تاریخ ادبیات عرب در ایران: عربی‌سرایان ایرانی از صدر اسلام تا دوره معاصر

    از ویکی‌نور
    تاریخ ادبیات عرب در ایران
    تاریخ ادبیات عرب در ایران: عربی‌سرایان ایرانی از صدر اسلام تا دوره معاصر
    پدیدآورانخلفی، یاسر (نویسنده)
    ناشرشادگان
    مکان نشرتهران
    سال نشر1399
    شابک2ـ23ـ5917ـ964ـ978
    کد کنگره
    ‏‏PJA ۵۲۹۱/۵/خ۸ت۲ ۱۳۹۹

    تاریخ ادبیات عرب در ایران: عربی‌سرایان ایرانی از صدر اسلام تا دوره معاصر تألیف یاسر خلفی، این کتاب در دو جلد به تاریخ ادبیات عرب در ایران و به‌طور خاص به عربی‌سرایان ایرانی اختصاص دارد. در جلد اول کتاب شاعران عربی‌سرای ایرانی از صدر اسلام تا قرن دهم معرفی شده و در جلد دوم کتاب، شاعران ایرانی عربی‌سرای از قرن دهم تا زمان حاضر معرفی شده‌اند.

    ساختار

    کتاب در دو جلد به تاریخ ادبیات عرب در ایران پرداخته. در جلد اول در چهار فصل به شعوبیه و شعرای قرن دوم تا نهم پرداخته است. در جلد دوم به شعرای از قرن دهم تا دورۀ معاصر پرداخته است.

    گزارش کتاب

    پس از فروپاشی امپراطوری ساسانیان و ورود اسلام به ایران، مردم این سرزمین اسلام را پذیرفتند و ایران به عنوان یکی از بلاد مفتوحۀ حکومت اسلامی به شمار آمد. به تبع آن، فرهنگ و زبان عربی، جای خود را میان اقشار مختلف مردم باز کرد. به قدرت رسیدن بنی‌امیه در اواسط قرن اول و تحقیری که نسبت به ایرانیان روا می‌داشتند، ایرانیان را وارد مبارزۀ منفی علیه ظلم و ستم آنان کرد و از سلاح شعر و سخنوری که اعراب خود را خدایگان سخنوری می‌دانستند، بر ضد آنان وارد عمل شدند و اشعاری در مذمت و تحقیر عرب و ذکر سیادت و برتری قومی خود می‌سرودند که در تاریخ این حرکت به نام شعوبیه شناخته شدند. با به قدرت رسیدن بنی عباس که با کمک ایرانیان انجام شد، شرایط تا حدودی به نفع ایرانیان تغییر کرد و خاندان‌های ایرانی بزرگی به وزارت و مناصب بالای حکومتی رسیدند. از این دوره به بعد شاهد حضور پررنگ شعرای ایرانی‌نژاد در عرصۀ شعر و ادبیات عرب هستیم که بشار بن برد و ابونواس نمونه‌های برجستۀ آنان به شمار می‌روند.

    بی‌گمان زبان ادب میان عرب‌ها و بسیاری از ایرانیانی که راهی به مراکز قدرت می‌جستند، عربی بود؛ در دربارهای امیرانی که در ایران فرمان می‌راندند و در یکی‌دو قرن اول اسلام غالباً عرب بودند، زبان عربی رواج تمام داشت و تقریباً هیچ درباری حتی سرای امیران و وزیران دست دوم و سوم از شعر و ادب خالی نبود و مرزی میان ایشان و مراکز بزرگ عربی با دستگاه خلافت وجود نداشت. رابطه و آمدوشد امری طبیعی بود و هیچ بعید نبود که شاعر یا ادیبی بزرگ از خراسان برخیزد و در عراق بدرخشد.

    از همان سده‌های ابتدایی ورود ادبیات عربی به ایران، عربی‌سرایی برای ایرانیان فارس اغلب جنبۀ فضل‌فروشی داشت. صاحب بن عباد با آنکه ایرانی و وزیر پادشاهان ایرانی بود و با وجود کثرت شاعران فارسی‌زبان در آن عصر، به‌ندرت شاعری ایرانی فارسی‌گوی به دربارش راه داشت. در همان زمان که امیران سامانی در مشرق ایران به ترویج زبان و ادبیات منثور و منظوم فارسی مشغول بودند، در مرکز ایران و در شهرهای تحت حکومت دیلمیان، برای رواج زبان و ادبیات عرب تعصب شدیدی حاکم بود.

    با یورش مغولان و سقوط بغداد در قرن هفتم هجری و در پی آن قطع رابطۀ حکومت‌های ایرانی با بغداد و گسترش قدرت سلاطین فارسی‌زبان، زبان عربی کمی بی‌رونق شد. تا پیش از حملۀ مغولان ـ یعنی قرن‌های چهارم، پنجم و ششم ـ در هر دوره تعداد فراوانی شاعران ایرانی عربی‌سرای وجود داشتند که یا فقط به عربی شعر می‌سرودند یا اگر هم به فارسی شعر می‌گفتند، کار اصلی آنها سرودن اشعار عربی بود. در دورۀ مغولان اوضاع درست برعکس بود؛ یعنی عمدۀ شاعران ایرانی به زبان فارسی شعر می‌سرودند و در کنار آن ابیات یا قطعاتی را نیز به عربی می‌سرودند. از این‌رو در این دوره به‌ندرت شاعری یافت می‌شود که شهرت اصلی او عربی‌سرایی باشد.

    از ابتدای قرن دهم و هم‌زمان با تشکیل دولت صفویه نوعی تجدید فرهنگ عربی در ایران به وجود آمد. این دوره موقعیت مناسبی برای نفوذ فرهنگ و ادبیات عرب از طریق آموزش و گسترش علوم در میان طبقۀ تحصیل‌کردۀ ایران به وجود آمد؛ گسترش و نشر مفاهیم و معارف شیعی مستلزم وجود دانشمند ان، ادیبان و شعرایی بود که در فرهنگ و محیط شیعه پرورش یافته باشند و چون علمای بزرگ شیعه در آن دورۀ زمانی بیشتر در سرزمین‌های عربی زندگی می‌کردند، مهاجرت این علما عامل مهمی در رونق علوم و ادبیات عرب در ایران و ظهور شعرای عربی‌سرا و عربی‌زبان بود و بار دیگر سرایش شعر عربی در ایران زنده شد. در این دوره تعداد ایرانیانی که به زبان عربی شعری می‌سرایند، به حداقل می‌رسد؛ ولی این زبان هنوز مقام خود را در علوم طبیعی و بعضی علوم انسانی حفظ می‌کند.

    در دورۀ قاجاریه به بعد سرودان شعر به زبان عربی بین شعرای ایران کاهش چشمگیری می‌یابد و شعر عربی بیشتر در محافل دینی و بین علمای دین و مراجع رونق می‌گیرد. عمدۀ شعرای عربی‌سرای این دوره علما و ایرانیان مهاجر به عتبات عالیات عراق هستند.

    این کتاب در دو جلد به تاریخ ادبیات عرب در ایران و به‌طور خاص به عربی‌سرایان ایرانی اختصاص دارد. در جلد اول کتاب شاعران عربی‌سرای ایرانی از صدر اسلام تا قرن دهم معرفی شده و در جلد دوم کتاب، شاعران ایرانی عربی‌سرای از قرن دهم تا زمان حاضر معرفی شده‌اند. روش کار نویسنده به این صورت است که ابتدا شمه‌ای از زندگانی شاعر را آورده و سپس اشعاری عربی از او نقل کرده است.[۱]

    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها