تاریخ نو (شامل حوادث دوره قاجاریه) از سال 1240 تا 1267 قمری
تاریخ نو (شامل حوادث دوره قاجاریه) از سال 1240 تا 1267 قمری | |
---|---|
پدیدآوران | اقبال آشتیانی، عباس (اهتمام) جهانگیر میرزا (نویسنده) |
ناشر | نشر علم |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1384 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-405-585-3 |
موضوع | ایران - تاریخ - قاجاریان، 1193 - 1344ق.
فتح علی قاجار، شاه ایران، 1185 - 1250ق. محمد قاجار، شاه ایران، 1193 - 1264ق. |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | DSR 1360 /ج9ت2 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاریخ نو (شامل حوادث دوره قاجاریه) اثر ارزنده جهانگير ميرزا است كه با زبان فارسی به تبيين حوادث دوره قاجاريه، از سال 1240 تا 1267ق مىپردازد كه به مناسبت نام مؤلف، آن را "تاريخ جهانگيرى" نيز مىخوانند.
مؤلف خود اين نام را براى كتابش برگزيده تا آنكه اين لفظ از جهت حروف، به حساب جمل، با سال 1267ق - سال تأليف آن- درست درآيد و چون اثبات حوادث روزگار در دفتر اخبار و آثار را امرى مرغوب و پسنديده دانسته، براى آنكه عبرتى از گذشته در آينده حاصل آيد و بصيرتى براى مطالعه نمايندگان فزايد، اقدام به تأليف كتاب نموده است.
اين اثر در حقيقت ذيل(ادامه) تاريخ قاجارى عبدالرزاق بيك مفتون دنبلى يعنى كتاب مآثر سلطانى است كه به سال 1240ق ختم شده و اين ذيل، از همان تاريخ، ابتدا و به اوايل سال 1267 منتهى مىگردد كه مشتمل است بر وقايع 26 سال و اندى از سلطنت قاجاريه (ده سال از سلطنت فتحعلى شاه، تمام چهارده سال سلطنت محمد شاه و دو سال و اندى از پادشاهى ناصرالدين شاه).[۱]
ساختار
مقدمه مصحح(عباس اقبال) آغازگر كتاب بوده و مطالب بدون ابواب و به صورت وقايع نگارى بيان شدهاند.
مؤلف به تمام امورى كه در اين سالها اتفاق افتاده است نپرداخته و فقط حوادثى را ذكر مىكند كه به گمان خويش مهم بوده و با جو سياسى آن دوران همخوانى دارد.
گر چه اين اثر كه املاى جهانگير ميرزا است، از جهت انشا و سبک نگارش امتياز خاصى ندارد، بلكه در غالب موارد جملهها بدون فعل و بريده بريده و پارهاى تعبيرات و املاها غلط و عوامانه است ولى از جهت مطلب براى اين 26 سال و اندى از دوره پادشاهى قاجاريه، هيچ مأخذى به اين تفصيل و اهميت در دست نيست. حتى امتياز آن بر مآثر سلطانى به اين است كه در ذكر مطالب هم جنبه بسط و تفصيل رعايت شده و هم عبارت آن روان و خالى از تكلف است.
مطالب بسيار مهمى كه در اين كتاب در خصوص جنگهاى دوم ایران و روس و احوال حاجى ميرزا آقاسى، محمدخان امير نظام، شاهزادههاى قاجاريه و بدايت حال ميرزا تقى خان امیرکبیر و ظهور باب و غيرها مىتوان يافت، در هيچ مأخذ ديگرى نيست.[۲]
در پايان ذكر برخى وقايع، حكاياتى كه با آنها مناسبت دارد و مؤلف خود شاهد آنها بوده يا برایش نقل گرديده، ذكر شده است.
در چاپ كتاب از سه نسخه خطى استفاده شده است.
گزارش محتوا
مقدمه، بعد از شرح حال مؤلف و بيان ويژگىهاى كتاب، به نسخ كتاب اشاره كرده و در پايان، قسمتهایى را كه در نسخه اصلى وجود دارد ولى در نسخههاى ديگر نيست به عينه آورده است.[۳]
در بيان وقايع سال 1240 آمده است كه مرزها به واسطه سركوبى همسايگان از آرامش نسبى برخور دارند.
از جمله حوادثى كه به تفصيل بيان مىشود، بيان مقدماتى است كه سبب جنگ با دولت روس شد مانند بد رفتارى روسها با مرز نشينان، ايجاد فتنه ميان دولت ایران و روم، دخل و تصرف و تعدى دولت روس به ولايات ایران و....
