بزرگداشت اولیای خدا

    از ویکی‌نور
    بزرگداشت اولیای خدا
    بزرگداشت اولیای خدا
    پدیدآورانجعفری، یعقوب (نویسنده)
    ناشرمشعر
    مکان نشرتهران - ایران
    سال نشر1386 ش
    چاپ2
    شابک978-964-540-058-1
    موضوعاولیا - احادیث

    اولیا - جنبه‏‌های قرآنی

    اولیا - کرامت‏ها
    زبانفارسی
    تعداد جلد1
    کد کنگره
    ‏BP‎‏ ‎‏22‎‏3‎‏/‎‏8‎‏ ‎‏/‎‏ج‎‏7‎‏ب‎‏4‎‏ ‎‏1372
    نورلایبمطالعه و دانلود pdf

    بزرگداشت اولياى خدا، اثر يعقوب جعفرى، رساله‌اى است پيرامون اولياى الهى و لزوم احترام و تكريم آن‌ها كه به زبان فارسی و در دوران معاصر نوشته شده است.

    ساختار

    كتاب با دو مقدمه از معاونت آموزش و پژوهش بعثه مقام معظم رهبرى آغاز و مطالب در ده عنوان، تنظيم شده است.

    نویسنده در بيان مطالب كتاب، از آيات و روايات فراوانى استفاده كرده است.

    گزارش محتوا

    در مقدمه اول، به اهميت و جايگاه حج اشاره شده.[۱]و در مقدمه نویسنده، توضيح مختصرى پيرامون موضوع كتاب، داده شده است.[۲]

    شناخت اولياى خدا و دوست داشتن آن‌ها آثار تربيتى فراوانى دارد و جهت ايجاد ارتباط نزدیک ‌تر و پيوند محكم‌تر با بندگان صالح خدا، پيش از هر چيز بايد محبت آنها در دل انسان جاى گيرد؛ به‌گونه‌اى كه با محبت آنها زندگى كند و با محبت آنها بميرد و از آنجا كه محبت يك امر قلبى و باطنى است و هيچ‌گونه نشانى در ظاهر ندارد، براى اظهار و اعلام آن مى‌بايد از راه‌هاى خاصى كه ميان عقلا مرسوم است وارد شد؛ مگر اينكه موردى از سوى شرع مقدس ممنوع شده باشد. كارهایى از قبيل تبرّك‌جويى و توسل و استشفاع و استمداد و زيارت قبور و يادآورى اولياى خدا، همه نمودهایى از محبت و علاقه قلبى به آنهاست.[۳]

    نویسنده در اين اثر، با استفاده از كتاب و سنت و با استناد به سخنان خدا و رسول(ص) و سيره صحابه و تابعين، مشروع و مطلوب بودن اين‌گونه كارها را به اثبات رسانيده و نشان داده است كه اين كارها هدفى جز اظهار دوستى با كسانى كه خداوند دوستى آنها را لازم كرده است، ندارد. وى معتقد است هر مسلمان آزاده‌اى كه به شبهات و سخن‌پراكنى‌هاى بيهوده توجه نكند و تنها كتاب خدا و سنت پيامبر(ص) را پيش روى خود قرار بدهد، به‌روشنى حقيقت را درك خواهد كرد و خواهد ديد كه سخنان گروه اندكى كه بزرگداشت اولياى خدا را شرك مى‌دانند، چقدر سست و بى‌پايه و مغاير با كتاب و سنت و سيره سلف صالح است.[۴]

    در اولين عنوان، به اين سؤال پاسخ داده شده است كه اولياى خدا، چه كسانى هستند و بدين منظور، با استفاده از آيات قرآن، به بيان ويژگى‌ها و خصوصيات اولياى الهى پرداخته شده است. برخى از خصوصيات به قرار زير مى‌باشد:

    1. «خوف» و «حزن» كه اولى نگرانى از آينده است و دومى تأسف بر گذشته، از اولياى خدا به‌دور است و آنان از آرامش خاطر و اطمينان قلب كه از آثار مهم ايمان به خداست، برخوردارند.
    2. اولياى خدا داراى دو ويژگى هستند كه به‌وسيله آنها به مقام ولايت الهى رسيده‌اند: اولى ايمان و دومى تقواى مستمر و پايدار.
    3. اولياى خدا هم در دنيا و هم در آخرت داراى مقام «بشرى» هستند. «بشرى» در آخرت، استفاده از نعمت‌هاى خدا و ورود در بهشت است و در دنيا عبارت است از نوعى ارتباط ويژه ميان خدا و ولى او كه در لسان احاديث از آن به «مبشّرات» ياد مى‌شود.
    4. مقامى كه خداوند به اولياى خود داده است، مانند سنت‌هاى الهى است و هرگز قابل تغيير و تبديل نيست.
    5. اين مقام، مقام بسيار بزرگ و رستگارى و فلاح عظيمى است كه هر كسى نمى‌تواند به آن برسد.[۵]

