تاريخ المستبصر، صفة بلاد اليمن و مكة و بعض الحجاز
تاریخ المستبصر، صفة بلاد الیمن و مکة و بعض الحجاز | |
---|---|
پدیدآوران | محمد، ممدوح حسن (محقق) ابن مجاور، یوسف بن یعقوب (نویسنده) |
عنوانهای دیگر | تاریخ المستبصر |
ناشر | مکتبة الثقافةالدينية |
مکان نشر | قاهره - مصر |
سال نشر | 1996 م |
چاپ | 1 |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاريخ المستبصر، صفة بلاد اليمن و مكة و بعض الحجاز، تألیف ابوالفتح نجمالدين يوسف بن يعقوب بن محمد بن على شيبانى دمشقى تنها اثر مهم منسوب به ابن مجاور است كه در تاريخ، جغرافيا، آداب و رسوم عربستان جنوبى و غربى نوشته شده است. آخرين تاريخى كه در اين كتاب به آن اشاره شده، ذيحجه 626ق است. در بعضى از مآخذ و نوشتهها اختلافى در نام اين اثر مشاهده مىشود. اشپرنگر آن را تاريخ المستنصر ذكر مىكند، درنبورگ نيز ضمن تأييد اين نظر، آن را اثري مىداند كه مؤلف به المستنصر بالله خليفه عباسى اهدا كرده است. مايلز نام صحيح كتاب را تاريخ المستبصر مىنويسد.
ساختار
تاريخ المستبصر كه درباره بلاد حجاز، مكه، يمن و اخبار مربوط به آنها نوشته شده؛ شامل دو قسمت است كه در يك جلد تدوين يافته است. مطالب اين اثر از مكه آغاز شده و با وصف مختصري از بحرين پايان يافته است. قسمت زيادي از اين كتاب؛ يعنى بيش از يك پنجم آن منحصر به وصف شهر عدن است.[۱]
گزارش محتوا
درباره مؤلف كتاب بين محققان اختلاف نظر وجود دارد. برخى با ذكر دلايلى از قبيل اين كه مؤلف در جايى از پدرش با نام محمد ابن مسعود بن على بن احمد بن مجاور بغدادي نيشابوري و از برادرش با نام احمد بن محمد بن مسعود ياد كرده و يا شناخت او در اشعار فارسی و به كار بردن اصطلاحات فارسی و... انتساب اين اثر را به ابن مجاورِ شيبانى دمشقى قاطعانه رد كرده، احتمال مىدهند كه كتاب به محمد بن مسعود... بن مجاور بغدادي نيشابوري منسوب باشد و از عدم توجه پژوهندگان پيشين و محققان و دانشمندان معروفى؛ مانند فران و بروكلمان به اين مسأله روشن تعجب مىكنند.
ابومَخْزَمه در نوشتههای خود درباره عربستان جنوبى كه برگزيدهای است از تاريخهای ابن مجاور و جَنَدي و اَهْدَل مطالب مهمى از تاريخ المستبصر نقل مىكند و تقريباً در همه جا فقط به ذكر نام كتاب بسنده كرده و يا ندرتاً از مؤلف آن، بدون اشاره به اسم و كنيه و مشخصاتش، با عنوان «ابن مجاور» سخن مىراند.
نكته ديگرى كه بايد در باب زبان اصلى ابن مجاور بدان اشاره كرد، وفور استفاده از زبان و ادب فارسی در نگارش كتاب است. او به احتمال زياد فارسی زبان بوده و اشعار متعددى از فارسی را در ميان سخنانش نقل كرده و حتى برخى از آنها سروده شخص وى است. تمام مقايسات جغرافيايى و فرهنگى او با شرق اسلامى ست. از سوى ديگر در صفحه 14 متن كتاب (تصحيح لوفگرن) شواهدى موجود است كه او در خراسان بوده و اطلاعات او در باب فرهنگ و نوع غذا و پوشاك آن مردم زياد است. البته نمىتوان با اتكا به اين اطلاعات وى را همچون ركس اسميت زاده خراسان دانست و نسب او را به جاى «شيبانى دمشقى»، «نيشابورى بغدادى» دانست. ركس اسميت در مقالهاى كه در سال 1996 درباب زبان نگارش ابن مجاور به چاپ رساند، مدعى شد نوع ساختار زبان شناسهگانه اثر او به نوعى غيركلاسيك و غيربومى به نظر مىرسد. وى دقيقا عبارت «عربى ميانه» يا Middle Arabic را در باب زبان نگارش اين اثر بكار برده و منظورش همسان انگارى اين نوع نگارش با آثار عربیست كه توسط يهوديان و مسيحيان نگاشته شده است. او در ميان ديگر آثار عربى مسلمين با اذعان به اين كه كمتر كتابى را مىتوان با اين سطح و نوع زبان مشاهده كرد، به كتاب الاعتبار اسامه بن مُنقذ اشاره كرده است.
اولين محققى كه به ارزش و اهميت اين اثر پىبرد و وسيله معرفى ابن مجاور گرديد، اشپرنگر بود. وى در سال 1864 يك كپى از اين كتاب كه برگرفته از نسخهاى از آن در كتابخانه استانبول بود را، از طريق شِفِر بدست آورد. اتكای وي در تهيه اثر خود با عنوان «راههای تجارتى در شرق» كه درباره راههای عربستان نوشته شده، غالباً ً به كتاب ابن مجاور است. بعدها سه تن ديگر نيز توجه ويژهاى به اين كتاب كردند؛ دخويه، يوسف يعقوب و دردنبورگ. هانتر در اثر خود درباره عدن اشاره مىكند كه قسمت اعظم آن را از تاريخ المستبصر ابن مجاور كه توسط مايلز، مأمور سياسى و كنسولى بريتانيا در مسقط ترجمه شده، گرفته است. فران نيز ضمن تأييد اين نظر، به جز مقدسى، نویسنده ديگری از عرب را سزاوار مقايسه با ابن مجاور نمىشناسد و ابن مجاور را از لحاظ وصف جزئيات برتر از مقدسى مىشمارد.