ذكر خصوصيات و ويژگىهاى خاص قلعه شوشى و وقايعى كه در آنجا براى لشكر ایران رخ داد مانند نحوه تسخير آن و... از ديگر امورى است كه بدان پرداخته شده. قدرت بالاى توصيف كتاب به گونهاى است كه با مطالعه اين قسمت مىتوان قلعه شوشى را به خوبى تجسّم كرد.[۴]
رسيدن لشكر روس از پترزبورگ به تفليس،[۵] شكست خوردن اردوى ایرانى و تصرف قلعه گنجه توسط روسها، ذكر احوال لشكر روس بعد از واقعه گنجه، وقايعى كه در تبريز رخ داد و تسخير آن توسط روسها، از دست رفتن قلعه عباس آباد، ذكر مفصل گزارشاتى كه در دار الخلافه تهران بعد از شنيدن تسخير تبريز واقع شد، مصالحه با روسها و انعقاد صلحنامه، همه مطالبى است كه جنگ ایران و روس و شكست خوردن ایران را به خوبى به تصوير مىكشد.
بعد از استيلاى روس، قرار مىشود كه مجلس صلح در قصبه دهوارخان صورت بگيرد. از آنجا كه كاغذ وكالت دولتى بايد در دست وكلاى طرفين باشد، ژنرال روس وكالتنامه طرف ایرانى- نايب السلطنه- را مىخواهد ولى چون نامه هنوز به دست او نرسيده بود وى تعلل كرده و مجلس صلح به هم مىخورد، اما بعد از رسيدن نامه و دادن هداياى هنگفت به طرف روسى، صلحنامه در قريه تركمانچاى منعقد مىگردد كه به همين نام نيز معروف مىشود.
چون خبر مصالحه مذكور به دار الخلافه مىرسد، شاه، حسنعلى ميرزا را از قزوين احضار كرده و احمدعلى ميرزا را به ولايت خراسان مىگمارد.
يكى ديگر از وقايع مهمى كه در اين ايام رخ داده و اثر مهمى در تاريخ ایران مىگذارد، جريان قتل گريبايدوف، سفير روسيه در تهران مىباشد. جريان از اين قرار است كه بعد از صلح تركمانچاى، ژنرال مذكور براى تسليم صلحنامه با عنوان سفير روسيه، به ایران مىآيد. وى مردى متكبر و مغرور بود كه به سبب غلبه روس بر ایران، بسيار بلند پرواز شده و در اجراى شروط مصالحه، دقتهاى بسيار دور از كار به خرج مىداد. يكى از شروط عهدنامه اين بود كه اسراى طرفين، از جمله تعداد زيادى از زنان كه از ولايات گرجستان بوده و اكنون ديگر در ایران ازدواج كرده و صاحب زندگى شده بودند، آزاد شوند. از اين رو گريبايدوف آنان را به زور از خانههایشان در آورده و به اين بهانه كه خود شخصاً مىخواهد از آنان بپرسد كه آيا مايل به بازگشت هستند يا اينكه زندگى جديد خود را ترجيح مىدهند، با آنها خلوت مىكرد. مردم نيز بعد از اطلاع از وقايع و با توجه به اينكه آن زنها مسلمان شده بودند و يك اجنبى كافر حق چنين اعمالى را نداشت، از كوره در رفته و به خانه گريبايدوف حمله كرده و او را به قتل رساندند. اين غائله كه هزينه زيادى براى ایران داشت، با فرستادن امير ميرزا به روسيه براى عذر خواهى و بردن مصالحهنامه و هدايا، به پايان رسيد.[۶]
ذكر احوال شاهزادگان عراق[۷]، وقوع وبا در تبريز[۸]، وقايع اردبيل، احوال آذربايجان، احوال مملكت خراسان، کرمان و وقايعى كه در هرات واقع شد، از ديگر حوادث مهمى است كه به تشريح آنان پرداخته مىشود.
با مطالعه كتاب مىتوان به اوضاع سياسى و اجتماعى آن دوران پى برد. اين تفكر ريشه دار ایرانى كه «الحاكم ظّل الله» در لابلاى متون به خوبى ديده مىشود. مردمى كه جور بىكفايتى حاكمان خود را مىكشند و كمرشان زير ظلم واليان خم شده و حاصل دسترنجشان به عنوان ماليات گرفته شده و خرج خوش گذرانى و عياشى شاهان مىشود، وقتى شاه مملكت به مسافرت رفته، يا از آن باز مىگردد، به استقبال او رفته و براى سلامتى او دست به دعا بر مىدارند. جالب اينجاست كه مؤلف نيز اين عمل را نه حمل بر سادگى مردم، بلكه حمل بر خوبى حاكمان مىكند!
وضعيت كتاب
كتاب، فاقد هرگونه فهرست مىباشد و پاورقىها به اختلاف نسخ اشاره مىكنند.
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن كتاب