تاج التراجم
تاج التراجم | |
---|---|
پدیدآوران | ابن قطلوبغا، قاسم بن قطلوبغا (نویسنده) يوسف، محمد خير (محقق) |
ناشر | دار القلم |
مکان نشر | سوريه - دمشق |
چاپ | 1 |
موضوع | حنفيه - سرگذشتنامه
فقيهان حنبلی - سرگذشتنامه مجتهدان و علما - سرگذشتنامه |
زبان | عربی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BP 54/3 /الف2ت2* |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
تاج التراجم، از آثار فقیه حنفى، زینالدین ابوالعدل قاسم بن قطلوبغا بن عبدالله مصرى (802-879ق) است که در آن، فقط شخصیتهای گوناگون مذهب حنفی را معرفی کرده است.
این اثر را «محمد خیر رمضان یوسف» تصحیح کرده و مقدمهای عالمانه بر آن افزوده است.
ساختار
این کتاب از مقدمه مصحح و مقدمه نویسنده و متن اصلی (شامل: اسمها، کنیهها، مشهوران به ابن و مشهوران به نسب و لقب) تشکیل شده است.
در این کتاب، حدود 350 شخصیت به ترتیب الفبایی شناسانده شده است.
گزارش محتوا
مصحح بعد از توضیح درباره شرح حال نویسنده و منزلت علمی او و آثار علمیاش، روش مؤلف و نیز روش تصحیح را ذکر و بعد نسخههای خطی را معرفی کرده است.[۱].
نویسنده در مقدمه کوتاهش چنین نوشته است: «... بنده ضعیف قاسم بن قطلوبغا حنفی چنین میگوید: زمانی که بر «تذکره» شیخ ما امام شهابالدین احمد بن علی بن عبدالقادر بن محمد مقریزی آگاهی یافتم و آنچه را در شرح حال امامان حنفیه نوشته، دیدم، تشویق شدم که او را پیروی کنم و به آن ملحق کنم هر شرح حالی را که مربوط به آنان است، بهصورتی که او قصد کرده؛ یعنی فقط کسانی که دارای تألیف هستند...[۲].
درباره روش و محتوای این اثر چند نکته گفتنی است:
- تعداد دقیق کسانی که نویسنده شرح حالشان را بیان کرده، عبارت از 354 نفر است؛ همان طور که مصحح محترم آن را شمارهگذاری کرده است.[۳].
- ولیکن مصحح در مقدمهاش تعدادشان را عبارت از 350 نفر شمرده[۴]، که تقریبی است – نه تحقیقی - و درهرحال منظور، شماره بدون تکرار است.
- نویسنده، نخست شرح حال تعداد 347 نفر را تحت عنوان اسامی و کنیهها ذکر کرده و بعد تحت عنوان مشهوران به «ابن»، نام افراد متعددی را تکرار کرده و بعد بدون هیچ توضیحی گذشته و البته در این بین نام هفت نفر جدید هم آورده و در نتیجه جمع افرادی که برایشان شرح حال آورده تعداد 354 نفر شده است و مصحح در پاورقی درباره هریک از تکراریها افزوده است که شرح حال این اشخاص قبلاً در بحث... گذشت[۵].
- ابراهیم بن سلیمان حموی منطقی، رضیالدین رومی، در دمشق تدریس کرد و در همان جا بعد از نماز جمعه در 26 ربیعالاول سال 732 درگذشت، درحالیکه عمرش از هشتاد گذشته و هفت بار هم حج بهجا آورده بود.
- او «الجامع الكبير» را در شش جلد و «المنظومة» را در دو جلد شرح کرد. وی فقیه، نحوی، مفسّر، منطقی، دیندار و متواضع بود[۶].
- ابراهیم بن یوسف، از ابویوسف و وی از ابوحنیفه روایت کرده که او گفت: «لا يحل لأحد أن يفتي بقولنا ما لم يعرف من أين قلناه»؛ «برای هیچکسی جایز نیست که بر طبق قول ما فتوا دهد تا زمانی که ندانسته که آن قول را از کجا گفتهایم». گویم: «این روایت همان است که مرا واداشت که «قدوری» را شرح کنم که در آن شرح، ذکر کردم که علمشان را از کجا گرفتهاند و خدا داناتر است»[۷].
- محمود بن عمر بن محمد بن عمر، ابوالقاسم زمخشری، افتخار خوارزم و بیتردید پیشوای دورانش بود. در «زمخشر» روستایی از روستاهای خوارزم به دنیا آمد، در سال 467ق. ادبیات را از ابومنصور در مصر آموخت و تصانیف جدیدی نوشت، از جمله: «الكشاف في تفسير القرآن العزيز» - که قبل از آن مانندش نوشته نشده بود - و «الفائق في تفسير الحديث» و «أساس البلاغة» در لغت و «ربيع الأبرار» و «نصوص الأخبار» و «متشابه أسامي الرواة» و «النصائح الكبار» و «النصائح الصغار» و «ضالّة الناشد» و «الرائض في علم الفرائض» و «المفصّل» در علم نحو و مختصر آن به نام «الأنموذج» و «المفرد و المؤلّف» در نحو و «رؤوس المسائل» در فقه و «شرح أبيات سيبويه» و «المستقصى في أمثال العرب و سوائر الأمثال» و «ديوان التمثّل» و «شقائق النعمان في حقائق النّعمان» و «شافي العي من كلام الشافعي» و «القسطاس» در علم عروض و «معجم الحدود» و «المنهاج» در اصول و «مقدّمة الآداب» و «ديوان الرسائل» و «ديوان الشعر» و «الرسالة الناصحة» و «الأمالي»، و... «المفصّل» را در غرّه رمضان سال 513 شروع کرد و در غرّه محرم، سال 515 از آن فراغت یافت.
- وی زمانی مجاور مکه شد و به همین جهت «جاراللّه» نامیده میشد و شب عرفه سال 538 در جرجانیه خوارزم بعد از بازگشت از مکه درگذشت.
- شیخ محیالدین و شیخ مجدالدین، او را جزو حنفیان شمردهاند[۸].
- ابومنصور بن محمد بن عبدالجبار سمعانی مروزی: وی اینگونه در طبقات اصحاب یافت میشود؛ ولیکن صحیح، ابومنصور محمد - بدون کلمه ابن - است. سمعانی گفته: او تصانیف مفیدی دارد و در زبان و ادبیات عربی، پیشوا بود و ذهبی گفته: وی امام، باورع، نحوی و لغوی بود. برای او مصنفاتی است. او در سال 450ق، درگذشت[۹].
وضعیت کتاب
برای اثر حاضر، در پایان کتاب، فهارس فنی (آیات، احادیث نبوی، شعر، اعلام، امم، قبائل، فرق، اماکن، کتب، اعلامی که شرح حالشان آمده) و فهرست مطالب مقدّمه تحقیق و فهرست منابع فراهم شده است؛ ولیکن فهرست همه مطالب کتاب ذکر نشده؛ ظاهراً به این جهت که مطالب هر بخشی از کتاب بهصورت الفبایی است و پیدا کردن مباحث آسان است.
مصحح، تصاویری از نسخههای خطی اثر حاضر را، تحت عنوان مثیلیات (نمونهها) آورده است.[۱۰].
پانویس
منابع مقاله
مقدمه و متن کتاب.