، 69، 71، 74 - شیخ کیست؟: 59 - عیب یابی 45 - پرسش از کار درویشی 16- ارادت به امام علی 12، 22، 64 و... - فنا و جاند دادن در راه حق 23 - انحرافات: کرامت 24 - استقامت 25 - اشاره به محاضر نجم کبری 26 - بایزید بسطامی‌27 - حق و باطل 28 و ده‌ها موضوع دیگر.

    نویسنده چندین رباعی هم در این مجموعه دارد که به آثار دینی و عرفانی خود اشاره کرده است، مثلاً در رباعی 91 از در هندسه‌ی یاد سخن گفته، در رباعی شماره 97 از سر سماع یاد کرده، در رباعی شماره 117 به کتاب ریشه‌های عرفان و تصوّف اشاره نموده است.

    نویسنده تازیانه‌ای برای آنان که هر از گاهی به جایی سرک می‌کشند و از راه و مسیر اصلی دور می‌افتند می‌زند و می‌گوید:

    از شرع نبی بهوش تا گم نشویمشهور زبان و ذهن مردم نشوی
    کلبی نه‌ای و فلاطنی نیست به جاهشدار که تا درون هر خُم نشوی[۷]


    هشداری دیگر برای سالکان که باید به ادب باشند و از جسارتها بپرهیزند و آداب را در سلوک و طریقت نگهدارند و زبان را به باطل نچرخانند. خموشی در جایی که صلاح نیست بهتر، یا زبان باید به ذکر و یاد خدا و نبی باشد یا باید به سکوت و خاموشی بگذراند:

    دانا نشود آنکه دلش سوخته نیستیا آنکه دلش چو شمع افروخته نیست
    عارف نشود به حق و اسماء و صفاتآنکس که دهانش ز ادب دوخته نیست[۸]


    در خصوص درویشان که ده‌ها رباعی در وصف و کار ایشان آمده است یکی هم آن است که باید مدام در راه حق باشد و از مسیر منحرف نگردد. درویش یا باید مدام بر لب و دل ذکر حق داشته باشد و یا دائم تمام گوش برای شنیدن حرف حق باشد، بدیهی است که اینگونه سلوک کردن عملی شاق و دشوار است ولی در نظر نویسنده که خود عارف و صاحب منصب است این رویّه از دیر باز در مکتب کبرویه توسّط مشایخ عارف و دانشمند ترویج و تشریح می‌شده است:

    درویش کسی که خود فراموش کندجز ذکر خدا، زبان خاموش کند
    در سیر و سلوک معنوی در همه وقتخود را ز برای حرف حق گوش کند[۹]


    این رباعی نیز در بین رباعیات تازیانه‌های سلوک چشم نواز است که می‌گوید:

    بر سفره‌ی حق همیشه نان است و نمکقرآن و نبوّت است ما را چو محک
    گر راست رَوی به راه قرآن و نبیاز باطن جان گویمت الله معک[۱۰]


    ویژگیها

    در نگاهی کلّی به کتاب تازیانه‌های رباعی می‌توان به نکته‌هایی خاص برخورد کرد که برخی از آنها بدین شرح است:

    1. مقدّمه‌ی گویایی در آغاز اثر وجود دارد که راهگشای فهم بهتر متن است.
    2. بیان تمام حقایق عالم عرفان در قالب رباعی امری شگفت آور است.
    3. بیان مفاهیم عمیق در قالب شعر و خاصّه رباعی.
    4. اشاره به مشکلات سالکان و نشان راه و هدف.
    5. مشخص کردن راه سلوک بر مبنای کتاب و سنّت و ادامه‌ی آن در اهل بیت.
    6. تدوین و تبیین درست معانی درویشی و سلوک بر مبنای دین و قرآن.

    وضعیت کتاب

    تازیانه‌های رباعی، تألیف کاظم محمّدی

    کتاب یک جلد، دارای مقدّمه‌ای فلسفی با 300 رباعی است، متن آن فارسی و دارای 166 صفحه، با کاغذ مرغوب، جلد نرم و طرحی متناسب با نام کتاب می‌باشد.

    پانویس

    1. مقدمه، ص 5
    2. مقدّمه، صص 16-14
    3. مقدّمه، ص 12
    4. مقدّمه، صص 14-13
    5. متن، رباعی شماره 72
    6. متن، رباعی شماره 83
    7. متن، رباعی شماره 176
    8. متن، رباعی شماره 205
    9. متن، رباعی شماره 209
    10. متن، رباعی شماره 283

    منابع مقاله

    مقدّمه و متن کتاب

    وابسته‌ها