    در دومين عنوان، مسئله توسل به اولياى خدا، مورد بحث و بررسى قرار گرفته است. به اعتقاد نویسنده، براى تقرب‌جويى به خداوند و اظهار خضوع و خشوع و تذلل و حاجت‌خواهى از درگاه الهى، وسيله قرار دادن اولياء الله و نفوس كريمه‌اى كه در پيشگاه خدا، مقام و منزلتى دارند و درهاى رحمت الهى به روى آنها باز است، كارى شايسته و عملى خداپسندانه است و باعث ارتباط نزدیک ‌تر و پيوند محكم‌تر با مقام ربوبيت مى‌باشد.[۶]

    وى بر اين نكته تأكيد دارد كه اساساً ايجاد رابطه ميان «انسان خاکى» با «ذات بارى تعالى» بدون واسطه امكان‌پذير نيست و مى‌بينيم خداوند پيام‌هاى خود را به‌واسطه افراد به‌خصوصى - كه همان انبيا هستند - به مردم ابلاغ مى‌كند و هرگز به‌طور مستقيم با مردم سخن نمى‌گويد و انسان نيز نمى‌تواند بدون وسيله و واسطه با خداوند ارتباط برقرار كند؛ حال اين وسيله ممكن است يك عمل الهى باشد، مانند نماز، روزه و عبادات و ممكن است يك شخص الهى باشد، مانند اولياء الله.[۷]

    دوست داشتن اولياى خدا و اظهار علاقه و محبت به آنها از آن جهت كه آنان بندگان صالح و محبوب خدا هستند، كارى شايسته و عملى نيكوست و خود نوعى تقرب به درگاه الهى است و خداوند خود به بندگان شايسته خويش وعده داده كه محبت آنها را در دل‌ها قرار بدهد؛ ازاين‌روى در عنوان سوم، از تبرک‌جويى از آثار اولياى خدا، بحث به ميان آمده است.[۸]

    در عنوان چهارم، از زيارت قبور اولياى خدا، سخن به ميان آمده است. به اعتقاد نویسنده، حضور در كنار قبور انبيا و اوليا و بندگان صالح خدا و انديشيدن درباره شخصيت معنوى آنها و اينكه آنان چگونه در اثر تهذيب نفس و ايمان و تقوا به مقام قرب الهى رسيده‌اند، آثار تربيتى فراوانى در وجود انسان دارد و انسان را به ياد ارزش‌ها و اصالت‌ها و تعليماتى مى‌اندازد كه اين بندگان شايسته الهى همواره منادى آن بوده‌اند.[۹]

    وى معتقد است زيارت قبور اولياى خدا، پرده‌هاى غفلت را كنار مى‌زند و به انسان فرصت مى‌دهد كه درباره مرگ و عالم آخرت بينديشد و روز قيامت را به ياد آورد. يادآورى عالم آخرت و روز جزا در تقويت ايمان و عمل به دستورات الهى و دورى از گناهان، انگيزه‌اى بسيار نيرومند است و انبيا و اوليا هميشه با ياد آخرت زندگى می‌كردند.[۱۰]

    تعمير قبور اولياى خدا، مسئله‌اى است كه در عنوان پنجم، بدان پرداخته شده است. نویسنده، معتقد است بزرگداشت اولياى خدا، در حقيقت ارج نهادن به ايمان و تقوا و ارزش‌هاى معنوى و ترويج آن اوصافى است كه در اولياى خدا وجود دارد. خداوند پيامبر خود را به‌عنوان اسوه حسنه و الگو و نمونه براى مسلمانان معرفى فرموده و همچنين محبت اهل‌بيت(ع) و اصحاب كبار پيامبر(ص) و دوستى اولياى خود را بر ما لازم كرده است.[۱۱]