مؤلف اغلب به وصف مناطقى مىپردازد كه خود بدان جاها سفر كرده است. او مشاهدات خود را نوشته و كوشيده تا هر چه خود به صحت آنها مطمئن است را، در كتابش بنگارد. اما گاه از منابعى اطلاعات را نقل مىكند كه در ذكر دقيق نامها و مشخصات منبعش، وسواس خاصى به خرج داده است. او در كتابش از 70 نفر نام برده كه اطلاعات و سخنانى از آنها شنيده و با ذكر كامل نام و كنيه بدانها اشاره كرده است. 17 تن از اين تعداد از قلمروهاى شرقى جهان اسلام هستند. اين مسأله از روى نام اين افراد بر ما هويدا مىشود. از ميان افراد خانوادهاش نيز مىتوان چند تن را شناخت: احمد بن مسعود، عمويش؛ احمد بن محمد بن مسعود برادرش، مبارک الشرعابى، مهمان پدرش محمد بن مسعود، ريحان مهمان و همراه عمويش على بن مسعود.
او علاوه بر ديدهها و شنيدههایش به كتبى كه در دسترس و همراهش بوده نيز ارجاعاتى داده است. كتابهایى؛ چون لمع الادله از امام الحرمين جوينى، كتاب معرفة الاديان از رازى، مسالك و الممالك استخرى، كتاب المفيد في اخبار الزبيد از جياش بن نجاح، مروج الذهب مسعودى، كتاب التفهيم في علم التنجيم از بيرونى، كتاب التفسير كيسانى، كتاب تاريخ اخبار المكه از فاكهى و كتابى ناشناخته به نام كتاب الترجمه. فاكهى در ميان منابع فوق بيشتر مورد توجه ابن مجاور بوده و سه بار از او نقل كرده است. به عبارت ديگر او تواريخ مكه و مدينه و همچنين يمن را از كتب معتبر تاريخى برداشت كرده و مشاهدات خود را با آن اطلاعات درآميخته است.
وي به تعريف راهها، تعيين مسافات و فواصل منازل، بقعهها، كوهها، درهها، صحراها و مغارهها پرداخته، اخلاق و عادات مردم، آيين و مراسم ازدواج و عروسى، اوزان و مقياسات، نقوذ، پوشاك، حقوق و نيز روايات و فولكلور و اساطير رايج محلى را كه غالباً ً جنبه غرابت آنها بيشتر است، به تفصيل شرح مىدهد و نقشههای ساده شهرهای جده، زبيد و عدن و همچنين شكل بقعهها را ترسيم مىكند. ابن مجاور در گردآوری اين اطلاعات از نوشتههای نويسندگان قبل از خود؛ مانند فاكهى مؤلف تاريخ مكه و عُماره نویسنده تاريخ زبيد و ابن حوقل و نيز از آگاهىهای اشخاص بصير اهل محل و صحرانشينان، گاه بدون ذكر مأخذ و گاه با ذكر نام و منابع مربوط استفاده كرده است. وي شناخت دقيقى از راههای دريايى و مسائل مربوط به آن داشته و در اين باره مدارک قابل توجهى از خود باقى گذاشته است، به طوري كه فران درباره نيروي پرقدرت ناوگان ماداگاسكار در سدة7ق به اين مدارک استناد مىكند. اثر ابن مجاور يكى از مآخذ مهم درباره شهرهای مذكور در اوايل سده 7ق13/م به شمار مىرود كه در آن زمينه، قسمتى از تاريخ اواخر دوران تسلط ايوبيان در عربستان و اولين شاهان رسوليان در يمن و اشراف بنى قتاده در مكه اطلاعات فراوانى آمده است. مطالب اين كتاب را بعدها سيّاحان تأييد كردهاند. او در يمن تاريخ سلسلههاى حكومتگر زياديان، نجاحيان، صُلَيحيان، مهدويان يمن وايوبيان را آورده است. در حجاز نيز از خاندانهاى موسوى، بنوهاشم و بنو قتاده اطلاعات مفيد تاريخى نقل كرده است.
وضعیت کتاب
لاندبرگ قسمتى از متن عربى اين اثر را با ترجمه فرانسوی آن چاپ كرده، ولى متن كامل آن با عنوان صفه بلاد اليمن و مكه و بعض الحجاز المسماه تاريخ المستبصر در 2 جلد به كوشش اسكار لوفگرن در ليدن (1951-1954م) به چاپ رسيده است. اما قديمىترين نسخهاى كه از اين كتاب در دست است، مربوط به قرن يازدهم هجرى (سال 1003) است كه حدودا 400 سال پس از مرگ ابن مجاور نگاشته شده است.
اخيراً ترجمهاى از روى متن عربى تاريخ المستبصر ابن مجاور توسط ركس اسميت و در انتشارات اشگيت (هكلويت) در سال 2008 به چاپ رسيده است كه پژوهش ارزشمندى در باب وى به حساب مىآيد.
پانویس
- ↑ تاریخ المستبصر، ص۵
منابع مقاله
- متن و مقدمه كتاب.
- دائرةالمعارف بزرگ اسلامى.