تأویل متن مقدس در اندیشۀ ابوزید: پیوند آرای معتزله و صوفیه

    از ویکی‌نور
    تأویل متن مقدس در اندیشۀ ابوزید
    تأویل متن مقدس در اندیشۀ ابوزید: پیوند آرای معتزله و صوفیه
    پدیدآورانتوکلی بینا، میثم (نویسنده)
    ناشرمؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفۀ ایران
    مکان نشرتهران
    سال نشر1401
    چاپيکم
    شابک9786226331272
    موضوعابو زيد، نصر حامد، 1943 - ‎2010م. -- ديدگاه درباره تاويل أبوزيد، نصر حامد، 1943-2010م. -- نقد و تفسير-تاويل
    زبانفارسي
    کد کنگره
    ‏9ت2الف / 233/7 BP

    تأویل متن مقدس در اندیشۀ ابوزید: پیوند آرای معتزله و صوفیه تألیف میثم توکلی بینا؛ آنچه در این کتاب طرح می‌شود، حاصل کوشش ابوزید برای یافتن خاستگاه و پایگاهی برای نواندیشی درون خود تراث است؛ ابزار این کار هم قرائت‌هایی خاص از آنهاست تا درها را به سوی آینده باز کند و قفل ناگشودنی رکود فرهنگی عرب را بگشاید.

    ساختار

    کتاب در سه فصل به نگارش درآمده است.

    فصل اول: میراث اعتزالی در تأویل وحی

    فصل دوم: نگرش صوفیانه به وحی

    فصل سوم: آمیختن تصوف و اعتزال

    گزارش کتاب

    تمرکز اصلی ابوزید بر تأویل وحی است و از این دریچه به مباحث وحی و معجزه می‌پردازد. او معتقد است مردم یا با متن مکتوب در مواجهه قرار می‌گیرند یا با نقل قول شفاهی رسولان از وحی فرودآمده بر خود؛ و آغازگاه دین همین متن است.

    از آنجا که اندیشه‌های معتزله در مورد تأویل از خاستگاه‌های مهم فکری ابوزید است، او کاملاً بر آن تمرکز می‌کند و دقیق‌ترین گزارش‌های وی به این زمینه باز می‌گردد؛ گرچه در آینده میان وی و معتزله فاصلۀ چشمگیری پدید آمد که بدان در این کتاب پرداخته شده است. از سوی دیگر دو کتاب وی به افکار و گرایش‌های ابن عربی با محوریت تأویل‌های صوفیانه اختصاص یافته است؛ بنابراین این نگرش هم در شکل‌دهی اندیشۀ او باید به‌دقت بررسی شود. خاستگاه سوم در اندیشۀ وی سنت غربی در حوزۀ زبان‌شناسی و هرمنوتیک است. ابوزید در کتاب‌های آغازین و نسبت به خاستگاه‌های اول و دوم، یعنی اعتزالی و صوفیانه، با ارجاعات متعدد و تمرکز علمی بحث کرده است؛ اما در استفاده از سنت غربی زبان‌شناسی و نیز هرمنوتیک ادبی، به آن روش وفادار نمانده و کار تحلیل‌گر را دشوار کرده است.

    نویسنده در این کتاب درصدد تبیین دو گزارشی است که ابوزید از میراث تأویلی وحی ارائه کرده است؛ یکی از آنها به معتزلیان اختصاص دارد که رسالۀ کارشناسی ارشد اوست و دیگری به تصوف ابن عربی که رسالۀ دکتری اوست. البته ابوزید حدود بیست سال بعد از دکتری، مجدداً در باب ابن عربی کتابی نوشت که مروری بر ساختار فکر ابن عربی است و در برخی مواضع، با توجه به دغدغه‌های خود آن اندیشه‌ها را بازخوانی کرده است.

    می‌توان گفت تمام تلاش ابوزیرد برای نشان‌دادن اهمیت و نقش «عبور از ظاهر متن» در تطور فرهنگ اسلامی است؛ کشمکشی که پیشینۀ درازی در ادیان آسمانی دارد و به‌ویژه در جهان اسلام، مکاتب معتزلی و اشعری و صوفی و ظاهری فراوان از آن سخن رانده‌اند. ابوزید درصدد ایجاد و پردازش نگاهی نو و پیشتاز در تأویل است تا از دنیای متجدد و چالش‌های عقلایی آن با دین گره‌گشایی کند. البته این تلاش در مسیر خود تغییر چهره می‌دهد؛ زیرا ابوزید مصری با ابوزید اروپایی متفاوت است؛ به این معنا که دیدگاه‌های او پیش از تکفیر و در هنگام سکونت در مصر، پس از مهاجرت او به اروپا با هنگامۀ تکفیر وی، رو به تغییر می‌نهد و او خود تصریح می‌کند که باید به آثار وی به شکلی تاریخی نگریست.

    آنچه در این کتاب طرح می‌شود، حاصل کوشش ابوزید برای یافتن خاستگاه و پایگاهی برای نواندیشی درون خود تراث است؛ ابزار این کار هم قرائت‌هایی خاص از آنهاست تا درها را به سوی آینده باز کند و قفل ناگشودنی رکود فرهنگی عرب را بگشاید.

    نصر حامد ابوزید در قرآن‌شناسی معاصر و به‌ویژه در مسئلۀ کلامی تأویل آرای خاص خویش را دارد. مسئلۀ مهمی که در این کتاب بدان پرداخته شده است، نحوۀ مواجهۀ او با مسئلۀ بحرانی «تأویل» است. او می‌خواهد تأویل و برداشت از متن دینی را در خدمت پیش‌روی فرهنگ اسلامی که از دید او وامانده و درمانده شده است، قرار دهد؛ بنابراین سعی می‌کند طرحی نو در این مسئله دراندازد. در واقع او در این کار می‌خواهد با افرادی مثل حسن حنفی یا ارکون یا آدونیس رقابت کند و نظر متمایز خود را بیان نماید.

    در پیش‌گفتار کتاب که به‌مثابۀ کلیات است، به بررسی مختصات اندیشۀ ابوزید میان متفکران عرب در حیطۀ قرآن و سپس به زندگی‌نامه و معرفی اجمالی او پرداخته شده است. بعد از آن قرائت او از معتزله در باب تأویل وحی گزارش شده است؛ سپس ساختار صوفیانۀ تفکر او که در «چنین گفت ابن عربی» تجلی کرده است، بررسی شده است. منطق حاکم بر این ترتیب عمدتاً تاریخی است و در حقیقت تمامی تلاش‌های دیگر ابوزید برای رسیدن به پیامدهایی است که خواننده در فصل سوم بدان دست می‌یابد. او همۀ تیرها را به هدف قرائت و تأویل متن قرآن پرتاب می‌کند؛ ساختار وی و مسائل فقهی یا دیگر چیزها همه برای او نقش ابزاری برای رسیدن به هدف تأویل دارند که در فصل سوم بیان شده است.[۱]


    پانويس


    منابع مقاله

    پایگاه کتابخانه تخصصی ادبیات

    وابسته‌ها