    وى خاطرنشان مى‌كند كه محبت يك امر باطنى است و ظهور و بروز آن همان تعظيم و تكريمى است كه ما از اولياى خدا مى‌كنيم و در حقيقت تعظيم اولياى خدا، همان اظهار محبت به آنان است كه پيامبر خدا(ص) ما را به آن امر كرده و آن را علامت ايمان دانسته است. وى معتقد است عظمت و مقامى كه اولياى خدا پيش خدا دارند، با مرگشان از بين نمى‌رود و آنها كه در حال حيات، خود را به اين درجه از قرب الهى رسانيده‌اند، در حال ممات و عالم برزخ و روز قيامت هم همان مرتبه را نزد خداوند دارند و به همين جهت تعظيم و تكريم آنها بعد از مرگشان هم لازم است؛ لذا همان‌گونه‌كه زيارت قبور اولياى خدا نوعى اظهار محبت و تعظيم به آنهاست، تعمير قبور و حفظ آثار آنها نيز نشانى از محبت و حق‌شناسى درباره كسانى است كه خداوند محبت آنها را بر ما لازم كرده است و اين كارى است كه در ميان تمام ملت‌ها معمول و مرسوم است و حتى پيش از اسلام نيز قبور انبيا و اوليا و حتى محل نشست و برخاست آنها را آباد می‌كردند و بدين‌گونه ياد آنها را گرامى مى‌داشتند.[۱۲]

    نویسنده، معتقد است محبت اولياى خدا آثار سازنده‌اى در وجود انسان دارد و كسى كه به‌راستى دوستدار اولياى خدا باشد، آنها را در ايمان و تقوا و اعمال صالح براى خود اسوه و الگو قرار مى‌دهد و سعى مى‌كند كه خود را به آنها نزدیک سازد؛ به‌خصوص محبت پيامبر(ص) و اهل‌بيت(ع) و اصحاب كبار او، نقش تعيين‌كننده‌اى در تقويت مبانى ايمان و تقوا و آراستگى به فضائل اخلاقى دارد و بدون آن پايه‌هاى ايمان سست خواهد شد و انسان از مسير حق فاصله خواهد گرفت. بنابراین هرچه اين محبت عميق‌تر و محكم‌تر باشد، آثار و ثمرات بيشترى خواهد داشت و يكى از نشانه‌هاى محبت عميق به آنها، اشك شوقى است كه از ديده‌ها جارى مى‌شود و بدين‌گونه محبت كه يك امر باطنى و درونى است، به‌صورت دانه‌هاى بلورين اشك تجسم مى‌يابد و آنچه در درون است، ره به بيرون مى‌گشايد؛ ازاين‌رو در عنوان ششم، به بحث پيرامون مرثيه‌سرايى و گريه براى اولياى خدا پرداخته شده است.[۱۳]

    در هفتمين عنوان، مسئله شفاعت‌خواهى از اولياى خدا مطرح گرديده است. شفاعت، مقام و منزلتى است كه خداوند به بعضى از بندگان خود از انبيا و اوليا عنايت كرده و به آنها اين امتياز را داده كه درباره گنهكاران از اهل ايمان، شفاعت كنند و آمرزش گناهان آنها را از خدا بخواهند.[۱۴]

    در عنوان هشتم، به بحث پيرامون استمداد از اولياى خدا پرداخته شده است. يكى از چيزهایى كه در اجابت دعا بسيار مؤثر است اين است كه انسان از انبيا و اوليا و كسانى كه پيش خداوند وجاهت و عرضه‌اى دارند، بخواهد كه درباره او دعا كنند و قضاى حوائج او را از خدا بخواهند در چنين صورتى احتمال اينكه دعا به هدف اجابت برسد، بيشتر است.[۱۵]

    يكى از عوامل مهمى كه در تقويت ايمان و تثبيت ارزش‌هاى معنوى و بنيادهاى اخلاقى، نقش تعيين‌كننده‌اى دارد، يادآورى خاطره انبيا، اوليا، شهدا، صديقين و رهروان راستين مكتب انبيا است؛ ازاين‌رو در نهمين عنوان، به مسئله يادآورى سالروز تولد يا وفات اولياى خدا پرداخته شده است.[۱۶]و در آخرين عنوان، از كرامات اولياى خدا، صحبت شده است.[۱۷]

    وضعيت كتاب

    فهرست مطالب در ابتدا و فهرست منابع و مصادر مورد استفاده نویسنده، در انتهاى كتاب آمده است.

    در پاورقى‌ها، به ذكر منابع پرداخته شده است.[۱۸]

    پانويس


    منابع مقاله

    مقدمه و متن كتاب.

    وابسته‌ها