بررسی و داوری در مسائل اختلافی میان دو فیلسوف اسلامی خواجه نصیر طوسی و امام فخر رازی
بررسی و داوری در مسائل اختلافی میان دو فیلسوف اسلامی خواجه نصیر طوسی و امام فخر رازی | |
---|---|
پدیدآوران | حسنی، حسن (نویسنده) |
ناشر | دانشگاه تهران |
مکان نشر | تهران - ایران |
سال نشر | 1373 ش |
چاپ | 1 |
شابک | 964-03-3542-8 |
موضوع | فخر رازی، محمد بن عمر، 544؟ - 606ق. - فلسفه
فلسفه اسلامی نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد، 597 - 672ق. - فلسفه |
زبان | فارسی |
تعداد جلد | 1 |
کد کنگره | BBR 854 /ح5ب4 |
نورلایب | مطالعه و دانلود pdf |
بررسى و داورى در مسائل اختلافى ميان دو فيلسوف اسلامى، خواجه نصير و امام فخر رازى، نوشته دكتر سيد حسن حسنى و به زبان فارسی است. از آنجا كه خواجه، در شرح خود بر اشارات، اعتراضات فخر رازى را به بوعلى، پاسخ گفته است، لازم به نظر مىرسيد كه كتابى به زبان فارسی، در زمينه داورى بين آن دو، نگاشته شود؛ كتاب مورد بحث، همين مهم را به عهده گرفته است.
ساختار
كتاب، متشكل از يك پيشگفتار، يك مقدمه هشت بندى و چهار بخش است كه بخش اول، داراى هفده بند و بخش دوم، داراى دو فصل يازده و پانزده بندى و بخش سوم، داراى ده مسئله و بخش چهارم، داراى شانزده مسئله مىباشد.
گزارش محتوا
در اين كتاب، اختلاف خواجه و فخر رازى در سيزده مسئله منطقى، بيست و شش مسئله از فلسفه طبيعى، ده مسئله از فلسفه الهى و شانزده مسئله كلامى، مورد بررسى و داورى قرار گرفته است. همچنين آراى خاص و نظرات متناقض هر يك، مورد توجه واقع شده است.
فهرست پارهاى از مسائل اختلافى بدين قرار است: فرق ميان فكر و حدس؛ دلالت التزامى؛ تعريف فصل؛ تعريف حد؛ تعريف رسم؛ در حكم جزئيه بودن قضيه مهمله؛ فرق ميان محصله و معدوله و... تعريف جسم؛ وجود هيولا؛ وجود صورت نوعيه؛ خلأ و... معنى علم و ادراك؛ تجرد و كليت ادراك عقلى؛ حس مشترك و... احتياج حادث به فاعل در وجود، نه در حدوث؛ وجود تقدم على؛ ديدن خدا؛ عصمت انبيا و...
نمونهاى مشروح از اختلاف خواجه و فخر، چنين است: فخر، دلالت التزامى را معتبر نمىداند؛ به دليل اينكه اولا، ممكن است امرى، داراى لوازم نامتناهى باشد و مسلما دلالت لفظ بر تمام لوازم نامتناهى موضوع له خود، محال است؛ ثانيا، احاطه به تمام لوازم نامتناهى امرى، براى بشر ناممكن است؛ تازه اگر مراد، لوازم بين باشد، اين امكان وجود دارد كه لازمى، در نزد يكى، بين و در پيش ديگرى، غير بين باشد، پس به اختلاف اشخاص، لوازم از جهت بين و غير بين بودن، مختلف مىشوند و اين، موجب عدم اعتبار دلالت التزامى است.
خواجه در پاسخ مىگويد: اگر بين بودن لازمى در نزد يكى و غير بين بودن آن در پيش ديگرى، باعث عدم اعتبار دلالت التزامى است، پس دلالت مطابقى هم به لحاظ آگاهى بعضى به وضع لفظ و ناآگاهى برخى به آن، نامعتبر خواهد بود؛ در حالى كه چنين نيست.
مؤلف، در اين مورد، حق را به خواجه مىدهد و مىگويد: بر فرض كه امرى، داراى لوازم نامتناهى باشد، اين، مانع اعتبار دلالت التزامى نخواهد بود، چون آن لوازم، بالقوهاند نه بالفعل و خروج قوه به فعليت، تدريجى است، پس لوازم بالفعل هميشه متناهى و معدود مىباشند؛ از اين رو بايد محذورى در دلالت التزامى نباشد...
پارهاى از نظرات خاص فخر: دلالت التزامى از دلالات معتبر در منطق نيست؛ قاعده الواحد درست نيست؛ ماهيت حق تعالى مؤثر در وجود او است و...
پارهاى از نظرات خاص خواجه: منطق، علم است؛ دلالت لفظ بر معنا، تابع قصد و اراده است؛ تعريف مركب از جنس و فصل كه بر خلاف ترتيب طبيعى باشد، رسم است، نه حد و...
پارهاى از آراى متناقض فخر رازى: در كتاب اربعين، در مورد نفس ناطقه مىگويد: نفس، عبارت از اجزاى اصلیه بدن است و در المباحث المشرقية، تجرد و غير جسمانى بودن نفس را به اثبات مىرساند؛ در شرح اشارات، وجوب را از امور عدمى مىداند، ولى در المباحث المشرقية، آن را تأكد وجود مىخواند.
پارهاى از آراى متناقض خواجه: در مورد وجود هيولا، گاه دليل بر اثبات وجود آن اقامه مىكند و گاه در دليل وجود آن خدشه مىنمايد؛ در مورد قاعده الواحد، در كتب فلسفى خود از فلاسفه جانبدارى مىكند و در كتب كلامى خويش، جانب متكلمين را مىگيرد، با اينكه فلاسفه قاعده الواحد را قبول دارند و متكلمين منكر آن هستند.
منابع مقاله
مقدمه كتاب.